بانوی «زباله‌گرد» طبس باردار است

«زهرا» با ۳۲ سال سن، ۲ فرزند دارد و نیز ۵ ماهه باردار است؛ وی که همسرش در زندان به‌سر می‌برد، روزها به نظافت منازل و پرستاری از کودکان و سالمندان مشغول است، و نیمه‌شب‌ها در سرمای استخوان‌سوز زمستان، با پوششی شبیه به مردان، از میان زباله‌های شهر به‌دنبال لقمه‌ای نان حلال می‌گردد؛ چه کسی تصور می‌کرد طبس «زباله‌گرد» داشته باشد؟ آن هم زباله‌گردِ خانم.

به گزارش پایگاه خبری طبس نیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی گلشن، طبسی‌ها هیچ‌گاه تصور نمی‌کردند که شهرشان افرادی با عنوان «زباله‌گرد» داشته باشد؛ اما بررسی‌های میدانی خبرنگار گلشن، خلاف این را نشان داد.

«زهرا» با ۳۲ سال سن، ۲ فرزند دارد و نیز ۵ ماهه باردار است؛ وی روزها به نظافت منازل و پرستاری از کودکان و سالمندان مشغول است و نیمه‌شب‌ها در سرمای استخوان‌سوز زمستان، از میان زباله‌ها به‌دنبال کسب روزی است.

«حسین» همسر وی که شاگرد شوفر تریلی است، به اتهام حمل مواد مخدر، اکنون حدود ۳ سال در ندامتگاه طبس به‌سر می‌برد و باید تا ۴ سال و نیم دیگر نیز در زندان باشد.

«زهرا» ساعت ۱۱:۳۰ نیمه‌شب در سرمای دی‌ماه طبس و فضایی تاریک که مرغی پر نمی‌زند، با پوششی شبیه به مردان و صورت پیچیده شده در شال‌گردن، در حال واکاوی یک سطل زباله است؛ وی ابتدا از مصاحبه امتناع کرد، اما پس از آن‌که اطمینان یافت چهره و هویتش فاش نمی‌شود، حاضر شد تا اندکی با خبرنگار گلشن درد دل کند.

«زهرا» با تأکید بر این‌که من با آبرو زندگی کرده‌ام و فرزندانم از زباله‌گردی من بی‌خبرند، گفت: سپرده‌ام تا ۳ گاری بزرگ زباله‌ی شهرداری را در جایی دنج مستقر کنند تا بتوانم راحت‌تر به محتویات آن دسترسی پیدا کنم؛ از میان زباله‌ها بیشتر به‌دنبال ضایعاتی همچون پلاستیک و فلز هستم؛ این گاری زباله هم به دلیل این‌که در مقابل یکی از تعمیرگاه‌های بزرگ خودرو در طبس مستقر است، معمولاً از این زباله‌های به‌درد بخور زیاد دارد.

این زن باردار که عجله داشت پیش از جمع‌آوری زباله‌ها توسط شهرداری، به چند گاری زباله‌ی دیگر نیز سر بزند، افزود: ضایعات جمع‌آوری شده را می‌فروشم و یا با مواد خوراکی عوض می‌کنم که این کار در مجموع ماهانه حدود ۳۰ تا حداکثر ۴۰ هزار تومان برای من درآمد دارد.

البته وی تأکید داشت که درآمدش فقط منحصر به جمع‌آوری ضایعات نیست و این کار را از سر ناچاری انجام می‌دهد؛ وی تصریح کرد: چنانچه تقاضایی از جانب آشنایان باشد کارهای دیگری نیز همچون نظافت و پخت‌وپز در منازل و پرستاری از کودکان و سالمندان را نیز انجام می‌دهم؛ قالیبافی هم بلدم، اما چون الان ۵ ماهه باردار هستم، نشستن در پای دار قالی برایم خیلی سخت شده است.

«زهرا» با اشاره به این‌که اصالتاً اهل یکی از روستاهای شهرستان فردوس، اما از ۱۸ سال پیش ساکن طبس است، ادامه داد: مستأجر هستم و همراه دو خانم دیگر و فرزندانشان در یک خانه زندگی می‌کنیم و ماهانه ۲۴۰ هزار تومان اجاره می‌پردازیم؛ کارت بانکی مربوط به حساب یارانه‌ی خانواده‌ام نیز در اختیار صاحب‌خانه‌ی قبلی است.

وی بیان کرد: سه فرزند به‌نام‌های یونس، یاسین و یاسر دارم که یاسر پس از یک ماه از دنیا رفت؛ یونس ۱۱ سال دارد و کلاس چهارم است و یاسین ۴ سال دارد؛ به دلیل مشکلات مالی و برخلاف میل باطنی، ناچار شدم تا برای رفاه حال یونس و یاسین، آنان را به بهزیستی بیرجند بسپارم تا زنده بمانند و اکنون تمام سعی من این است که بتوانم خانه‌ای فراهم کرده و فرزندانم را پیش خود برگردانم.

