رویارویی مشاغل با انقلاب دیجیتال

در یک دهه گذشته شاهد پیشرفت قابل توجهی در فناوری‌های دیجیتال، ازجمله هوش مصنوعی (AI)، رباتیک، رایانش ابری، تجزیه و تحلیل داده‌ها و ارتباطات با تلفن همراه بوده‌ایم. در دهه‌های آینده، این فناوری‌ها تقریبا همه صنایع ـ از کشاورزی، پزشکی و تولید گرفته تا فروش، امور مالی و حمل و نقل ـ را تغییر خواهند داد.

اریک برینجولفسون، مدیر ارشد اقتصاد دیجیتال موسسه فناوری ماساچوست در کمبریج می‌گوید: فناوری‌های دیجیتال، میلیون‌ها شغل را از بین خواهد برد، میلیون‌ها شغل جدید ایجاد خواهد کرد و شغل‌های بیشتری را تغییر خواهد داد. با این حال، کارشناسان معتقدند انجام پیش‌بینی‌های دقیق کار دشواری است و ما تا درک پیامدهای پیشرفت فناوری فاصله زیادی داریم.

پیشرفت‌ها در فناوری‌های دیجیتال احتمالا به اشکال دقیق و پیچیده‌ای، هم فرصت‌ها و هم خطراتی را برای نیروی کار انسانی ایجاد خواهد کرد. در این زمینه کارشناسان به سه پرسش اساسی در مورد آینده مشاغل در دنیای دیجیتال پاسخ داده‌اند که این پرسش و پاسخ‌ها را با هم مرور می‌کنیم.

آیا هوش‌مصنوعی جایگزین کارگران ماهر خواهد شد؟

در دوره‌های گذشته ماشینی‌شدن و پیشرفت‌های فناورانه به ماشین‌ها اجازه می‌داد جایگزین مشاغل ساده، معمولی و تکراری شوند، اما امروزه قابلیت «یادگیری ماشین» امکان خودکار شدن کارهای شناختی پیچیده‌تر و غیرتکراری را فراهم می‌کند. اکنون ماشین‌ها می‌توانند مهارت‌ها را خود به خود یاد بگیرند.

سیستم‌های یادگیری ماشینی این قابلیت را دارند که در کارهایی مانند ترجمه گفتارها، برچسب‌گذاری تصاویر، انتخاب سهام، تشخیص تقلب و نیز تشخیص بیماری‌ها به اشکال جدید و شگفت انگیزی با عملکرد انسانی رقابت کنند. سباستین ثران، مدرس کارآفرینی از دانشگاه بن می‌گوید: یک ماشین در مقایسه با انسان واقعا می‌تواند نمونه‌های داده‌ای بسیار بیشتری را بررسی کند. اوایل امسال، ثران و تیمش نشان دادند یک ماشین می‌تواند پس از آموزش دیدن با حدود ۱۲۹ هزار عکس از ضایعات پوستی، با دقتی برابر با دقت متخصصان مجرب پوست، سرطان پوست را تشخیص دهد. چنین پیشرفت‌هایی این نگرانی را ایجاد می‌کند که سیستم‌های ماشینی می‌توانند در زمینه‌هایی که در گذشته برای ماشینی‌شدن پیشرفته به‌نظر می‌رسیدند جایگزین انسان‌ها شوند. براساس نتایج بررسی‌های پژوهشگران در سال ۱۳۹۲/ ۲۰۱۳، ریسک ماشینی شدن ۴۷ درصد مشاغل در ایالات متحده را تهدید می‌کند و مشاغل دیگری مثل حمل و نقل، تدارکات، تولید و خدمات اداری به‌شکل ویژه‌ای آسیب‌پذیر هستند. این خطر برای رانندگان تاکسی، منشیان حقوقی و کارمندان اداری نیز وجود دارد.

اما تحقیقات بعدی و بررسی دقیق ساختار کاری که نیروی کار انسانی انجام می‌دهد نشان داد ۴۷ درصد رقم بسیار زیادی است و نمی‌تواند درست باشد. برای مثال بر اساس مطالعه دانشگاه آکسفورد، مشاغل کتابداری، حسابداری و بازرسی با خطر ۹۸ درصدی خودکارشدن روبه‌رو هستند، اما یولریش زییرا محقق ارشد مرکز تحقیقات اقتصادی اروپا در مانهایم آلمان و تیمش با تجزیه و تحلیل داده‌ها از آنچه مردم در آن حرفه‌ها انجام می‌دهند، نشان دادند ۷۶ درصد افراد مشاغلی دارند که نیازمند کار گروهی یا تعامل چهره به چهره هستند. در بررسی بیشتر، مشخص شد تعداد مشاغلی که در قرن بیست و یکم در خطر ماشینی شدن قرار دارند، کمتر از آنچه نشان داده می‌شد نگران‌کننده است.

