خاطرات و نکات تازه شاهدان عینی از حمله آمریکا به صحرای طبس و غفلتی که ادامه دارد

قبل از رسیدن آن‌ها، اتفاق عجیبی در منطقه افتاده بود که ما را حیرت زده کرد، وقتی وارد یکی از بالگرد‌ها شدم دستگاهی روشن بود و اسناد و مدارکی در چند دسته دیده می‌شد، فکر می‌کنم آن دستگاه صدا را مخابره می‌کرد..

طبس نیوز: قبل از رسیدن آن‌ها، اتفاق عجیبی در منطقه افتاده بود که ما را حیرت زده کرد، وقتی وارد یکی از بالگرد‌ها شدم دستگاهی روشن بود و اسناد و مدارکی در چند دسته دیده می‌شد، فکر می‌کنم آن دستگاه صدا را مخابره می‌کرد..

 

پرونده در عمق بایگانی عظیمی از مأموریت های C.I.A (آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا) ضبط می شود، این شرح تصاویری است که در آخرین صحنه های فیلم آرگو سوالات بسیاری را باقی می گذارد، فیلمی که پس از ۳۳سال تازه در شرایط کنونی برای سوءاستفاده دیگری به ماجرای گروگان گیری کارکنان سفارت آمریکا و تسخیر این مجموعه که بر اساس اسناد و مدارک، پس از پیروزی انقلاب اسلامی دیگر، لانه جاسوسی شده بود به دست دانشجویان پیرو خط امام(ره) می پردازد و پروژه خارج کردن ۵ آمریکایی که قبل از گروگان گیری فرار کرده بودند را موفقیتی بسیار بزرگ و حساس جلوه می دهد. اما واقعیتی باشکوه از این ماجرا که نمایش شکستی عجیب و ذلت آور برای آمریکاست، همچنان پشت پرده سیاه دسیسه ها نگهداری می شود و شاید هیچ وقت زمان آن نرسد که از طبقه بندی اطلاعاتی این کشور برای نشان دادن حقیقت به جهانیان خارج شود. نیمه شب، گذشته است، برنامه ها برای اجرای نقشه ای که ظاهر آن آزاد کردن گروگان های لانه جاسوسی است، زنجیره وار و دقیق مدیریت می شود.

 

محاسبات، اتفاقات و فاز به فاز اجرای پروژه کنار هم چیده شده است که منطق باور نمی کند جایی از کار دچار اشکال شود. مأموریتی شیطانی در پیش است تا همان ملتی که طی سال ها رنج و تلاش جان دادند و انتخاب کردند تا ایرانی اسلامی و مستقل داشته باشند، همان مردمی که در «آرگو» سخت دل، عصبی و خشن نشان داده شده اند دوباره زیر سلطه، قرن ها را بگذرانند. بالگردها و هواپیماهای C-130 غول پیکر قرار است بر زمینی فرود آیند که در جنگ جهانی دوم به عنوان فرودگاه استفاده می شد. زمینی با موقعیت خاص و شرایط ویژه، دور از دید، محصور شده بین تپه های شنی، سخت و محکم، هموار و یکدست در صحرای داغ طبس.هسته اولیه سپاه طبس آن روزها تازه شکل گرفته بود، او با ۸نفر دیگر اولین اعضای سپاه طبس بودند. متاسفانه حمایت هایی هم وجود دارد چون «حبیبی» می گوید: مهم نیست چه کسی حادثه را تعریف کند مهم این است که وقایع تحریف نشود، می توانید اسم مرا ننویسید اما همه چیز را درست بنویسید.

 

