محرم که فرا میرسد، گویی صدای بیحجابی و فرار از معروف و نهی از منکر در بحبوحه نوای طبلها، سنجها و زنجیرهایی که به «هل من ناصر» حسین(ع) لبیک میگویند گم میشوند و عاشقان با اخلاص از سوز دل دستها را به سینهها میکوبند.
خبر طبس: محرم که فرا میرسد، گویی صدای بیحجابی و فرار از معروف و نهی از منکر در بحبوحه نوای طبلها، سنجها و زنجیرهایی که به «هل من ناصر» حسین(ع) لبیک میگویند گم میشوند و عاشقان با اخلاص از سوز دل دستها را به سینهها میکوبند.
صدای قدم های ماه شور و شعور به گوش میرسد؛ ماه عزای اشرف اولاد آدم، به هر کنج این دیار که مینگری و به هر کوچه و خیابانش که قدم میگذاری حس نهفته وجودت لطیف تر می شود که بار الها سبب این اشتیاق چیست؟
بوی سیب که به مشامت میرسد کنجکاویات بیشتر می شود، به یاد میآوری که باید آماده شوی بهر یک میهمانی! ماه میهمانی سالار قافله، ماه اشک آفاق، ماه پروانه شدنها گرد حریم آفتاب…
به دیوار تکیه داده به صدای ریزش باران گوش می دهم.. گلویم می سوزد و برای قطره ای آب عجب بی قراری می کنم! از کرب و بلا- عاشورا و سرو قامت خمیده نینوا یاد کرده ام، از طفل شش ماهه رباب..
از کربلا که جلوه گاه عریانی حقیقت است، حقیقتی که در گودال به خون نشست، حقیقتی زیر سم ستوران و..
حقیقتی که بر نیزه ها آفتاب را از دیدگان انداخت..
گفتم کربلا؛ حالتی از تالم بر دلم نشست، اینکه چطور عمر پیروان زمان حریم عفت و مردانگی را زیر پا خرد کردهاند و یا از آن ناله کودکانی بگویم که الحق جلوهای از فریاد العطش عاشورا را آفریدهاند.
از سر بریدنهای شمر گونه که بگذرم باز به اسارت های زمان می رسم که:
«کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» عجب تفسیر و حکایتی دارد.
لیک؛ به اندرون شهر که قدم میگذارم دلم قرصتر میشود، دیدن همت جوانان و کودکانی که خود در سیاه پوش کردن معابر پیشقدم شده اند شوری دیگر را روایت میکند و یا از آن پیرغلامانی بگویم که دست در دست طفلانشان بذر عشق به حسین را بر درونشان به ودیعه نهادهاند آنچنان که گمان میبری صراط مستقیم از شاه راه حسین میگذرد.
بیرق عزای سالار شهیدان را که بر فراز شهر می بینی یادت می آید که هر طوفانی روزی فروکش می کند حال چطور است وصف حال اربابی که آن چنان طوفانی بر دل ها زده که اندر حکایتش را تا به قیامت نوشتهاند.
از طبس می نویسم و از نخلهای سر به آسمانش که چطور گرمای زمینسوز این سرزمین را شکیبا بوده است و از آن قامتهای استواری که صبر و استقام این مردم را گواهی میدهد.
چه برتر اینکه شهر زیبای طبس به برکت وجود امامزاده حسینبن موسیالکاظم(ع) و جذبه زیارتی آن که نمودار تقدس منطقه نام گرفته، بیمه معنوی عشق و عرفان است.
حال که طبس توفیق میزبانی برادر گرامی آقا علیبن موسیالرضا(ع) را کسب نموده نیک خواهد بود که مردمانش نیز به شکرانه این نعمت ذیجود محور تمام مقصد و مقصودها را بر آستان مبارک نهاده تا بدین وسیله عرض تسلیت خود را به پیشگاه حضرتش رسانده باشند.
