«سیدعیسی» لبنان را بهتر از لبنانی‌ها می‌شناسد

ماجرای آشناییِ «شریعتمدار» با «سیدعیسی طباطبایی» به‌همان اوایل انقلاب اسلامی بازمی‌گردد. «طباطبایی» ازجمله اشخاص تأثیرگذار در لبنان است که تلاش‌های زیادی را برای مبارزه با محرومیت در لبنان انجام‌داده است.

به گزارش طبس نیوز به نقل از خبرنگار آئین و اندیشه خبرگزاری فارس، «محمدمهدی شریعتمدار»، پژوهشگر ایرانی و کارشناس‌ارشد غرب‌آسیا است. ماجرای آشناییِ «شریعتمدار» با «سیدعیسی طباطبایی» به‌همان اوایل انقلاب اسلامی بازمی‌گردد. «طباطبایی» ازجمله اشخاص تأثیرگذار در لبنان است که تلاش‌های زیادی را برای مبارزه با محرومیت در لبنان انجام‌داده است. خیلی از اقدامات «طباطبایی» تاکنون رسانه‌ای‌نشده است. «شریعتمدار» از نزدیک در جریان فعالیت‌ها و خدمات «سیدعیسی» در لبنان بوده است. او رایزن فرهنگیِ ایران در لبنان است که ما را با بخشی از فعالیت‌های «سیدعیسی» و ویژگی‌های شخصیتی‌اش همراه می‌کند.

دربارۀ آشناییِ خودتان با «سیدعیسی طباطبایی» برایمان بگویید. آیا ایشان اختلافاتی با «سیدصادق موسوی» داشتند؟

فکر می‌­کنم اولین‌باری که به‌طور مستقیم با ایشان روبه‌رو شدم اواسطِ آذرماه سال ۱۳۵۹ بود. آن‌زمان، بنده با هیئتی همراه بودم که ریاستش برعهدۀ مرحوم آیت‌الله «هاشمی‌رفسنجانی» بود. حدود دوماه از شروع جنگ می‌گذشت. آقای «هاشمی‌رفسنجانی» به الجزایر، لیبی، سوریه و لبنان رفتند و توقفی هم در ترکیه داشتند. مسئلۀ اصلیِ این گروه، موضوع جنگ تحمیلیِ «صدام‌حسین» علیه جمهوری اسلامی ایران بود. ایشان برای تشریح مواضعِ ایران به این کشورها ازجمله لبنان رفتند و من هم آقای «سیدعیسی» را در آنجا از نزدیک دیدم.

من به‌دلیل ارتباط با آقای «سیدعیسی» و پیگیرهایی که دربارۀ مسائل لبنان داشتم به‌طور طبیعی با ایشان و نقششان در مقاطع تاریخیِ لبنان آشنا شدم. در این دو سالی که من رایزن فرهنگیِ جمهوری اسلامی ایران در لبنان هستم این ارتباط همچنان ادامه دارد؛ اگرچه ایشان در این سال­های اخیر به‌دلایل مختلف، حضور کمتری در مجامع و محافل داشته‌اند.

* بخش قابل‌توجهی از تحریم بانکیِ حزب­الله به‌وسیلۀ موسسه «قرض­الحسن» جبران می‌­شود

ایشان کارها و خدمات زیادی را انجام داده‌اند. فکر می­کنید که مهم­ترین کارهای ایشان کدام‌ها بوده‌اند؟

ببینید، بعضی شخصیت­‌ها هستند که یک ویژگی و جایگاه استثنایی‌ای را در تاریخ پیدا می­‌کنند. ممکن است کسی در جایگاه مدیریت یا مسؤلیت کلان یک کشور یا سازمانی قرار بگیرد و اثرگذار باشد اما مهم­تر از آن، کارِ آن شخصی است که بدون داشتن چنین جایگاهی و با دست خالی، اثرِ فوق‌­العاده­ای در تاریخ برجای می‌گذارد؛ آقای «سیدعیسی طباطبایی» هم از جملۀ این افراد است. ایشان آن‌ زمانی‌که در نجف بودند مجذوب برخی شخصیت‌های مبارز ایرانی، از جمله شهید «آیت‌الله مدنی»، امام‌ جمعۀ تبریز می‌­شوند. «سیدعیسی» پس‌ از مدتی تحصیل در نجف، به لبنان می‌روند؛ جایی‌که برای او یک سرزمین جدید و ناشناخته‌ای بوده است. ایشان زمانی به لبنان آمدند که این کشور، هنوز رونق امروزی را نداشت. حتی آقای «سیدموسی صدر» هم هنوز به آن اوجِ اقتدارِ خودشان نرسیده بودند. البته پیش از پیروزی انقلاب، جنبش اسلامی در لبنان در قالب­های مختلفی مثل کمیته‌های مساجد و اتحادیۀ دانشجویان مسلمان وجود داشته است. مدتی بعد، ایشان به جریان خروشان انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) می‌پیوندند و مورد اعتماد امام راحل قرار می‌­گیرند. بعد از پیروزی انقلاب و رشد حرکت اسلامی در ایران، شخصیت آقای «طباطبایی» هم شکوفا می­‌شود. بعد از انقلاب اسلامی ایران، آقای «سیدعیسی طباطبایی» بنیان‌گذار تمام مؤسساتی است که در سایۀ انقلاب اسلامی ایران در لبنان ایجادشده است. این‌همه اثرگذاری برای کسی که در جایگاه مدیریت کلان نبوده است و این کارها را با دستِ خالی انجام‌داده است واقعأ بی­نظیر است.