وقتی قلبم داغدار می شود

توصیف او از ملاقاتش با شهید محمد منتظر قائم برای من تاثیرگذارترین جمله های این بازگویی حادثه است. «به عنوان مسئول اولین نیروهای سپاه طبس با چند نفر از اعضا به سمت مکان وقوع حادثه حرکت کردیم، از پاسگاه رباط خان (روستای واقع در حدود ۵۰کیلومتری حادثه) به ما خبر داده بودند قاچاقچی ها جاده را بسته اند.زائران اتوبوسی را که از یزد عازم مشهد بودند به گروگان گرفته و یک تانکر سوخت را هم آتش زده اند به ما گفته که آن  ها این سری با بالگرد آمده اند!تمام تجهیزات نظامی ما یک کلت رولور، یک اسلحه M1، برنو و چند سلاح از رده خارج دیگر بود که برداشتیم و به سمت محل اعلام شده رهسپار شدیم. وقتی رسیدیم با صحنه ای متفاوت از آن چه شنیده بودیم مواجه شدیم، بالگردهای غول پیکر، هواپیمایی که در آتش می سوزد و جسدهای سوخته ای که لابه لای هواپیما و بالگردها به سختی، بدن یک انسان را نشان می دهد. ما در حال بررسی شرایط بودیم که گروهی از سپاه یزد به منطقه آمد. محمد منتظرقائم فرمانده سپاه هم با آ ن ها بود. اولین و آخرین ملاقات من با وی بود و هر وقت صحنه شهادتش، در ذهنم تداعی می شود، گویی داغ تازه ای است که وجودم را می گیرد.

 

دستگاهی عجیب در بالگرد

قبل از رسیدن آن ها، اتفاق عجیبی در منطقه افتاده بود که ما را حیرت زده کرد، وقتی وارد یکی از بالگردها شدم دستگاهی روشن بود و اسناد و مدارکی در چند دسته دیده می شد، فکر می کنم آن دستگاه صدا را مخابره می کرد چون ۱۵-۱۰ دقیقه بعد خروج من از بالگرد، دو فانتوم ارتش ایران در آسمان دیده شدند و تیراندازی بی امان به هواپیما و بالگردها آغاز شد. ما عقب تر رفتیم بعد از این اتفاق و در حالی که بالگردها مثل آبکش شده بود، فانتوم ها صحنه را ترک کردند. این ها را برای فرمانده پاسگاه یزد تعریف کردم و محمدآقا پیشنهاد داد که اعضای گروه را چند متری به عقب برگردانیم و برای برداشتن اسناد و مدارک و بررسی بیشتر به داخل بالگرد برویم تا اگر برای ما اتفاقی افتاد آن ها بتوانند بقیه عملیات را انجام دهند. مدتی بعد وقتی از سمت اعضا به طرف کانون حادثه بر می گشتم صدای یکی از بچه های گروه یزد شنیده می شد که با لهجه خاصش داد می زد: فانتوم های ایران آمدند. این بار هواپیماهای جنگی، فاصله ای حدود ۱۰۰متر با زمین داشتند سایه آن ها صحنه حادثه را پوشانده بود، محمد منتظرقائم را می دیدم که در حال پایین آمدن از بالگرد است اما فانتوم ها همه چیز را منفجر کردند طوری که تکه های نیم متری و حتی کوچکتر از بالگردها از آسمان به زمین پرت می شد.انفجار مهیبی که تا آن زمان و بعد هم هرگز ندیدم. به این شکل اسناد و مدارک از بین رفت و اطلاعات دقیق لایه های مختلف این عملیات شوم پنهان ماند. بعدها گفتند که کار بنی صدر بوده و او خیانت کرده است. این همه اتفاقی است که بعد حادثه ذهن او را پر کرده است و دیگران هم که به محل رفته اند با جزئیاتی کمتر و بیشتر واقعه را تعریف می کنند.

 

