یکی از کارآفرینان برتر استان کردستان که بیماری دامی و ضرر مالی، واحد تولیدی وی را به تعطیلی کشانده است، میگوید: برای حل این معضل هیچکدام از مسؤولان استانی و بانکها کمک نمیکنند و حتی مصوبه مجلس در خصوص تبصره ۳۵ را نادیده میگیرند.
به گزارش پایگاه خبری طبس نیوز به نقل از خبرگزاری فارس از سنندج، نقش شایسته کارآفرینی و تأثیر آن در رشد و توسعه اقتصادی، توانمندسازی منابع انسانی، اشتغالزایی، استقرار و توسعه عدالت اجتماعی، حضور گسترده و فعال در بازارهای جهانی، فقرزدایی و افزایش امید به زندگی، بر کسی پوشیده نیست.
دستاورد راهبردی سیاستهای کارآفرینانه، دو پیامد مهم ایجاد اشتغال و پیشرفت است که هر دو در خدمت توسعه عدالت اجتماعی خواهند بود.
دستیابی به اهداف آرمانی سند چشمانداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ایران و نیز تحقق اهداف برنامه ششم توسعه کشور مستلزم توسعه فرهنگ و دانش کارآفرینی به عنوان موتور محرکه این حرکت عظیم است.
در حالی که سالهای متمادی است رهبر معظم انقلاب، اقتصاد، معیشت، کار و تولید را محور شعار سالها قرار میدهند تا اینکه تولیدات داخلی و اشتغالزایی رونق بگیرد و از وابستگی به کشورهای بیگانه خارج شویم، اما برخی مسؤولان آگاهانه و یا ناآگاهانه بانی و باعث تعطیلی بسیاری از واحدهای تولیدی داخل میشوند.
خانم روناک عزیزی یکی از کارآفرینان برتر و موفق استان کردستان است که چهار سال متوالی نشان برتر کارآفرینی را از مسؤولان استان گرفته است، اما یک سری موانع سبب شده است که اکنون این بانوی کارآفرین به سمت ورشکستگی رفته و از طرف مسؤولان استانی هم مورد کمتوجهی و کملطفی قرار گرفته است.
به درخواست خانم عزیزی و برای اینکه موضوع را بهتر از زبان خودش بشنویم با وی مصاحبهای انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
فارس: خانم عزیزی برای آغاز این مصاحبه بفرمایید کار را از کجا شروع کردید و چه شد وارد عرصه تولیدات دامی شدید؟
سال ۷۶ بود که واحد پرواربندی ۱۰۰ رأسی را در حالی که نیمهتمام بود، خریداری کردم. خوب میدانستم راهاندازی چنین طرحی نیاز به اعتبارات زیادی دارد، سال ۸۶ عزمم را برای راهاندازی این واحد جزم کردم و با حمایت خانواده، آورده شخصی ۱۵۰ میلیون تومان و دریافت ۱۸۰ میلیون تومان تسهیلات بانکی با سود ۱۸ درصد وارد فاز اجرا شدم.
کار به خوبی پیش میرفت، تا جایی که به عنوان بانوی کارآفرین و موفق در رسانه ملی معرفی شدم و این موفقیت برای چهار سال متمادی استمرار داشت.
فارس: دلیل اینکه در حال حاضر با مشکلاتی مواجه شدهاید چیست؟ چرا باید خانم عزیزی که یک کارآفرین موفق و برتر بود با این چالش مواجه شود؟
کار روال روانی به خود گرفته بود، اما متأسفانه به ناگاه آسمان سر ناسازگاری گرفت و خشکسالی نصیب زمین شد.
خشکسالی رهاوردهای زیادی برای امثال ما فعالان این حوزه داشت که مهمترین آن گرانی علوفه بود و تحریمهای دشمنان و جولان افراد منفعتطلب در این شرایط صدمات جبرانناپذیری را برایم به ارمغان داشت.
سال ۸۹ با تلف شدن کامل دامهایم بر اثر بیماری کور سوی امیدی که باقیمانده بود را از دست دادم، واقعاً جبران خسارت وارده محال به نظر میرسید.
آهی در بساط نداشتم که با ناله سودا کنم، کفگیر هم به ته دیگ خورده بود و در این شرایط سخت که از همه جا ناامید شده بودم، فشار سر رسید اقساط تسهیلاتی که از بانک گرفته بودم هم فشار بر گردهام را دو چندان کرد…
دامی که با هر کیلوگرم ۳ هزار تومان فروخته بودم با گذشت ۲۰ روز با کیلویی ۱۲ هزار تومان هم نمیتوانستم بخرم.
