چه کار کنیم تا مهاجرت نخبگان نگران‌مان نکند؟

نورنیوز ـ گروه فرهنگ و جامعه: سخنان مختصر و سربسته‌ای که دو مسئول دولتی،‌ ظرف یک هفته اخیر پیرامون موضوع مهاجرت نخبگان مطرح کردند بار دیگر توجه طیف‌‌‌‌‌هایی از مردم را به این پدیده  جلب کرد. در اتفاق اول، روح الله دهقانی فیروزآبادی، معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانش بنیان رئیس جمهور درباره موضوع مهاجرت شرکت‌های دانش بنیان گفت: «به عنوان یکی از مجموعه‌های درگیر با مساله خوب است به شما بگویم آمار مجموعه‌ها، افراد و شرکت‌های مهاجرت کننده در حال حاضر اصلاً خطرناک نیست.» ( مهر / ۲۲ آبان). در اتفاق دوم،‌ الهام یاوری، معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان (سمپاد) ، وقتی در یک گفت و گوی تلویزیونی در برابر این سئوال قرار گرفت که «آیا مهاجرت در بین سمپادی‌ها بالا است؟ »،جواب داد: « بله،‌ خیلی پایین نیست و شبیه فارغ التحصیلان دانشگاه‌های خوب کشور و کم و بیش همان عدد است.» (ایسنا / ۲۷ آبان).  همین دو پاسخ کوتاه، ‌کافی بود تا سئوال از وضعیت و نرخ مهاجرت نخبگان، در محافل فرهنگی و رسانه‌ای دوباره مطرح شود. اکنون سئوال این است که:


 آیا در موضوع مهاجرت، اتفاقات جدیدی رخ داده و وضعیت تازه‌ای پیدا شده است؟


و اگر آری، آیا باید از این تغییرات نگران بود و آنها را خطرناک دانست؟


و آیا امروز چنانکه برخی رسانه‌‌‌ها یا فعالین دانشگاهی مطرح می‌کنند، با یک روند فراگیر و معنادار تحت عنوان «موج مهاجرت نخبگان» مواجه هستیم؟


واقعیت یا توهم؟ عادی یا خطرناک؟


پیش از هرچیز باید دانست که در حوزه نرخ مهاجرت،‌ خصوصا مهاجرت متخصصان و نخبگان، ما با نوعی ابهام یا شاید اغتشاش آماری مواجهیم. در پایگاه‌‌‌‌های رسمی مراکز متولی نخبگان علمی،‌ داده‌‌‌‌های نظام مندی در این زمینه وجود ندارد. در این بین،‌ چیزی که در دسترس است نتایج تحقیقات چند نهاد در درون دانشگاه هاست. یکی از این نهادها‌،‌ «رصدخانه مهاجرت ایران» است که ذیل پژوهشکده سیاست‌گذاری دانشگاه صنعتی شریف فعالیت می‌کند. هرچند نتیجه تحقیقات این نهاد دانشگاهی الزاما مورد تأیید نهادهای بالادستی مدیریت علم در کشور نیست اما شاید به عنوان یکی از منابع تحقیقاتی بتوان به داده‌‌‌‌های آماری آن، محتاطانه توجه کرد. غیر از این منبع آماری،‌ اظهارات و تحلیل‌‌‌‌‌هایی هم از سوی مدیران و مسئولان یا دانشگاهیان و محققان در بحث کلان مهاجرت وجود دارد که کمابیش قابلیت استناد و استفاده دارند. طبق داده‌‌‌‌های رصدخانه مهاجرت ایران و نیز بررسی‌‌‌‌های برخی از دانشگاهیان، اکنون موضوع مهاجرت به موضوعی مطرح در عرصه عمومی تبدیل شده است.


برخی از پژوهشگران مسائل اجتماعی،‌ حتی ادعا کرده اند که مسأله مهاجرت، یکی از پنج مسأله بزرگ اجتماعی در ایران امروز است که البته جای تامل و مداقه زیادی دارد. به زعم ایشان، حتی در غیاب داده‌‌‌‌های رسمی و دقیق آماری،‌ بازهم می‌توان نشانه‌‌‌‌های آشکاری یافت که هم از افزایش «میل به مهاجرت» حکایت دارند و هم از افزایش «اقدام به مهاجرت». موضوع کوچ،‌ تردّد،‌ تبادل و مهاجرت دانشمندان و نخبگان علمی، البته چیزی نوپدید نیست و همواره در همه زمان‌‌‌ها و سرزمین‌‌‌ها و کشورها با درجاتی از شدت و ضعف وجود داشته است. حتی گاهی گفته شده است که یکی از شاخص‌‌‌‌های پویایی علمی جوامع، رفت و آمدی است که بین نهادهای علمی و تخصصی یک جامعه با همین نهادها در سایر جوامع صورت می‌گیرد. به این اعتبار، ‌نفس مهاجرت و رفت و آمد نخبگان، ‌الزاما نشانه یک نقص یا آفت نیست.


