شهید محمدحسن حسین‌زاده

این قطرهٔ خون ناقابل که در وجود من است باید آن را در راه خدا و قرآن بدهم و انشاء الله اگر در این راه شهید شوم از شما عزیزان و همهٔ مردم قهرمان و رزمنده می‌خواهم که در راه او کوشش کنید.

شهید محمدحسن حسین زادهشهید محمدحسن حسین‌زاده
نام پدر: ابراهیم
تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۷/۲۷

 

 

زندگینامه

محمد حسن حسین زاده در ۱۵ شهریور ماه ۱۳۳۵ در روستای نجات آباد از توابع شهرستان طبس چشم به جهان گشود او فرزند چهارم خانواده بود. هنوز سه بهار از عمرش بیشتر نگذشته بود که مشیت الهی بر آن قرار گرفت که پدرش راهی سفر آخرت گردید؛ لذا بعد از آن محمدحسن در دامان پاک مادر و تحت سرپرستی ایشان رشد و نمو پیدا کرد. هفت ساله بود که راهی مدرسه گردید. سه سال از زندگی تحصیلی او که سپری شد مادرش جان به جان آفرین تسلیم کرد. ناچار درس و مدرسه را رها کرد و به تهران عزیمت نمود تا در کنار برادر بزرگ‌ترش اسماعیل مشغول به کار شده و جهت تأمین هزینه های زندگی منبع درآمدی داشته باشد. مدتی را در تهران به عنوان شاگرد مغازه شیشه بری فعالیت نمود و ضمن کار توانست تحصیلات خود را تا ششم ابتدایی ادامه دهد. اهل مسجد و هیئت‌های مذهبی و عزاداری بود و هیچ وقت از نمازش غفلت نمی‌کرد.

در بدو شروع انقلاب اسلامی او نیز همچون سایر مردم تهران در حرکت‌ها و راهپیمایی‌هایی که علیه رژیم شاه انجام می‌شد حضوری فعال داشت. در سال ۱۳۵۸ به زادگاه خود برگشت و با دختری مذهبی و متدین از فامیل ازدواج کرد؛ و با راه اندازی یک مغازهٔ شیشه بری فعالیت خود را جهت امرار معاش شروع کرد. با شروع جنگ تحمیلی با ثبت نام در بسیج خود را برای دفاع از نظام و انقلاب اسلامی و حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل آماده نمود. محمدحسن موفق شد بـا رضایت خانواده در سال ۱۳۶۱ به جبهه های جنوب اعزام گردد و با شرکت در عملیات رمضان همزمان با ایام سوگواری حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) در جبهه کوشک از ناحیه سر مجروح گردید و به بیمارستان گلستان اهواز منتقل شد شدت جراحت و بیهوشی محمدحسن باعث شده بود که حدود ۴۵ روز بعد از مجروحیت هیچ کس از او اطلاعی نداشته باشد.

تا این که پس از به هوش آمدن در بیمارستان امیرالمؤمنین (ع) تهران خانواده و بستگان توانستند ایشان را پیدا کنند اما بعد از چند ماه که در بیمارستان بستری بود در مورخه ۱۳۶۱/۷/۲۷ به لقاء الله پیوست و شربت شیرین شهادت نوشید جنازه این بسیجی مخلص و سرباز امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر دوش امت حزب الله شهرستان طبس و بخش دستگردان تشییع و در روستای نجات آباد به خاک سپرده شد. از شهید حسین زاده دو فرزند دختر به یادگار مانده است.

گزیده ای از وصیتنامه شهید

من این راهی را که انتخاب نموده‌ام آگاهانه و بر اساس شناخت به جبهه آمده‌ام تا بتوانم به ندای خمینی کبیر – حسین زمان – پاسخ گفته باشم چون اسلام و کشور عزیزمان مورد تجاوز یزیدیان قرار گرفته است پس همه باید کوشش کنیم و در این راه خون بدهیم چون همین خون شهیدان است که ما را به پیروزی می‌رساند. این قطرهٔ خون ناقابل که در وجود من است باید آن را در راه خدا و قرآن بدهم و انشاء الله اگر در این راه شهید شوم از شما عزیزان و همهٔ مردم قهرمان و رزمنده می‌خواهم که در راه او کوشش کنید.
همیشه پیرو روحانیت مسئول و متعهد باشند و خدا نکند که شماها از خط روحانیت کناره گیری کنید اگر از این مسیر منحرف شوید برای همیشه فنا خواهید شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × 5 =