«جهاد سازندگی» با تلاش‌های ایشان ایجادشده است. وقتی‌که از «جهاد سازندگی» صحبت می­‌کنیم منظور ما بسیاری از پروژه­‌های عمرانی و خدمات­رسانی است که در لبنان انجام‌ شده است. مؤسسه­‌ای که امروز به‌نام مؤسسۀ «جرحی» شناخته می‌شود و به امور معلولان و جانبازان رسیدگی می‌کند، به‌وسیلۀ ایشان تأسیس‌شده است.

حتی آنچه که در اینجا به‌نام «بیت­المال» یا «صندوق قرض‌الحسنه» وجود دارد به‌وسیلۀ ایشان ایجادشده است. اکنون، «قرض­الحسن» است به بانکی تبدیل‌شده است که ۲۷ شعبه در سراسر لبنان دارد که بخش قابل‌توجهی از تحریم بانکیِ حزب ­الله به‌وسیلۀ همین «موسسه قرض­ الحسن» جبران می‌­شود.

خدماتی مثل بیمارستان رسول اکرم(ص) که «حزب­الله» در حوزۀ پزشکی انجام می‌دهد همه‌اش یادگار تلاش‌های ایشان است. حتی شبکۀ «المنار» هم به‌وسیلۀ ایشان پایه­گذاری‌شده است. البته شبکۀ «المنار» دومین یا سومین تجربۀ رسانه‌­های اسلامی و مقاومتی در لبنان بود. آقای «طباطبایی» در روزهای آغازینِ شکل­‌گیری «حزب ­الله»، شبکۀ تلویزیونیِ «المنار» را از یک مسجد پخش می‌کنند. ایشان آنتنِ این شبکه را بر فراز منارۀ مسجدی نصب می‌کنند که درکنار بیمارستان رسول اعظم(ص) قرار دارد؛ نام شبکۀ «المنار» هم از همین‌جا گرفته‌شده است! البته پیش از شروع این شبکه، رادیوی «صوت المستضعفین» و تلویزیون «الفجر» فعالیت می‌کردند.

ایشان تاکنون ۲۵ مرکز فرهنگی را در شهرهای مختلف لبنان احداث کرده‌اند که جزو مهم‌ترین مراکز فرهنگی، علمی و آموزشیِ لبنان هستند و مناسبت‌­های زیادی در آن‌ها برگزار می­‌شود.

همۀ این کارها به‌وسیلۀ کسی انجام‌شده است که در جایگاه مدیریت کلان نبوده است و از امکانات مالی هم برخوردارنبوده است. ایشان این خدمات را بدون اتکا به بودجۀ دولتی و تنها با کمک‌­های مردمی انجام می‌دادند. مؤسساتی که ایشان پایه‌­گذاری کرده‌اند جزو مؤسسات ماندگار و اثرگذار لبنان است و همۀ این‌ها ناشی از اخلاص، پشتکار فوق­ العادۀ ایشان و اصرارشان بر خدمت­گذاری برای مردم است.

اگر بخواهیم اولین و مهم‌ترین ویژگی آقای «طباطبایی» را نام ببریم، آن ویژگی، «اخلاص» است. ایشان ارتباط فوق­العاده‌ای هم با مرجعیت و ولایت دارند. ارتباط خوب ایشان با امام راحل و مقام معظم رهبری، از برخی بیانات و نوشته­ های این دو بزرگوار هم مشهود است. در این اواخر، مقام معظم رهبری به‌صورت کتبی از ایشان تقدیر کردند. اگر متنِ ایشان را نگاه کنید اعتماد فوق­العادۀ مقام معظم رهبری به ایشان را متوجه خواهید شد.