به انتهای خط رسیده بودم و دیگر توانی برای بازگشت به اوجی که از آن سقوط کرده بودم به یک رویای دست نیافتنی برایم تبدیل شده بود….
از چرخه تولید بازماندم، چرخهای که دیگر نه بر مدار تولید و پرواربندی گاو، بلکه امروز بر مدار می چرخید که هر روز فشار از ناحیه بانک را بر گرده ما بیشتر و بیشتر میکرد…
من تمام سرمایه چند ساله خود و خانوادهام را پای این کار باخته بودم، اما این باخت سخت برای بانک هیچ معنا و مفهومی نداشت و تنها خواستار بازپرداخت اقساط تسهیلات هستند.
فارس: آیا بانکها با این شرایط شما نمیتوانستند کنار بیایند و اینکه راهکاری برای برونرفت از این قضیه پیدا کنند؟
تسهیلات ۱۸۰ میلیون تومانی، ۵۵۰ میلیون تومان شده بود که تعدادی قسط معوق آن توسط یکی از ضامنها پرداخت شد و با بخشودگی ۵۰ میلیون تومان، به ۳۷۰ میلیون تومان کاهش پیدا کرد..
الان بیش از ۶ سال است که برای رفع مشکلات این واحد تولیدی پلههای استانداری و سایر دستگاههای متولی در حوزه حمایت از تولید را بالا و پایین میروم، اما متأسفانه همیشه به در بسته مسوولان بر میخورم….
دو بار در کارگروه رفع موانع تولید شرکت کردهام، اما تنها خروجی آن مذاکرات بینتیجه بود.
فارس: به مسؤولان کلان کشوری مراجعه نکردهای که شاید فرجی حاصل شود و به شما کمک کنند؟
۲۵ اسفندماه سال ۹۵ وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی که به استان سفر کرد بارقه امید را بر دلم تاباند، آن را غنیمت شمردم و با هزار مشکل خود را به آقای ربیعی رساندم، در حالی که قصد سوار شدن به آسانسور را داشت از او خواستم، فقط ۲ دقیقه به حرفهایم گوش کند، شاید گرهای از مشکلاتم را باز کند.
اما در کمال ناباوری و در حالی که جمعی از مسؤولان استانی هم حضور داشتند، با حالت تمسخر گفت: بفرما، «یک، دو». و این جای سؤال دارد که آیا واقعاً دولتمردان اینگونه میخواهند امید را در دل مردم به ویژه تولیدکنندگان شکوفا کنند؟!
در ۱۴ دیماه سال گذشته نیز مشکلات این واحد تولیدی را به صورت مکتوب به آقای جمشید انصاری معاون رئیس جمهور و معین استان کردستان انتقال دادم که قول داد به صورت ویژه مشکل ما را بررسی و برطرف کند، و فردی را در همین راستا مأمور کرد، اما این دستور هم به هیچ تبدیل شد.
دو سال پیش هم همراه همسر جانبازم شخصاً به اداره وصول مطالبات بانک در تهران مراجعه کردیم و با وجود تمام موانعی که سر راهمان قرار دادند تا نتوانیم با آقای شهیدزاده ملاقات کنیم، اما بالاخره در راهرو اداره او را دیدم و وقتی شرایط سخت همسرم را دید که مجبور شده است به خاطر من مسافت کردستان تا تهران را طی کند، آقای شریفات معاونش را مأمور کرد تا به هر روشی مشکلمان را برطرف کند.
مسؤول وصول مطالبات مصوبهای برای رفع مشکل ما تصویب کرد و خواست وام ما را تقسیط کنند، اما متأسفانه در استان و اداره وصول مطالبات بانک کشاورزی به صورتی کار ما را پیچاندهاند که تا الان به نتیجهای نرسیده است.
فارس: استاندار مسؤول استان است، چرا موضوع را به وی انتقال ندادهاید؟
چهار سال است بارها و بارها برای ملاقات با استاندار سابق تلاش کردم، اما هیچ وقت موفق نشدم ایشان را زیارت کنم!.
چند ماه پیش هم استاندار فعلی کردستان از دفترش خواست به صورت ویژه وقت ملاقات برای من بگذارد و حتی تأکید کرد، برای اینکه یادشان نرود سه ستاره در کنار اسمم بگذارند، اما ماهها از این جریان میگذرد و این موضوع هم همچنان در کما بسر میبرد.
