برخی فعالان فرهنگی و رسانه‌ای ما اهمیت مباحث راهبردی را درک نمی‌کنند

رئیس دانشکده صداوسیما گفت: متاسفانه بخشی از فعالان رسانه‌ای و فرهنگی ما به دلیل گلایه‌مندی‌ها، نارضایتی‌ها و مسائل داخلی کشور اهمیت مسائل راهبردی را ـ که فراتر از بحث‌های سلیقه‌ای و جناحی و شخصی است ـ درک نمی‌کنند

خبرگزاری فارس– راهبرد فرهنگ: شهاب اسفندیاری رئیس دانشکده صداوسیما در پاسخ به سئوالات فارس پیرامون موضوع پیوتس فرهنگی در مسئله سوریه نکاتی را بیان کرد. 

مشروح این مصاحبه تا ساعتی دیگر منتشر خواهد شد. در ذیل خلاصه برخی سخنان وی می‌آید:

*اگر ما اهمیتِ نسبتِ کار رسانه‌ای همزمان به موازات یا پیش از کار نظامی را درک می‌کردیم، الان با این مشکلاتی که در توجیه و اقناع بخشی از افکار عمومی با آن مواجه بودیم شاید با آن مواجه نبودیم. همین که شما می‌گویید ابتدا اینگونه عمل شد و بعد آنگونه عمل شد؛ یعنی ما استراتژیِ دقیق و مدونی نداشتیم

*تجربۀ سوریه باید برای همۀ فرماندهان نظامی ما اهمیتِ کار رسانه‌ای،ِ کارِ فرهنگی و تبلیغی را دوچندان روشن کرده باشد. ما چطور برای پروژه‌های اقتصادی و صنعتی می‌گوییم باید پیوست فرهنگی داشته باشد، ولی برای یک عملیات نظامی که تمام ملت قرار است درگیرش شود، پشتیبان آن باشد و حمایتش کند، پیوست فرهنگی و رسانه‌ای آماده نمی‌کنیم؟

*یک عده که شاید حتی از نظر ایدئولوژیک و مذهبی خیلی نسبتی با نظام نداشتند از فضای خارج از کشور شروع به دفاع از حضور ایران در سوریه کردند؛ در قالب استدلال‌های دفاع از امنیت ملی و دفاع از منافع ملی

*در خیلی از موضوعات ما پیام‌هایی که در راستای اهداف و آرمان‌های نظام جمهوری اسلامی داریم را باید متناسب با مخاطبش دسته‌بندی و توزیع کنیم. ما گاهی اوقات همۀ پیام‌هایی که می‌‌خواهیم بفرستیم متناسب با یک مخاطب فقط دسته‌بندی می‌کنیم و این اشتباه است. این پیام به یک مخاطب دیگر اثری نخواهد داشت؛ چون متناسب با آن، ادبیاتش و گزاره‌ها و تصویرش و همه چیز آن متناسب با آن سامانِ فکری و ذهنی و پس‌زمینۀ فکری یک مخاطب خاص طراحی شده است. واقعاً اگر ما بخواهیم پشتیبانیِ یک پروژ‌ۀ فراگیر و عظیم ملی را در سطوح مختلف جامعه داشته باشیم، باید برای اقناع افکار عمومی آن قشرها هم برنامه‌های متفاوتی داشته باشیم.

*به نظرم علیرغم همۀ زحماتی که کشیده شده، نتیجه خیلی مطلوبی حاصل نشده؛ چون جاهایی که دستگاه‌های نیروهای مسلح ما دارند در حوزۀ فرهنگ هزینه می‌کنند، کم نیست. بسیار در تولیدات مختلف دخیل و موثر هستند، ولی مساله فقط این نیست که ما فکر کنیم شبکه و موسسه‌ای داریم که فیلم می‌سازد و به آنها می‌گوییم بسازید. مساله طراحی آن کلیدواژه‌ها و خطوط اصلیِ راهبرد رسانه‌ای است که لازم است به صورت پیوست طراحی شود و آن نمی‌تواند خیلی جدا باشد از آنچه که در واقعیت رخ می‌دهد. بالاخره باید آن آقایان برای خودشان چنین مشاورانِ امینی داشته باشند که این طراحی رخ بدهد که خیلی فاصله و شکاف نیفتد.

*همان اختلالی که در اقناع بخشی از افکار عمومی در داخل کشور داشتیم به خاطر اینکه روایت جنگ مشخص نبود قصه چیست، ما در فضای بین‌المللی هم طبیعتاً با این مشکل روبرو شدیم. ولی گذشت زمان الجزیره را از موضعِ آنچنانی رساند به موضع ما. واقعاً خود همین اتفاقی که در قطر  افتاد، یکی از حجت‌های جالب بود. اینکه چگونه کسی که خودش در ابتدا در جنگ سوریه اینقدر دخیل بود، به جایی رسید که در معرض تحریم و هجوم دیگر کشورهای عربی قرار گرفت. ترکیه هم همین طور شد.

*امید ما به هنرمندان و فعالانِ رسانه‌ای است که دغدغه، درد و اندیشۀ آیندۀ ایران را دارند. متاسفانه بخشی از فعالان رسانه‌ای و فرهنگی ما در واقع اهمیت این مباحث راهبردی را یا خیلی درک نمی‌کنند یا اینکه به دلیل گلایه‌مندی‌ها، نارضایتی‌ها و مسائل داخلی کشور اهمیت مسائل راهبردی را ـ که فراتر از بحث‌های سلیقه‌ای و جناحی و شخصی است ـ درک نمی‌کنند. شما در کشورهای دیگر می‌بینید وقتی پای منافع ملی به میان می‌آید، دیگر بحث‌های جناحی، سلیقه‌ای، گروهی و دلخوری‌ها کنار می‌رود. ما باید در این زمینه به نظرم بیشتر کار کنیم که این حسِ مشترک در زمانه‌ای که منافع ملی و امنیت ملی در معرضِ آسیب و تهدید است، بیشتر برانگیخته شود و این حسِ بی‌خیالی یا بی‌توجهی یا خنثی بودن که در بخشی از اقشار جامعه به دلیل بی‌توجهی وجود دارد، برطرف شود.

انتهای پیام/و

لینک منبع خبر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × دو =