* آسیب­‌های فرهنگی و اجتماعی جامعه مقاومت با موسسات سیدعیسی برطرف شده

از میان مؤسساتی که اشاره کردید، کدام را مهم‌تر می‌دانید؟

ببینید، جامعۀ مقاومت توانسته است که در دو عرصۀ نظامی و سیاسی در اوج قرار بگیرد و موفقیت بسیاربزرگی را ثبت کند. تثبیت و تقویت این پیروز­ی­‌ها و دستاوردها، با دو خطرِ احتمالی روبه‌­روست. اول، آسیب‌­های فرهنگی و اجتماعی؛ دوم، نگرانی‌­هایی که دربارۀ اقتصاد و معیشت مردمِ جامعۀ مقاومت وجود دارد.

من فکر می‌­کنم که نهادهای فرهنگی‌ای که آقای «سیدعیسی طباطبایی» ایجاد کرد، درصورتی‌که بتوانند نقش خودشان را ایفا بکنند و با این آسیب‌­های فرهنگی و اجتماعی مبارزه کنند، برای ازبین‌بردن خطرِ اول کافی خواهد بود. این کارها، خدمت مهمی به جریان مقاومت اسلامی بوده است. کاش آقای «طباطبایی» با آن همتِ فوق‌­العاده‌اش یا شخص دیگری، فکری به‌حال خطرهای اقتصادی و معیشتیِ بخشی از جامعۀ مقاومت می‌کرد. کاش این افراد، نهادهایی را ایجاد می‌­کردند که این جامعه را محکم‌تر و مقاوم‌­تر بکند. متأسفانه، مشکل بیکاری و محرومیت همچنان در بخش‌هایی از جامعۀ مقاومت وجود دارد. البته «صندوق قرض­الحسن» نقشِ خودش را داشته است اما باید فعالیت‌­های جدی‌تری انجام شود.

 
چه مشکلاتی در این فعالیت‌ها به‌وجود آمدند؟

در مورد یکی‌دو نهاد یا مؤسسه، مشکلاتی به‌وجود آمد. یکی در مورد بیمارستان «شهیدراغب حرب» بود. دراین‌باره، بین ایشان و هلال‌احمر و مجموعۀ مدیریتی‌ای که این بیمارستان را در شهر «نبطیه» اداره می­کند، اختلاف‌نظرهایی به‌وجود آمد. مشکلاتی هم دربارۀ «مدیریت قرض­الحسن» وجود داشت. ایشان به عملکرد یکی از افراد، انتقاداتی داشتند که البته کمترشده است و اکنون این بحث‌ها منتفی است.

درنهایت، مشکلاتی هم در تکمیل آخرین بنیاد فرهنگی‌ای که ایشان در لبنان احداث کرده‌اند، به‌وجود آمد. مجتمع فرهنگیِ امام خمینی(ره)، ویژۀ ایرانیان است و در منطقۀ خوبی از بیروت درحال احداث است. این پروژه مدتی پس از شروع، متأسفانه با مشکلات بودجه­‌ای و تأمین هزینه­ها روبه ­رو و متوقف شد.

ایشان همواره اعلام‌کرده است که هرآنچه‌که مقام معظم رهبری به‌عنوان ولی‌امر مسلمین بیان کنند، اطاعت‌کردن از آن لازم است. ایشان کاملأ به این مسئله ملتزم است. درکنار این دو بحث، یعنی اطاعت کامل دربرابر نظر ولایت فقیه و پذیرش مدیریت میدانیِ حزب­‌الله، ممکن است که گله‌­های کوچکی هم در جزئیات وجودداشته باشد. ممکن است که ایشان از بعضی نهادهایی که قول‌هایی‌داده بودند، دل‌خوری‌هایی را مطرح کنند. ایشان، همۀ این مؤسسات را بدون استثنا به حزب­‌الله واگذار کرده است و امروز همۀ این مؤسسات، تحت مدیریت حزب­الله است. کارِ درست هم، همین است؛ برای اینکه این مسائل، مدیریت اجتماعیِ واحدی را می‌­طلبد و بدیهی است که این بخش هم باید برعهدۀ کسی قرار بگیرد که مدیریت کلان و میدانیِ جامعۀ مقاومت برعهدۀ اوست.