با اینحال نمی توان انکار کرد که در ایران امروز،‌ موضوع مهاجرت به یکی ازدغدغه‌‌‌ها و چالش‌‌‌‌های اجتماعی تبدیل شده است. داده‌‌‌‌های یک پژوهش دانشگاهی هم ابعادی از این موضوع را تأیید می‌کند. علاوه بر این،‌ با دقت روی داده‌‌‌‌های همان تحقیق،‌ می‌توان به ویژگی‌‌‌‌های جدیدی در روند مهاجرت‌‌‌‌های سالیان اخیر (خواه در ایران و خواه در سایر کشورها) دست یافت.


شاید از این میان، سه ویژگی قابل توجه تر باشد:


۱- اولین ویژگی در دور جدید مهاجرت‌‌‌ها در کشورهای مختلف، تغییر آن از حالت همه گیری محدود (اپیدمی) به همه گیری شایع و فراگیر (پاندمی) است. به بیان روشن تر اگر در گذشته،‌ مهاجرت عمدتا به گروه‌‌‌‌های خاصی از لایه‌‌‌‌های اجتماعی محدود می‌شد اکنون تقریبا در تمام لایه‌‌‌ها و قشرها و طبقات اجتماعی با پدیده میل به مهاجرت و اقدام به آن مواجهیم.


برخی صاحبنظران  ترجیح داده اند برای توصیف این وضعیت جدید،‌ از تعابیری مثل «توده‌ای شدن مهاجرت‌‌‌ها یا مهاجرت توده گانی» استفاده کنند. معنای این تعبیر آن است که مهاجرت از مقوله‌ای که عمدتا در اختیار و اراده یک یا چند گروه و طبقه اجتماعی است بیرون آمده و به پدیده‌ای آسان و امکانپذیر برای تمام طبقات تبدیل شده است. یکی از دلایل غیر قابل انکار شکل گیری چنین پدیده‌ای در بیشتر کشورهای جهان، توسعه ابزارها و فناوریهای ارتباطی است و آسان شدن دریافت اطلاعات درست یا غلطی است که به آسانی  در خصوص شرایط متفاوت کشورهای هدف از سوی علاقه مندان به مهاجرت دریافت می‌شود.


رصدخانه مهاجرت ایران مدعی شده است که در فاصله سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۱ سالانه به طور متوسط حدود ۸۶ هزار ویزا یا اجازه اقامت غیرتوریستی برای ایرانیان صادر شده است. این،‌ نصاب جدیدی در موضوع مهاجرت است. همین نهاد خبر داده که در یک نظرسنجی اینترنتی با حضور بیش از ۱۲ هزار نفر به این نتایج رسیده است: ۱۷ درصد اصلا تمایلی به مهاجرت ندارند؛‌ چهار درصد مهاجرت کرده اما تمایل قطعی به بازگشت دارند؛‌ ۴۶ درصد تمایل به مهاجرت دارند؛ ۱۵ درصد برای مهاجرت اقدام کرده اند؛‌ ۱۵ درصد هم مهاجرت کرده اند.


۲- ویژگی دوم،‌ تغییر هرم سنی و جهت گیری تخصصی مهاجران است. در این تغییر مهم، مهاجرت از پدیده‌ای بزرگسال به پدیده‌ای جوانانه تبدیل می‌شود. وقتی رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان،‌ آمار مهاجرت سمپادی‌‌‌ها را که نوعا سن شان زیر ۱۹ سال است، در حد آمار مهاجرت دانشجویان معرفی می‌کند به این معناست که میل به مهاجرت، در موج جدید، طیف سنی پایین تری را درگیر کرده و بنابراین میانگین سنی مهاجران ایرانی را دستخوش تغییراتی کرده است. علاوه بر این شواهدی  از مهاجرت متخصصان و نیروهای ماهر و کارآزموده و نیز نخبگان هم به چشم می‌آید که باید مد نظر قرار گیرد. تراز ۱۷ هزار دانشجوی ایرانی در خارج در سال۲۰۰۰ میلادی، به عدد ۶۶هزار در سال ۲۰۲۰ رسیده است. آمارهایی درباره مهاجرت متخصصان و کارکنان ماهر هم اعلام شده است.