اطلاعات مهم تر

اما «حبیبی» اطلاعات دیگری هم دارد که مهم تر است می گوید: این ها برای این نیست که حرفی زده باشم، اطلاعاتی است که از منابع و کانال های موثق به دست آمده است. فعالیت آمریکایی ها در عملیات بسیار حساب شده بود، می دانید که آن ها پس از انقلاب به هر روشی دست زدند تا بازوان قوی و مستحکم انقلاب اسلامی را که پشتوانه بزرگ مردمی داشت به نوعی فلج کنند، اما تلاش هایشان به جایی نرسید. نفوذی های داخلی آن ها هم نتوانستند کاری از پیش ببرند این بود که خود آمریکا دست به کار شد. ۳۰۰ نفر از بهترین نیروها و کماندوها در صحرای نوادا با وضعیتی مشابه صحرای طبس ۶ ماه آموزش دیدند، چندین بار به صورت نمایشی عملیات انجام دادند و گروگان ها را آزاد کردند، تمام شرایط جدی ۵ اردیبهشت زمان اجرای عملیات اصلی را پیش بینی کرده و در نظر گرفته بودند، یعنی زمانی را انتخاب کردند تا در هوای نامناسب و توفان احتمالی با مشکل مواجه نشوند، هدف اصلی آن ها براندازی نظام و نجات گروگان ها بهانه ای برای این توطئه چینی بود.کارتر در مراسمی به آمریکایی ها قول داده بود که گروگان ها را برمی گردانیم و دوم این که کار جمهوری اسلامی ایران را به پایان می رسانیم غافل از این که «یدا… فوق ایدیهم.»دامنه عملیات دشمن بسیار وسیع طراحی شده بود، به گفته این شاهد عینی ماجرا که امروز بازنشسته سپاه است، آمریکایی ها می خواستند بعد از نجات گروگان های خود ابتدا بیت حضرت امام (ره)، چند نفر از آیات عظام، مراکز سپاه، فرودگاه ها، سدهای آب، پالایشگاه های نفت، پل ها و … را بمباران کنند. حتی به عوامل خود در استان ها دستور داده بودند که مراکز منطقه را شلوغ کنند تا امکان اعزام نیروهای آن استان به تهران فراهم نشود.

 

شکست از همان ابتدا

اما از همان ابتدا با مشکلاتی مواجه می شوند با همه پیش بینی ها و کارشناسی ها محل تعیین شده برای فرود را گم می کنند و اطراف یک جاده خاکی به زمین می نشینند و جالب این که در همان محل، توفان شن به راه می افتد و جلوی دید خلبان را می گیرد طوری که یک بالگرد با هواپیمای C-130 برخورد می کند و باعث انفجار می شود و عملیاتی این چنینی شکست می خورد. بعد از آن نیروها به داخل هواپیماها می روند و عقب نشینی می کنند و سپس رادیو آمریکا اعلام شکست می کند تا آشوبی به پا نشود.

 

اولین پاسگاه

«حبیبی» قاطعانه می گوید: جز حرکت شن ها و امداد غیبی کسی نتوانسته است علت دیگری برای وقوع این حادثه به دست آورد و به گفته حضرت امام(ره)، شن ها مامور خدا بودند. نزدیک ترین پاسگاه انتظامی به صحنه وقوع حادثه، واقع در منطقه ای به نام رباط  خان است.

مسافران اتوبوسی که در جاده، مدتی گروگان آمریکایی ها بودند پس از انفجار بالگرد و فرود آن ها به سرعت خود را به این پاسگاه می رسانند و اطلاع می دهند که در ۲۰ کیلومتری غرب پاسگاه در محلی معروف به ریگ شتران، محشری برپاست.عطاری دنجی در خیابان امام خمینی(ره) طبس دارد. این ها را او بازگو می کند تا به حال کمتر از خاطره آن روز برای کسی گفته است.

پیرمرد لاغراندام و مهربانی است و شاید نشود باور کرد عکسی که از روزهای جوانی اش نشان می دهد، خود اوست، سیدجعفر مظلومی که آن روزها معاون پاسگاه رباط خان بوده است می گوید: بعد از شنیدن سخنان مسافرها، موضوع را از طریق بی سیم به فرماندهی گروهان طبس اطلاع دادیم و به سرعت با ۸ نفر از کارکنان برای بررسی ماجرا به محل رفتم. تعدادی از بالگردها و هواپیماها در محل بود و نیروهای دشمن گریخته بودند. ۸ جسد اطراف هواپیما دیده می شد که به شدت سوخته بودند بعد از رسیدن نیروهای کمکی از بیرجند و یزد موضوع بررسی شد و اعلام کردند که توفان شن محاسبات آمریکایی ها را با مشکل مواجه کرده است. از آن روز تا مدتی حدود یک ماه در محل نگهبانی می دادیم تا دوباره دشمن قصد تعرض نکند.

