نورنیوز ـ گروه بینالملل: مداخلهگرایی واشینگتن در نظام بینالملل این روزها وارد فاز عینیتری شده و دولت بایدن در حال خلق گرههای کور راهبردی در محیط پیرامونی رقبای خود از جمله چین و روسیه است. تنشزاییهای مزمن آمریکا در غرب آسیا و شمال آفریفا نیز به قوت خود باقی است.
نکته اصلی اما اینجاست که این فرآیند با پشتوانهای عقلانی در حال هدایت و مدیریت نیست و آمریکا در حال ایجاد و استمرار تنشهایی است که خود در آیندهای نزدیک به قربانی آنها تبدیل خواهد شد.
در این میان؛ منازعه آمریکا و چین بیش از پیش مورد توجه راهبردنویسانی مانند «هنری کیسینجر» و «فرانسیس فوکویاما» قرار گرفته است.
کیسینجر میگوید استمرار لفاظیها و اقدامات آمریکا علیه چین و متقابلا پاسخ پکن به این اقدامات میتواند مقدمات وقوع جنگ جهانی سوم در نظام بینالملل را فراهم بیاورد.
این هشدار اخیرا به گونهای دیگر از سوی فوکویاما، واضع نظریه جنجالی «پایان تاریخ» نیز مشاهده میشود.
فوکویاما در مواضع خود به همگرایی خطرناک دو حزب سنتی آمریکا در قبال چین اشاره و تاکید کرده که بایدن در حال ادامه بسیاری از اقدامات ترامپ در قبال چین است و حتی از بسیاری جهات از دستور کار او نیز فراتر رفته است.
ایالات متحده در حال جدا کردن خود از چین در زمینههای خاصی مانند نیمههادیها، باتریها، خاکهای کمیاب و سایر کالاهایی است که سیاستگذاران واشینگتن معتقدند اهمیت راهبردی دارند.
بایدن همچنین بسیاری از موانع تجاری را که برای اولین بار توسط ترامپ ایجاد شد حفظ کرده و سیاست صنعتی «نخست آمریکا» را برای تداوم تولید در خاک ایالات متحده ترویج کرده است.
دموکراتها از بسیاری جهات در رقابت با جمهوریخواهان بر سر این که چه کسی میتواند در قبال چین تندروتر باشد به سر میبرند.
یکی از دلایلی که جمهوریخواهان بر اساس آن از کمک به اوکراین انتقاد کردهاند این است که این کمکها باعث کاهش ذخایر تسلیحاتی ایالات متحده میشود، ذخایری که آمریکا در صورت درگیری با چین به آنها نیاز خواهد داشت.
اما در مواجهه با این صحنه پیچیده، فوکویاما به فریبهایی اشاره میکند که عالم سیاست برای سیاستمداران ایجاد خواهد کرد.
در حقیقت اشاره فوکویاما آیندهای است که با اهداف و بازی طراحی شدهی واشینگتن در شرق آسیا کاملا در تضاد بوده و میتواند تبدیل به نقطه سقوط واشینگتن در نظام بینالملل شود.
در این معادله، دموکراتها و جمهوریخواهان بازی متوازنی را آغاز کردهاند که برنده آن قطعا واشینگتن نخواهد بود. بر همین اساس، تنها نقطه کانونی برای درگیری راهبردی با چین تایوان است و به هیچ وجه مشخص نیست که جمهوریخواهان محافظهکار از دفاع نظامی ایالات متحده از آن جزیره حمایت کنند.
فوکویاما نیز مانند کیسینجر از وضعیتی خطرناک سخن میگوید که سیاست خارجی آمریکا به صورت کاملا ارادی آن را ایجاد کرده اما قدرت مدیریت آن را از دست داده است!
البته توصیههای فوکویاما در این خصوص، الزاما نمیتواند حکم یک راهکار دائمی برای گذار از این بحران خودساخته داشته باشد.
نورنیوز