۳- و بالاخره ویژگی سوم، آن است که در موج جدید مهاجرت، میل به بازگشت مهاجران تنزل پیدا کرده است. مؤسسه نظرسنجی گالوپ در تحقیقی که البته مبنای پژوهشی اش چندان روشن نیست ادعا کرده نرخ میل به بازگشت در میان مهاجران ایرانی تقریبا یک درصد است در حالی که میانگین جهانی در حدود ۷ درصد است. پیمایش رصدخانه مهاجرت ایرانیان نیز نرخ میل به مهاجرت و میل به بازگشت را در میان قشرهای اجتماعی مقایسه کرده که براساس آن،‌ مثلا میل به مهاجرت در دانشجویان،‌بیش از ۳۴ درصد است اما میل به بازگشت در آنان، کمتر از ۲۰ درصد.


نوع تازه‌ای از مهاجرت


این ویژگی‌‌‌‌های سه گانه البته اختصاصی به ایران ندارد و تقریبا در تمام جغرافیای جهانی مهاجرت، کمابیش شاهد چنین تحولاتی هستیم. آنچه در این تحولات اهمیت اساسی دارد وزن «عوامل رانشی» و «عوامل انگیزشی» است. به بیان دیگر در برخی کشورها،‌ آنچه باعث رشد نرخ مهاجرت نخبگان می‌شود عوامل رانشی داخلی است و در برخی دیگر از کشورها، عوامل انگیزشی کشورهای مقصد عامل اصلی رشد مهاجرت هاست.‌ پژوهشگران مسائل اجتماعی ایران،‌ مدتی است هشدار می‌دهند که در موج جدید مهاجرت ایرانیان، میزان عوامل «رانشی» مهاجرت تقویت شده است.


گاهی از این دو قسم مهاجرت با عنوان «مهاجرت از» و «مهاجرت به» یاد می‌شود. در نمونه‌‌‌‌های «مهاجرت از»،‌ چیزی که برای فرد مهم و تعیین کننده است ترک کشور مبدأ است در حالی که در نمونه‌‌‌‌های «مهاجرت به» آنچه اهمیت اصلی را دارد رسیدن به کشور مقصد است. به طور قطع تاثیر فضا سازی‌‌‌‌های منفی رسانه‌‌‌‌های خارجی که هدف گذاری اصلی آنها ارائه و القا تصویری نا مطلوب از کشور و همچنین تشویق به مهاجرت برای زندگی بهتر مبتنی بر گزاره‌‌‌‌‌هایی که بخش زیادی از آنها ریشه واقعی ندارد در ایجاد شرایط جدید موثراست. این مهم زنگ خطری چند باره برای دستگاه‌های اطلاع رسانی متعدد کشور و به ویژه رسانه ملی است که ضمن توجه به این موضوع، نسبت به برنامه ریزی هوشمند برای مقابله با جریان سازی‌‌‌‌های سوء اقدام کنند.


با این اوصاف، اگر بتوان به آمارهایی که نهادهایی مثل رصدخانه مهاجرت ایران ارائه کرده اند اعتماد کرد، به نظر می‌رسد تجدیدنظر در سیاست‌‌‌‌های مربوط به مهاجرت‌‌‌ها خصوصا مهاجرت نخبگان و متخصصان در ابعاد مختلف ضروری باشد. تکرار این نکته خالی از لطف نیست که رشد مهاجرت نخبگان،‌ موضوعی عام و جهانی است و اختصاصی به ایران ندارد و بنابراین چه بسا درحال حاضر موضوعی مخاطره آمیز و خطرناک نباشد اما چنانچه در این مرحله سیاست‌‌‌‌های نوینی طراحی و تدارک نشود چه بسا با مخاطره‌ای بالقوه مواجه شویم. حتی اگر آمار مهاجرت نخبگان را مثل معاون علمی رئیس جمهور، بالفعل خطرناک ندانیم آمار رئیس سمپاد تاحدودی نگرانی آور است. به این اعتبار، شتاب دادن به عواملی که می‌تواند نخبگان را به ماندن در میهن یا برگشتن به میهن پس از مهاجرت‌‌‌‌های علمی تشویق کند ضروری است.


می‌توان به پدیده مهاجرت هم بدون هراس افکنی‌‌‌‌های شتابزده و جهت دار نظر کرد و آن را به موقعیتی برای مشارکت جامعه علمی ایران در چرخه تولید دانایی در جهان تبدیل کرد.  استفاده از تجربیات چین و هند که در رأس کشورهایی اند که بازار مهاجرت‌‌‌‌های نخبگان و متخصصان را در اختیار دارند اینجا به کار می‌آید. باید سیاست‌‌‌‌های حمایت از نخبگان را مدام به روز و بازسازی کرد تا در نمایشگاه جهانی مهاجرت ها، ایران بیش از آنکه با عنوان «فرار نخبگان» متهم شود در ویترین «تبادل نخبگان» بنشیند.


در چنین وضعیتی با آسودگی می‌توان از آمار مهاجرت نخبگان خوف نکرد و آن را خطرناک ندانست.

نورنیوز

لینک منبع خبر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک × دو =