 

ماموریت غیرممکن

فرمانده ناحیه مقاومت بسیج طبس جزئیات حادثه را هم توضیح می دهد:

«چهارم اردیبهشت ۱۳۵۹ نیروهای آمریکایی در عملیاتی موسوم به «دلتا» و با هدف آزاد کردن گروگان های این کشور که در لانه جاسوسی آمریکا در تهران مراقبت می شدند در صحرای طبس فرود آمدند.»قرار بود این نیروها که در میان آنان افسران حکومت پهلوی و افراد وابسته به ساواک نیز حضور داشتند، از طبس با بالگرد به سوی تهران حرکت کرده و در ورزشگاه (شهید شیرودی) فرود آیند و سپس با لباس مبدل، به سفارت آمریکا در تهران حمله کرده و جاسوسان خود را آزاد کنند، براساس این نقشه، آنان پس از پایان فعالیتشان، از همین راه به طبس رفته و از آ ن جا با هواپیما از ایران خارج می شدند.نیروهای آمریکایی برای انجام این عملیات در «فورت برگ» آمریکا آموزش نظامی دیده و در فرودگاه کارولینای شمالی انجام آن را تمرین کرده بودند. پیش از شروع عملیات نیز به پایگاه هایی در مصر و عمان منتقل شده بودند.

فرودگاه های نظامی مصر، عمان و عرشه ناو هواپیما بر آمریکا در دریای عمان از مراکز عمده برخاستن هواپیماها و چرخبال های مهاجم آمریکا برای فرود در منطقه طبس بود. ناو هواپیما بر نیمیتس نیز ۴ ماه پیش از این حمله، دی ۱۳۵۸ در چهارچوب نیروهای موسوم به «واکنش سریع» وارد خلیج فارس شده بودند. حمله نظامی آمریکا به طبس، دو هفته پس از آن انجام شد که دولت این کشور در اقدامی یک جانبه، روابط کشورش را با جمهوری اسلامی ایران قطع کرد.سرهنگ رجبعلی غلامی می  گوید: ادوات، تجهیزات و تعداد نیروهای آمریکایی ۱۳۲ نظامی، ۸ چرخ بال و سه هواپیمای باربری هرکولس C-130 بود که پس از استقرار در طبس و قبل از حرکت به تهران با حوادث مختلفی مواجه شدند و از ادامه ماموریت بازماندند در اتفاقی دستگاه هیدرولیک یکی از چرخبال ها از کار افتاد، چرخبال دیگر بر اثر توفان شن و نبود دید کافی به هنگام جابه جایی، با یکی از هواپیماهای هرکولس برخورد کرد و هر دو وسیله نقلیه آتش گرفت، در نتیجه آن ۸ تن از نظامیان در شعله های آتش سوختند.منابع سیاسی آمریکا مدعی اند که کاخ سفید برای توقف عملیات از سوی کرملین نیز تحت فشار بوده است. ادعایی که به نظر می رسد با هدف کتمان شکست عملیات مطرح شده است. در تمام مراحل عملیات دلتا فقط ۴ نفر کارتر رئیس جمهور، هارولد براون وزیر دفاع، هامیلتون جوردن مشاور کاخ سفید و برژینسکی مشاور امنیت ملی آمریکا از انجام آن باخبر بودند. در ایران نیز عوامل ناشناخته ای در جریان این عملیات بوده و با آن همکاری داشته اند.بعد از این ماجرا کتاب های بسیاری در خارج کشور منتشر شد و اهداف پشت پرده آمریکا را برملا ساخت.در پی حادثه صحرای طبس و فرار باقی مانده هواپیماها و چرخبال های آمریکایی به سوی ناو «نیمیتس» جیمی کارتر رئیس جمهور آمریکا شکست این عملیات مداخله جویانه را اعلام کرد. پس از این مداخله، کتاب های بسیاری در خارج از کشور انتشار یافت و اهداف پشت پرده آمریکا در این حمله ماجراجویانه و ناموفق و همچنین ابعاد رسوایی کاخ سفید را بر ملا ساخت.علاوه بر این گزارش های مستند و مصور منابع خبری آمریکا به ویژه روزنامه نیویورک تایمز و مجلات تایم و نیوزویک، همچنین مصاحبه هایی که از قول فرماندهان نظامی آمریکا درباره عملیات طبس در این منابع منعکس شد، ابعاد مداخله جویانه تروریسم دولتی و نگاه متعرضانه کاخ سفید علیه جمهوری اسلامی ایران را نشان می داد.