به امید باز شدن درهای بسته این واحد تولیدی، در این مدت ۱۵ میلیون تومان به اداره ثبت بابت اجرائیات، ۵ میلیون تومان بابت وکیل، ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان به شهرداری پرداخت کردهایم، اگر با این پولها دام سبک میخریم تا الان حداقل چند میلیون تومان عایدمان میشد.
فارس: فلسفه وجودی و تشکیل کارگروه تسهیل و رفع موانع تولید استان کردستان برای حل مشکل واحدهای تولیدی است، آیا تاکنون موضوع واحد شما در این کارگروه مطرح نشده است؟
چرا، تاکنون چندین جلسه در این کارگروه شرکت کردهام، اما هیچ مشکلی از ما رفع نکرده است و اگر ادعا میکنند مشکلی برطرف شد، پولهایی است که خودمان پرداخت کردهایم، درغیراینصورت درهای واحد ما همچنان بسته و روز به روز هم به بدهی بانک افزوده میشود.
فارس: آیا ملک شما و ارزش طرح به اندازهای ارزش دارد که آن را برای دریافت تسهیلات مجدد و رفع این مشکل به عنوان وثیقه بگذارید؟
۳۶۴ میلیون تومان بدهی به بانک داریم، هرچند مانده اصلی ما ۱۳۰ میلیون تومان است، اگر تبصره ۳۵ را تا سقف ۱۰۰ میلیون برایمان اجرا میکردند الان ۲۰۰ میلیون تومان بدهکار بودیم، اما بانک و دولت تخلف کرده و مصوبه مجلس را نادیده گرفتهاند.
طرح ما در حالی که ۸۷۰ متر مسقف و دارای امتیازات آب، برق، تلفن ثابت و گاز و راه دسترسی مناسب است، ۱۵۰ میلیون تومان از سوی بانک کشاورزی ارزشگذاری شده است، در حالی که همین ملک، در سال ۸۵ هم که تنها چند ستونهای آن راست شده بود، ۱۵۰ میلیون ارزشگذاری کرده بودند که مدیر شعب بانک کشاورزی استان کردستان هم اذعان کرده که این برآورد بسیار کم است و شخصاً برای ارزیابی طرح اقدام میکند.
انتظار میرود برای برآورد چنین پروژهای، کارشناس ساختمان ارزیابی و برآورد قیمت میکرد، نه کارشناس دامپروری بانک کشاورزی!
مانده تسهیلات بانکی با کارمزد ۱۸ درصد اگر ۵ ساله دوباره قسطبندی شود، رقمی سرسامآور است و من واقعاً وثیقه بانکی و توان بازپرداخت این مبلغ را ندارم!
تنها یک واحد مسکونی در شهر سنندج داریم که براساس کارشناسی بانک ۳۰۰ میلیون تومان ارزش دارد و به جز این، چیز دیگری برای گذاشتن به عنوان وثیقه نداریم.
اگر این روند ادامه داشته باشد نه تنها طرح، بلکه واحد مسکونی را از دست میدهیم و با همسر جانباز و ۶ فرزند آواره میشویم.
برای رفع این مشکل نیاز به سرمایه در گردش بالغ بر ۵۰۰ میلیون تومان داریم تا بتوانیم دوباره دام خریداری کنیم و چرخهای تولید را در این واحد دوباره به کار بیندازیم.
الان بیش از ۸ سال است این واحد تولیدی با این میزان سرمایهگذاری راکد است، قطعاً در صورت تولید مردم است که اقتصاد کشور رونق میگیرد و وقتی تولیدی وجود نداشته باشد باید همچنان دستمان را به سوی دشمنان دراز کنیم.
فارس: اگر در نهایت صحبتی دارید، بفرمایید..
چهار سال به عنوان کارآفرین برتر استان کردستان مورد تقدیر مسؤولان قرار گرفتم، اما الان بیش از ۵ سال است همین مسؤولان که به توانمند من ایمان داشتند تنها عامل بستهشدن درهای واحد تولیدی را ناتوانی و عدم مدیریت بنده عنوان میکنند و این جای تأسف دارد و شاید به نوعی توجیه کمتوجهی و بیتوجهی آنها به تولید در استان است.
از این هم متأسفم که با وجود تأکید مقام معظم رهبری بر توجه به تحقق سیاستها و اهداف اقتصاد مقاومتی، برخی از این مسؤولان به ویژه بانکها نه تنها به تولیدکنندگان توجه نمیکنند، بلکه فشارهای استخوانشکنی را بر آنها تحمیل میکنند.
انتهای پیام/ذ