آری؛ اینجا میقاتالرضا شهریست که سلاله حسین را به آغوش پذیرفته و گلدستههای زیبایش به بلندای تاریخ بر تارک این آسمان کویر میدرخشد.
طبس که پس از عروج جمعی از عزیزانش به تازگی رخت سیاه از تن زدوده باز خود مشتاقتر از همیشه به استقبال عزادارانی میشتابد که گویا جملگی دلتنگ گریههای محرم شدهاند. مردمی که باز میآیند و لبیک گویان با اصحاب مظلوم حسین و طفلان غریبش هم ناله میشوند.
همشهریانی که طبق سنت هر ساله در برپایی هیئات و دسته های عزاداری شریک شده و می خواهند به نوعی سهمی در اوج گیری این شور عظیم داشته باشند. مردمانی که هر کدام به طریقی عشق و ارادت مخلصانه خود را به ساحت سیدالشهدا عرضه می دارند.
از بانوان قالیباف طبسی که دسترنجشان مشتاقانه انتظار زائران حسینی را میکشد تا هر آنکس که با برداشتن کوچکترین قدمی بر زنده نگه داشتن این ایام اهتمام میورزد.
محرم که فرا میرسد، گویی صدای بیحجابی و فرار از معروف و نهی از منکر در بحبوحه نوای طبلها، سنجها و زنجیرهایی که به «هل من ناصر» حسین(ع) لبیک میگویند گم میشوند و عاشقان با اخلاص از سوز دل دستها را به سینهها میکوبند.
شاید نتوان حق مطلب را با این بینش کم بیان کرد اما این عظمت و شکوهی که انسان میبیند و آنچه را با عقل خود درک میکند باز هم توان قلم فرسایی و نطق آن را ندارد و به یقین عاجز است.
محرم، دلتنگیها و عقدههای تمام بشریت است که سر به دامان مظلومیت تو میشوند. محرم، چادر سیاه و معصوم بانویی است که درکوچهها و خیابانهای سوگوار میگردد و تمام دلهای مجروح را مرهم میآورد.
ای مولای غریب؛ دستهایم را بگیر که محرم و عاشورای هر سال تو را تنها به شوق رهایی از این همه گناه اشک ریختهام و با صدای تمام سوگواران تاریخ صدایت کرده ام…
سلام بر تو ای خون خدا که به شمشیر کفر و ستم بر خاک ریختی!
سلام ای فرزند پیامبر خاتم! ای فرزند عصمت علی و فاطمه! «انی سلم لمن سالمکم»؛ با توعهد میبندم که دوستداران تو را دوست بدارم و مهر پیروان حقیقیات را از دل نرانم.
«وعدو، لمن عاداکم»؛ با تو پیمان میبندم که کینه دشمنانت را هرگز از یاد نبرم و سیهروزی منکران تو را فراموش نکنم.
———-
متن: مسعود رستمی
سلام و خسته نباشید به مدیران سایت طبس نیوز
تشکر از خبرنگار و نویسنده محترم آقای رستمی
مطلبی که نوشتید بسیار به دلم نشست آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند
ما مصیبت زده ی کرب وبلاییم – حسین(ع)
بال وپر سوخته ی آل عباییم – حسین(ع)
یا اباعبدالله الحسین(ع)
به نام خدا
امیرالمومنین علیه السلام در خطبه ۳۲ می فرماید: ای مردم! ما در روزگاری به سر می بریم که کینه توز و کفران کننده نعمت هاست؛ نیکوکار را بدکار می شمارند و بر سرکشی ستمکاران می افزایند!! اینجاست که حسین بن علی علیه السلام چند راه را پیش روی خود باز دید؛ یا سکوت همراه با نظارت- همانند پدر بزرگوارش- یا صلح حسنی و یا فدا شدن برای حفظ اساس و بقای دین؛ از آنجا که دگرگونی اساسی در بنیان اسلام پدیدار گشته بود راه سوم را برگزید و با نداهای الهی زیر هدف والای خویش را بر همگان آشکار و فرهنگی را بنیان نهاد که برای همیشهدر سینه تاریخ ماندگار گردید:
“من باهدف خوشگذرانی و فساد و از روی ظلم قیام نمی کنم، بلکه قیام من به خاطر امر به معروف و نهی از منکر است”
هر چند در مسیر تاریخ تلاش های مذبوحانه ای برای خاموش شدن این مشعل هدایت انجام گرفت؛ تا آنجا که گنبد و بارگاه سالار شهیدان را با خاک یکسان و به آب بستند، اهداف آن حضرت را دستخوش تغییر نمودند، یزید را مجتهدی خطاکار!! دانستند. زنده نگه داشتن یاد شهیدان کربلا را رفتار ناخوشایند، ترویج خشونت، تکرار پیاپی و … شمردند، اما غافل ماندند که خداوند متعال می فرماید: “آنها می خواهند نور خدا را با دهان خویش خاموش کنند، ولی خدا جز این نمی خواهد که نور خود را کامل گرداند، هر چند کافران ناخشنود باشند.