* ویژگی­های آقای «طباطبایی»، ساده ­زیستی و کم­توقعیِ ایشان است

سلوک شخصیتی ایشان چطور بود؟ مردم لبنان ایشان را چقدر می­‌شناختند؟

در اول بگویم که ایشان جای­جایِ لبنان را به‌خوبی می‌­شناسند. شاید کسی به‌اندازۀ آقای «طباطبایی» به کوره‌راه‌­های روستاهای دورافتادۀ لبنان، اشراف و اطلاع نداشته باشد! در یکی از سفرها دیدم که او رانندۀ ماشین را راهنمایی می­‌کرد که از کجا برود! به راننده می‌گفت که بهتر است از فلان‌جا بروی و… . یکی از ویژگی‌­های آقای «طباطبایی»، ساده‌­زیستی و کم ­توقعیِ ایشان بود. هیچ‌گاه از هیچ امکاناتی استفاده نکرد. ماشین قدیمی و فرسودۀ خودش را حفظ کرد تا اینکه خودِ حزب­‌الله با اصرار زیاد، یک اتومبیل را برای ایشان فراهم کرد.

مرحوم «یاسر عرفات» هم مواردی مثل دفتر و امکانات و ماشین را به ایشان پیشنهادکرده بود اما ایشان از پذیرش این امکانات امتناع کرد؛ آن‌هم در ایام جوانی که همه به‌دنبال آن هستند که دفتر و امکاناتی را برای خودشان فراهم کنند.

ببینید، ممکن است که مردم عادی، ایشان را کمتر بشناسند اما همۀ دست ­اندرکاران مقاومت اسلامی و نخبگان در لبنان، نه‌تنها ایشان را به‌خوبی می­‌شناسند بلکه به نقش ایشان در عرصۀ لبنان هم کاملأ واقف هستند؛ به‌خصوص اگر بخواهیم بعضی از دوران‌­های بسیارسختِ ایشان را یادآوری کنیم! همین داستانِ محاصره‌شدن ایشان در اردوگاه فلسطینی­‌ها، شایسته است که به یک اثر دراماتیک سینمایی یا یک مستند جدی تبدیل شود. ایشان به‌مدت دو ماه در یکی از اردوگاه‌­های فلسطینی، حتی از دسترسی به آب و غذای معمولی هم محروم بودند و ناچار شدند از گیاهان خودرویی تغذیه بکنند که در آنجا می‌­رویید. مسائل امنیتی، خطرهای بمباران و مسائل دیگر را هم به این موارد اضافه کنید. این داستان، ایشان را به اسطوره­ای از مقاومت تبدیل‌کرده است.

همین ساده‌زیستی، مقاومت، تحمل سختی­ها و فشارها و بی­آلایشی و بی­توقعی، دلایل موفقیت آقای «طباطبایی» در فعالیت­هایشان است. حتی اگر شما در یک نکته‌­ای هم با ایشان اختلاف‌نظر داشته باشید بازهم نمی­توانید ویژگی ­های فوق ­العاده و کم‌نظیر ایشان را کتمان کنید.

 
اگر قرار باشد که یکی از خصوصیات و ویژگی­‌های آقای «سیدعیسی» را انتخاب کنید، این ویژگی کدام است؟

سؤال سختی است! فکر می‌کنم که ویژگیِ «خود را ندیدن و فقط در آرزوی خدمت به خدا و خلق بودن!» را انتخاب می‌کنم. هر کسی که در عرصۀ فعالیت­های اجتماعی تلاش می‌کند باید این ویژگی را داشته باشد. خیلی از گرفتاری‌­های ما در عرصه­‌های مختلف، ناشی از نداشتنِ همین ویژگی است.

آقای «طباطبایی» در این سال‌های اخیر، چه کارهایی می‌کنند؟

ایشان سالخورده شده‌اند. البته هنوزهم سرحال و با نشاط است و بعضی از کارها را پیگیری می­کند. من در همین دیدارهای اخیر دیدم که ایشان همچنان بعضی از پروژه‌­ها را پیگیری می­‌کردند! شاید حضورشان در محافل کمترشده است اما در جاهای مهم، نه! کمترنشده است. ایشان در مراسم‌های مهم حضور دارند.

آقای «طباطبایی» از اساس نمی‌توانند در یک گوشه بنشینند و در محافل و فعالیت‌­ها حضورنداشته باشند. امیدوارم که «مرکز فرهنگی ایرانیان» هم تکمیل شود و به‌عنوان آخرین اثری که ایشان تاکنون داشته است مورداستفادۀ ایرانی‌ها قرار بگیرد. در این مجموعه، بخش‌هایی مثل مدرسه، کتابخانه، سالن اجتماعات و سایر امکانات ورزشی-فرهنگی دایرخواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

19 − 5 =