این حادثه یکی از بزرگ ترین رسوایی های نظامی و سیاسی کاخ سفید در برابر انقلاب اسلامی ایران محسوب می شود.به گفته او در پی شکست قطعی عملیات آمریکا در طبس و بازگشت باقیمانده هواپیماهای آن کشور یکی از چرخبال ها که حاوی مدارکی در مورد جزئیات عملیات بود، به دستور بنی صدر بمباران شد و محمد منتظر قائم فرمانده سپاه پاسداران یزد به شهادت رسید و پس از این حادثه، جاسوسان آمریکایی در چند دسته به نقاط مختلف کشور برده شدند تا دسترسی به آنان میسر نباشد. جاسوسان آمریکایی ۶ ماه پس از عملیات آمریکا در طبس در اختیار دانشجویان پیرو خط امام بودند.

 

آمادگی مردم برای مبارزه

«آن روز، وقتی خبر به شهر رسید، مردم بیل و چماق برداشتند و اصرار می کردند که به منطقه بروند و اگر نیاز است با دشمن بجنگند، هنوز خبر موثقی اعلام نشده بود فقط همه از حمله آمریکا مطلع شده بودند و مصمم به مبارزه بودند.»فرماندار طبس که آن روزها ۱۶-۱۵ ساله بوده، آمادگی مردم برای مواجهه با این حادثه را این طور توصیف می کند. «طالبیان مقدم» می گوید: با این که مردم هنوز داغدار زلزله بودند و عزیزان خود را از دست داده بودند، با شنیدن این خبر مشتاقانه قصد دفاع داشتند.

 

اولین خبرنگار حاضر در صحنه

«سنگچولی» هم اولین خبرنگاری است که به صحنه حادثه رسیده و عکس برداری کرده است، او افتخار ارسال اولین خبر شکست اولین حمله نظامی آمریکا به ایران را در کارنامه خود دارد و آن چه می گوید با بقیه متفاوت نیست.بالگردهای متلاشی شده، جسدهای سوخته ۸ آمریکایی و علت حادثه و همه آن چه از مسئولان برای اطلاع رسانی به مردم پرسیده است در خبر ارسالی او به صدا و سیمای خراسان دیده می شود.

 

همه آن چه انجام داده ایم

۳۳ سال است ماجرای طبس را از زبان شاهدان عینی می شنویم و می نویسیم عده ای از آن ها حاضرند اما برخی از میان ما رفته اند. هر سال برای روز گرامیداشت این حادثه مراسمی نه چندان باشکوه در صحرا و محل وقوع حادثه برگزار می شود و هر چند مسئولان و حتی مردم عظمت این اتفاق را در کلمات می گنجانند اما هنوز واقعه طبس ابعاد پنهانی بسیاری دارد که فاش نشده است. همان طور که حجت الاسلام والمسلمین زنجانی امام جمعه موقت طبس می گوید: « حقیقت واقعه طبس هنوز نیاز به تحلیل دارد.»اما مسئولان و برخی کارشناسان ما برای تحلیل این واقعیت نشان دادن شکست مفتضحانه آمریکا به جهان و در برابر ساخت فیلم هایی چون «آرگو» چه کرده اند؟دکتر حسن عباسی، رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز چندی پیش با حضور در برنامه ای تلویزیونی این جمله را عنوان کرد که دلیل شکست عملیات نظامی آمریکا در طبس، اشتباه استراتژیک ولجستیک ارتش آمریکا بوده است و جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۷۰ این موضوع را می داند. به گفته او از نظر این کارشناس امور استراتژیک بهترین پاسخ به اقداماتی چون ساخت فیلم «آرگو» به تصویر کشیدن این اشتباه تاریخی آمریکایی هاست که سال ها تلاش کرده اند خود را در میان دیگر کشورها به صورت یک ابرانسان به تصویر بکشند و امروز پنج شنبه تمام فعالیت ها و برنامه هایی که قرار است برای بزرگداشت حادثه ای چنین، در صحرای طبس اجرا شود با چند جمله و در چند سطر خلاصه می شود و تاکنون در ارتباط با مسئله ای به این اهمیت، ماموریت جدیدی برای خود متصور نبوده ایم.

مرجع: روزنامه خراسان آنلاین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × 1 =