امنیت اقتصادی و محرومیت زدایی نتیجه آمایش سرزمین است

درصورتی‌که طرح آمایش سرزمینی به خوبی اجرایی گردد، سبب می‌گردد تا تخصیص و توزیع بهینه منابع و تقسیم‌کار تخصصی بین مناطق مختلف کشور بهبودیافته و تمرکز و شکاف اقتصادی و فاصله‌های منطقه‌ای کاهش یابد.

واژه آمایش از ریشه آمودن و به معنای آباد کردن است و آمایش سرزمینی به معنای تنظیم رابطه بین انسان، سرزمین و فعالیت‌های انسان در سرزمین به‌منظور بهره‌برداری درخور و پایدار از جمیع امکانات انسانی و محیطی سرزمین به منظور بهبود وضع مادی و معنوی جامعه در طول زمان است.

باوجود اینکه نخستین بار در سال ۱۳۱۶، برنامه‌ریزی در متون رسمی کشور وارد شد و اولین برنامه توسعه ایران از سال ۱۳۲۷ شروع گردید، اما تفکر مربوط به آمایش سرزمینی به معنای امروزی تا اواسط دهه ۴۰ شمسی، وارد اسناد و اهداف برنامه‌ریزی کشور نگردید.

این مفهوم اولین بار تحت عنوان “عمران کشوری و آرایش فضای اقتصادی” در اسناد مربوط به برنامه سوم توسعه پیش از انقلاب وارد اهداف رسمی کشور گردید و پس از انقلاب شکوهمند اسلامی با جدیت بیشتری پیگیری شد.

امنیت موضوعی فرابخشی و فرامحیطی است و مهم‌ترین بستر ثبات و آرامش عینی و ذهنی جامعه محسوب می‌گردد. آمایش سرزمینی از مهم‌ترین عرصه‌های فرا بخشی کشور محسوب می‌گردد و به‌طور مستقیم مؤلفه‌های ساختاری و قوام‌بخش امنیت را تحت تأثیر قرار می­دهد. عملکرد مثبت نظام تصمیم‌گیری کشورمان در حوزه آمایش سرزمینی می‌تواند امنیت ایران را به‌ویژه در زمینه‌های اقتصادی فراهم آورد.

امنیت اقتصادی کشورها امروزه حتی در میزان اثربخشی و نقش‌آفرینی آن‌ها در نظام بین­الملل تعیین‌کننده است. کارکرد اصلی اقتصاد بهبود زندگی مردم در تمامی جغرافیای یک اقتصاد ملی است و همین امر است که بیشترین تأثیر را در ثبات و امنیت نظام اجتماعی دارد. همچنین عمده فشار نیروهای اجتماعی نیز ناشی توزیع ناعادلانه ثروت و امکانات اقتصادی است که رفع این مشکل نیز تا حد زیادی به اجرای درست برنامه‌های مربوط به آمایش سرزمینی ارتباط دارد.

سیاست‌های کلان اقتصادی می­بایست مطابق با نیازها و ویژگی‌های مناطق جغرافیایی تنظیم شود؛ در غیر این صورت زمینه‌ی توزیع نامناسب جمعیت، امکانات و تراکم فعالیت‌ها در یک منطقه را به وجود می‌آورند که علاوه بر پیامدهای منفی اقتصادی و اجتماعی، امنیت اقتصادی را نیز به خطر می‌اندازد و مانعی بزرگ بر سر راه توسعه‌ی اقتصادی کشور است.

با نگاهی به داده‌های مرکز آمار کشور می‌توان دریافت که نرخ بیکاری در چند استان بسیار بالاتر از سایر مناطق است؛ به‌عنوان مثال در استان‌های کرمانشاه و چهارمحال بختیاری نرخ بیکاری به ترتیب ۲۲% و ۲۰% بوده و این در حالی است که همین نرخ در استان‌های تهران و فارس حدود ۱۱% می‌باشد.

همچنین آمار مربوط به نرخ رشد و درامد سرانه به تفکیک استان‌های کشور نشان از این واقعیت دارد که سیاست‌های آمایش سرزمینی در کشور ما به خوبی اجرانشده است. شاهد درستی این آمارها را می‌توان در افزایش آمار پدیده‌ی حاشیه‌نشینی در شهرهای بزرگ و با امکانات بیشتر به‌وضوح مشاهده کرد.

با افزایش بیکاری و فقر در روستاها و شهرهای کوچک و کمبود امکانات و تسهیلات، جمعیت ساکن مجبور به مهاجرت شده و پدیده‌ی حاشیه‌نشینی به وجود می‌آید به‌طوری‌که بر اساس گفته‌ی رئیس سازمان بهزیستی در سال ۹۵ عددی نزدیک ۱۲ میلیون حاشیه‌نشین در کشور وجود دارد.

اهداف مورد انتظار از اجرای طرح های آمایش سرزمین که در ماده ۳ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی نیز مورد اشاره قرار گرفته است، حل بسیاری از چالش‌ها و عدم تعادل‌های منطقه‌ای است. این طرح باید با شکستن چرخه محرومیت، عدم توازن و ناامنی مناطق کمتر توسعه‌یافته کشور ازجمله شرق و جنوب شرق کشور، به محرومیت‌زدایی و از میان برداشتن ناامنی در این مناطق کمک نماید.

درصورتی‌که طرح آمایش سرزمینی به خوبی اجرایی گردد، با پیوند ارگانیکی که میان بخش‌های مختلف اقتصادی و مناطق مختلف کشور برقرار می­کند، سبب می‌گردد تا تخصیص و توزیع بهینه منابع و تقسیم‌کار تخصصی بین مناطق مختلف کشور بهبودیافته و تمرکز و شکاف اقتصادی و فاصله‌های منطقه‌ای کاهش یابد. این طرح همچنین با کاهش حجم اقتصاد سرزمینی و کاهش فقر به‌خصوص در مناطق مرزی کشور، سبب گسترش احساس امنیت عمومی خواهد گردید.

نویسنده: سهیل فتاحی، شهاب فولادی مقدم

شبکه تحلیلگران اقتصاد مقاومتی

انتهای متن/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ده − 7 =