با وجود این تجزیه و تحلیل‌ها پیش‌بینی عواقب ماشینی شدن برای بازار کار پیچیده است. برای مثال، اجرای سیستم‌های یادگیری ماشین در زمینه پزشکی، هم نیازمند آمادگی فناورانه و هم اراده لازم در اختصاص هزاران نفر ـ ساعت کار ضروری برای راه‌اندازی این سیستم‌هاست. همچنین تحقیقات نشان می‌دهد نیروی کار در انطباق خود با فناوری‌های جدید انعطاف‌پذیر است. در نیمه دوم قرن بیستم، افزایش ماشینی شدن باعث شد نیروی انسانی به انجام کارهای پیچیده‌تری پرداخته و تغییراتی در مشاغل ایجاد شود. چنین تغییراتی می‌توانند در برخی موارد مثبت باشند؛ اگر سیستم‌های خودکار شروع به تشخیص‌های معمول پزشکی کنند، پزشکان این امکان را می‌یابند که زمان بیشتری را به تعامل با بیماران و کار روی موارد پیچیده اختصاص دهند. تام میچل دانشمند علوم رایانه از دانشگاه پیترزبورگ می‌گوید: این واقعیت که رایانه‌ها می‌توانند تشخیص‌های پزشکی خوبی انجام دهند، نه به معنی از بین رفتن پزشکی به عنوان یک طبقه شغلی، بلکه به معنای برخورداری ما از پزشکان بهتر خواهد بود. در واقع، بسیاری از افراد به جای آن که با سیستم‌های هوش مصنوعی جایگزین شوند، می‌توانند در کنار این سیستم‌ها کار کنند. پیترو میچلوچی، مدیر اجرایی موسسه محاسبات انسانی در ایتاکای نیویورک می‌گوید: ماشین‌ها به شیوه‌ای بسیار متفاوت از انسان‌ها فکر می‌کنند و هر کدام دارای نقاط قوتی هستند، بنابراین یک پیوند طبیعی واقعی بین ماشین‌ها و انسان‌ها برقرار است.

«اقتصاد گیگی» استثمار نیروی کار را افزایش خواهد داد؟

«انعطاف‌پذیری، تنوع و استقلال» اینها وعده‌های اقتصاد گیگی هستند که در آن کارگران از پایگاه‌های اینترنتی آنلاین برای پیدا کردن مشاغل کوچک و کوتاه مدت استفاده می‌کنند. مشاغل گیگی می‌توانند اشکال متنوعی داشته باشند؛ از رانندگی برای سیستم تاکسیرانی اوبر (یا اسنپ و تپسی در ایران) گرفته تا تکمیل پروژه‌های کاری کوچک. مارک گراهام، جغرافیدان دیجیتال از دانشگاه آکسفورد معتقد است پایگاه‌های دیجیتال علاوه بر این که برای افراد مختلف از جمله زنان، زمینه یافتن شغل را فراهم می‌سازند، این امکان را برای نیروی کار ایجاد می‌کنند که برای یافتن شغل خوب از مرزهای جغرافیایی عبورکرده و بدون آن که در یک بازار کار محلی محصور شوند، در تکمیل پروژه‌ها در هر نقطه از جهان مشارکت داشته باشند.

