ضد انقلاب باید سرکوب شود و تا این جنگ به پیروزی کامل نرسیده نباید از جبهه برگشت.
شهید عباس رفیعی
نام پدر: بهرام
تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۰۴/۲۳
زندگینامه
عباس در دی ماه ۱۳۳۸ در یک خانواده ولایتمدار و عاشق اهل بیت عصمت و طهارت در روستای دیهشک طبس چشم به جهان هستی گشود.
دوران کودکی را تا هشت سالگی در زادگاهش سپری کرد. کلاس دوم ابتدایی بود که خانوادهٔ عباس محل زندگی خود را تغییر دادند و به قریهٔ دستگردان واقع در بخش دستگردان مهاجرت کردند. او در این دوران زندگی ضمن کمک به پدر در امور تجارت و مغازه‌داری تحصیلات خود را در مدرسهٔ ابتدایی روستـای هودر و مقاطع راهنمایی و دبیرستان را تـا اخذ مدرک دیپلم در عشق آباد ادامه داد.
حادثهٔ دلخراش زلزلهٔ طبس در سال ۱۳۵۷ باعث شد که او مادر و سه برادر خود را از دست داده و بعد از آن تا زمان ازدواجش همراه پدر خود و خانمی که جانشین مادرش شد زندگی کند. صداقت در گفتار وکردار و خوش خلقی و تبسم همیشگی عباس باعث شد که اعتماد و اطمینان عمومی و علاقهٔ افراد را در جمیع امور به خودش جلب کرده به نحوی که پدرش می‌گوید او مأمور خرید مغازه بود و اجناس مورد نیاز را از شهرهای طبس و سبزوار تأمین می‌کرد و همین خصوصیات مثبت او باعث شده که همه حرف و سخن عباس را در امور تجارت همچون سندی معتبر قبول داشته باشند.
انقلاب که شروع شد با احترام زیاد به پدرش می‌گفت: پدرم امروز روز کار نیست و مغازه را تعطیل می‌کرد تا در مراسم‌ها و راهپیمایی‌های مردم در بخش دستگردان شرکت نماید. چند ماهی پس از شروع جنگ تحمیلی خود را جهت خدمت وظیفهٔ عمومی معرفی و بعد از اتمام دورهٔ سه ماه آموزش نظامی در شهر بیرجند از طریق لشکر ۷۷ خراسان علی‌رغم اینکه می‌توانست طبق تقسیم اولیه در زاهدان خدمت نماید داوطلبانه عازم مناطق جنگی جنوب شد و در عملیات آزادسازی خرمشهر، بستان، هویزه، آبادان و ماهشهر شرکت نمود و در عملیات رمضان جان خود را تقدیم انقلاب اسلامی کرد و چون پروانه، عاشقانه بر آتش زد و مقام خویش را در بارگاه احدیت در صبح روز مورخهٔ ۱۳۶۱/۰۴/۲۳ رفیع و عالی ساخت. پیکر نیمه سوخته‌اش چند روز بعد به بخش دستگردان منتقل و پس از تشییع جنازه به عنوان اولین شهید در شهر فعلی عشق آباد به خاک سپرده شد. از این شهید سرافراز یک فرزند پسر به یادگار مانده است.
پیام شهید
ضد انقلاب باید سرکوب شود و تا این جنگ به پیروزی کامل نرسیده نباید از جبهه برگشت.