ایلنا: معدنکاری، سخت ترین شغل دنیا است. شاید همین عبارت دلیلی باشد تا فجایعی که در معادن رخ میدهند، در اخبار و رسانهها از اهمیتی کمتر از آنچه انتظار میرود برخوردار شوند. شاهد مثال میتواند کشته شدن کارگر معدن نگین طبس در تاریخ چهارم اردیبهشت و انتشار خبر آن حادثه در ۱۱ اردیبهشت باشد.
به گزارش ایلنا، در روز ۱۱ اردیبهشت خبری مبنی بر مرگ یکی از کارگران معدن نگین طبس براثر ریزش سقف تونل منتشر شد که علاوه بر یک کشته در معدن شماره سه، یکی دیگر از کارگران نیز چهار روز بعد از آن تاریخ در پی ریزش معدن شماره دو نگین طبس از ناحیه پا و لگن دچار شکستگی شده است.
نکته قابل توجه در این حادثه، تاکید کارگر مصدوم بر ارائه هشدارهای لازم به مسئولین معدن در زمان پیش از وقوع حادثه است. محمد قربانی، یکی از مصدومان این حادثه که در بیمارستان مصطفی خمینی طبس بستری است در مورد هشدارهای داده شده به مسئولین معدن به ایلنا میگوید: باوجود اینکه سنگ و گسل بوجود آمده باید کنده و از جا درآورده میشد اما متاسفانه سرپرستمان اجازه پایین آوردن گسل و سنگ را به ما نداد و برای نگه داشتن سنگ و گسل، از تیرکهای چوبی استفاده کردیم که به جهت سنگینی بیش از حد بلوک سنگی، تیرکهای چوبی تحمل این وزن را نداشته و ناگهان سنگ بزرگ از جا کنده شد و بر روی من افتاد.
ایمنی کار فدای عوامل اقتصادی؟
لازم است این پرسش مطرح شود که آیا توجه به مساله ایمنی در محیط کار، به ویژه محیط های خطرناکی مثل معادن، می تواند تحت تاثیر عوامل اقتصادی اولویت خود را از دست دهد؟
این پرسش زمانی مطرح میشود که در اخبار میخوانیم فعالین کارگری همواره نسبت به عدم رعایت مسائل ایمنی در معدن نگین طبس هشدار داده بودند.
غلامرضا محمدی، دبیراجرایی خانه کارگر طبس علت وقوع حادثه را فقدان ایمنی کار در معادن بلحاظ سختافزاری و عامل انسانی عنوان میکند و در تشریح نقش عامل انسانی در چنین حوادثی میگوید: کارگران در این معادن با ۱۸ ساعت کار مداوم تمرکز خود را از دست داده و نمیتوانند توجه کافی به پیرامون خود و رعایت نکات ایمنی کار را داشته باشند.
او با اشاره به اینکه غالبا از کارگران معادن کاری بیش از ظرفیت انسانیشان خواسته میشود، میگوید: کارگران با فشارهای روانی و جسمی که در اعماق زمین به آنان وارد میشود تمرکز خود را از دست میدهند و نبود امکانات سختافزاری در معادن نیز به کمک این عامل سبب رخداد چنین حوادثی میشود.
اجبار به کاری بیش از توان انسان
با اینهمه باید در نظر داشت که بررسی مساله ایمنی شغلی کارگران نمی تواند بدون درنظر گرفتن عوامل غیرمستقیم در این مساله به نتیجه مناسبی ختم شود. برای مثال یکی از نگرانیهای موجود برای کارگران و فعالین جامعه کارگری، فشارهای ناشی از ساعات کاری بالا برای دستیابی به حقوق بیشتر است.
در این زمینه محمدعلی قربانی، یکی از کارگران قدیمی معدن و پدر کارگر مجروح شده به ایلنا گفته است: مالکان معادن و پیمانکاران قوانین کار خود را دارند و اعتنایی به قانون کار رسمی ندارند.
او نسبت به افزایش تعداد شیفتهای کاری و اجبار کارگران به کارکردن در دو شیفت ابراز نارضایتی میکند و میگوید: با حجم زیاد کار در اعماق زمین توان کار کردن از کارگران گرفته میشود و امکان خطا و حادثه شغلی افزایش مییابد.
او میگوید: صاحبان معادن با گذاشتن شیفتهای اجباری سعی در تولید بیشتر زغال سنگ دارند که نتیجه آن تنها افزایش سود پیمانکاران است.
این کارگر معدن با بیان اینکه معادن زغال سنگ طبس از لحاظ ایمنی شغلی در وضعیت بدی به سر میبرند خاطر نشان میکند: اینجا کسی بفکر جان کارگران نیست و هر وقت که اعتراضی صورت گرفته یا اخراجمان کردهاند و یا تهدید به اخراج شدهایم.
علی اکبر اولیا نماینده یزد نیز، با اشاره به حادثه چندی پیش در نسبت به رعایت مساله ایمنی شغلی در محیط کار به شدت هشدار میدهد و تاکید میکند «باید دستورالعملهای ایمنی و آیین نامهها به گونهای مورد بازنگری قرار گیرند تا تعداد حوادث ناشی از کار کاهش یابند.»
او با بیان این که یکی از مقامات وزارت کار از کاهش میزان حوادث ناشی از کار طی یک سال گذشته در واحدهای تولیدی کشور خبر داده بود میافزاید: با توجه به اخبار حوادثی که منتشر میشوند باید صحت این آمارهای دولتی بررسی شود.