با این حال شرایط برای همه یکسان نیست. اشباع بازار کار در اقتصاد گیگی باعث می‌شود برخی از نیروی کار، فراتر از سطحی که آن را عادلانه می‌دانند کار کنند. بسیاری از نیروهای کار به دلیل نگرانی از نه گفتن در مشاغلی که پذیرفته‌اند، مجبور می‌شوند برای تکمیل کار تا موعد مقرر، ساعت‌های طولانی با سرعت بالا کار کنند. نابرابری‌های جغرافیایی نیز همچنان وجود دارد. تحقیقات گراهام و همکارانش نشان داد بسیاری از مشاغلی که در فهرست مشاغل کارفرمایان در کشورهای با درآمد بالا قراردارند توسط کارگران در کشورهای کم‌درآمد یا با درآمد متوسط انجام می‌شود، اما نیروی کار نزدیک به محل کار نیز از مزایایی برخوردارند. آنها سهم نابرابری از مشاغل را در اختیار دارند و به میزان قابل توجهی درآمد کسب می‌کنند. تفاوت‌های زبانی و منطقه زمانی می‌تواند برخی از این نابرابری‌ها را توضیح دهد، اما تبعیض ـ آگاهانه یا ناآگانه ـ نیز در این نابرابری‌ها نقش دارد؛ تحقیقات تیم گراهام نشان داد در فهرست‌های مشاغل، بصراحت بیان می‌شود مردم کشورهای خاصی نمی‌توانند درخواست کار بدهند. محمد امیر انور از محققان همکار گراهام می‌گوید: با وجود این که فناوری‌های جدید قادر به ایجاد ارتباط میان مناطق مختلف جهان بوده‌اند، نتوانسته‌اند این گونه تبعیض‌ها را آن گونه که انتظار می‌رفت از بین ببرند. تحقیقات همچنین نشان می‌دهد هرچند تصویر ارائه شده از نیروی کار اقتصاد گیگی، یک نیروی مستقل و خودکار است، اما بسیاری از این نیروهای کار با یکدیگر ارتباط و همکاری دارند. برای مثال کارگران در تنظیم پروفایل‌ها و حساب‌های کاربری به یکدیگر کمک کرده و اطلاعات خود در مورد کارفرمایان خوب و شغل‌های جدید را با هم به اشتراک می‌گذارند. براساس تحقیقات، کارگرانی که با حداقل یک فرد دیگر در پایگاه دیجیتال ارتباط داشته‌اند، نرخ پذیرش بالاتری دارند، با سرعت بیشتری از مشاغل جدید اطلاع پیدا می‌کنند و احتمال بیشتری وجود دارد که جایگاه بهتری پیدا کنند. در عین حال این که نیروی کار برای بازگرداندن ارتباطات انسانی به سیستم اقتصاد دیجیتال، عامدانه تلاش می‌کنند، نشان می‌دهد انسان‌ها واقعا به همکاری و به یکدیگر نیاز دارند.

آیا شکاف بین مهارت‌ها پر می‌شود؟

سال‌هاست کارشناسان زنگ خطر را در مورد کمبود مهارت‌های دیجیتالی به صدا درآورده و هشدار داده‌اند نیروی آموزش دیده بسیار کمی برای پرکردن مشاغلی وجود دارد که فناوری بالا در آنها به کار گرفته می‌شود. کارشناسان همچنین هشدار می‌دهند کمبود عمده سواد دیجیتالی می‌تواند در مناطق جغرافیایی یا گروه‌های جمعیتی خاص، از رشد و پیشرفت نیروی کار در اقتصاد دیجیتال جلوگیری کند. در واکنش به این هشدارها، برنامه‌های نوآورانه متعددی برای افزایش سواد و مهارت‌های دیجیتالی در سراسر جهان ایجاد شده است.

این رویکردها، بهبود مهارت‌های دیجیتالی با ایجاد دوره‌های گسترده آنلاین MOOCs (کلاس‌هایی در سطح دوره‌های دانشگاهی که از طریق اینترنت ارائه می‌شوند) و اردوهای آموزشی (دوره‌های آموزشی فشرده و کوتاه‌مدتی که اصول اولیه برنامه‌نویسی رایانه را آموزش می‌دهند) را شامل می‌شوند. با این حال کیفیت برنامه‌ها بسیار متفاوت است و ارزشیابی کمی در مورد آنها صورت گرفته است. حتی کسانی که دوره مهارت‌های دیجیتال را تکمیل می‌کنند هم برای استخدام با موانع مختلفی روبه‌رو هستند. در یک برنامه فناوری اطلاعات که سال ۱۳۸۳/ ۲۰۰۴ در دانشگاه استراتمور کنیا انجام شد، برخی دانشجویان در مصاحبه با محققان از این که پس از فارغ‌التحصیلی به یک اقتصاد محلی وارد شوند که کارایی استفاده از تخصص آنها را ندارد ابراز نگرانی کردند. لینت یارگر، دانشمند علوم اطلاعات از دانشگاه پنسیلوانیا که در این تحقیق شرکت داشت، می‌گوید این موضوع بویژه در مورد زنان صادق است. چیزی که نتایج این تحقیق روشن می‌سازد این است که حتی برنامه‌های آموزشی‌ای بخوبی طراحی شده‌ هم ممکن است از کارایی لازم برای اطمینان بخشی از موفقیت در دنیای اقتصاد دیجیتال برخوردار نباشد. به گفته کارشناسان، داشتن مهارت بیشتر در استفاده از رایانه لزوما به این معنی نیست که می‌توان با داشتن این مهارت‌ها شغل خوبی در دنیای دیجیتال یافت. مهارت‌های دیجیتال قطعه‌ای مهم از این پازل است، اما کافی نیست.

مترجم: یاسمین مشرف

جام‌جم

منبع: Nature

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هجده + 16 =