«زهرا» گفت: ماهانه ۷۰ هزار تومان از کمیته امداد مستمری می‌گیرم که ۳۵ هزار تومان آن بابت قسط وام از آن کسر شده و ۳۵ هزار تومان دیگر به حسابم واریز می‌شود.

«زهرا» درباره‌ی همسرش «حسین» هم گفت: همسرم که شاگرد شوفر تریلی بود و همراه دایی خود روی تریلی کار می‌کرد، با استفاده از گواهینامه‌ی دایی‌اش اقدام به رانندگی و متأسفانه تصادف کرد؛ البته طرف مقابل تصادف رضایت داده، اما چون همسرم بدون گواهینامه و با استفاده از گواهینامه‌ی فردی دیگر رانندگی کرده و نیز در داخل داشبورد تریلی، مواد مخدر پیدا شده، به زندان افتاده و اکنون حدود ۳ سال از این ماجرا می‌گذرد و باید ۴ سال و نیم دیگر نیز در زندان باشد.

وی با صدای بغض‌آلود و لرزان و بیان اینکه خیلی دلتنگِ همسرم هستم، افزود: تا چند ماه پیش همسرم مرخصی می‌گرفت و به دیدن من و فرزندان‌مان می‌آمد، اما اکنون وثیقه‌ای برای گرفتن مرخصی ندارد؛ علاوه بر همسرم، ۲ نفر دیگر از بستگان همسرم نیز به اتهام حمل مواد مخدر در زندانند.

خبرنگار گلشن که حین مصاحبه از شدت سرما، پاهایش بی‌حس شده بود و عجله داشت تا زودتر گفت‌وگو را تمام کرده و به داخل خودرو بازگردد، در سؤالی کلیشه‌ای از «زهرا» پرسید: «از مسئولان چه درخواستی دارید؟»؛ «زهرا» ابتدا اندکی سکوت کرد و با چشمانی پر از اشک گفت: چه بگویم؟ درخواستی ندارم و مسئولان را به خدا واگذار می‌کنم.

وی اما پس از اصرار خبرنگار، اظهار داشت: از خیلی جاها درخواست کمک کرده‌ام و از همه‌ی آن‌هایی که برایم کاری کرده یا نکرده‌اند ممنونم؛ اولین و مهمترین درخواستم آزادی یا حداقل مرخصی همسرم است؛ و درخواست بعدی‌ام یک خانه‌ی امانتی است؛ هر چه هم کوچک باشد و در هر جایی از شهر هم که باشد خوب است؛ البته نه! خانه مهم نیست؛ اگر همسرم آزاد شود هیچ چیز دیگری نمی‌خواهم.

این شب‌ها، نگاه ستارگان آسمان طبس شاهد مناظر دردناکی است؛ مادری با درد دوری فرزندان و همسر، و یک جنین در شکم، برای نجات خود از هیولای فقر و گرسنگی و رسیدن به فرزندانش، به اضافه‌کاری در شیفت شبانه با زباله‌گردی روی می‌آورد؛ مادری که چشمان نگران و پر از اشک و صدای لرزان و مضطربش، گویای حال وخیم روزگارش است؛ زیر پوست این شهر چه می‌گذرد؟ چه شده که اکنون نصیب یک مادر ۳۲ ساله‌ی باردار، زباله‌گردی در زمستان است؟ و این برای طبس فاجعه است.

با پیگیری گلشن، یک حساب بانکی مستقل با واسطه‌ی یک مؤسسه‌ی خیریه در طبس، ویژه‌ی «زهرا» در نظر گرفته شده که مردم نوع‌دوست می‌توانند کمک‌های خود را به این حساب واریز کنند؛ کمک‌های مردمی با نظارت دقیق مؤسسه‌ی خیریه، صرف تأمین مسکن «زهرا» و خانواده‌اش می‌شود و گزارش دقیق آن از سوی مؤسسه‌ی خیریه قابل ارائه به متقاضیان است.

شماره کارت ۶۲۷۳۸۱۱۰۹۴۰۴۴۶۵۵ بانک انصار، به نام مؤسسه‌ی خیریه‌ی حضرت عباس(ع) طبس آماده‌ی دریافت کمک‌های مردمی به «زهرا»ست.

بررسی‌های خبرنگار گلشن نشان می‌دهد که علاوه بر زهرا، تعداد قابل‌توجه دیگری نیز در این شهر، زباله‌گردند؛ اما چون زمان فعالیت آنان از نیمه‌های شب تا حوالی صبح است و در آن ساعات مردم و مسئولان در خوابند، زباله‌گردها به چشم نمی‌آیند؛ خوابی که اگر صحنه‌های تلخ زباله‌گردی را در آن ببینند، دیگر نمی‌توانند آرام بخوابند؛ خوابی که شاید گرفتار غفلت است؛ به امید بیدار شدن از این خواب.

گفت‌وگو: مجید عصاری

انتهای خبر/

دیدگاهی در “بانوی «زباله‌گرد» طبس باردار است

  1. تا دوزدان میلیلردی در مملکت ما باشند از قبیل زهرا خیلی زهراها پیدا خواهند شد همانطور که هستند که ما خبر نداریم

پاسخ دادن به طبس - حلوان لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 × سه =