یکی از یهودیان می نویسد: “شیعه با دو نگاه همراه است، نگاه سرخ و نگاه سبز؛ با الهام از یکی انقلاب می کند و با دیگری آن را استمرار می بخشد”
منبع: بخشی از نوشته های موجود در کتاب “جلوه های عاشورا”
میگن هر موقع آب می نوشی
بگو ” یا حسین ”
این روزا وقتی آب می بینی و نمی نوشی،
آروم زیر لب بگو ” یا ابا الفضل “
تمام این دلنوشته را خواندم و خیلی خوب اشاره شده بود به کربلای این روزها.حادثه سقوط هواپیما که ۴۰ تا توش کشته شدن.اشاره به قالیباف ها. امامزاده و پرچم مشکی که کارتونو قشنگ تر کرد.اگه به عزاداریها رفتین برای من حقیرم دعا کنید.محتاج دعای خیر شمام.
بسیار عالی!
طبسی ها از دیرباز محب امام حسین بوده و هستند
اگه یه نگاه کوچیکی به قدمت طبس و روستاهای اطراف طبس بندازید میبینید که این چراغ عاشورایی هنوز خاموش نشده
دشمن خیلی سعی میکنه این محرمو از مردم بگیره اما نتونسته چون این عشق به اهل بیت تا قیامت در دل مردم باقی میمونه.اونا خیلی سعی کردند با نفوذهاشون خورشید محرمو خاموش کنن بین جامعه اما زهی خیال باطل
این محرم و صفره که اسلامو زنده نگه داشته
سلام به همگی
در اینکه اقا اباعبدالله شان و جایگاه والایی دارند شکی نیس اما ما باید برای تمام امامانمان محافل با شکوه بگیریم نباید به امام سوم تنها خلاصه بشود.۱۴ تا معصوم داریم که باید برای همگی مراسم بگیریم
آفرین مسعود آقا خیلی زیبا بود,انشاله که بتوانیم عزادار واقعی امام حسین علیه السلام باشیم.
عرض سلام و خسته نباشید به مدیران طبس نیوز
از اینکه مطلب اختصاصی به خاطر اومدن ماه محرم گزاشتید ممنونم-خیلی به دلم نشست-
مبادا واجباتو ترک کنیمو فقط به مستحبات برسیم
اهای خواهر عزاداری مستحبه حفظ حجاب واجب-اهای برادر به سر و صورت کوبیدن مستحبه نماز خوندن واجب
سیدالشهدا رفت تا اینا بمونه حواسمونا جم کنیم
ما را که “یا مجیر و اجرنا” عوض نکرد دلتنگ گریه های محرم شده دلم :(
اینجانب فرارسیدن ماه محرم الحرام را به همه مسلمانان جهان تسلیت عرض می کنم
امام حسین واسه امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد ببینیم ما کجا هستیم