خبرآنلاین: چندی پیش به نیت زیارتِ حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیهما السلام، توفیقی حاصل شد تا همراه خانواده، سفری به خراسان رضوی داشته باشم، در هنگام برگشتِ با قطار، تراژدی زمینهای خشک و کویری جنوب استان سمنان را نظارهگر بودم، در ذهن خود طرحهای نافرجام متعدد برای کویرزدایی با محوریّت “آب”، همچون انتقال دریای آب خزر یا دریای عمان به کویر را همراه نقدهای علمی صورت گرفته، یک به یک، از نظر میگذراندم، در این میانه به یکباره یاد سخنانِ چند سال پیش استاد عزیزی، در درس تاریخ ایران باستان، در دوره کارشناسی ارشد افتادم؛ که میگفت” <مناطق کویری ایران زمانی کفِ دریاچه بزرگی به نام تِبس بودهاند که بر اثر فعل و انفعالات و تغییر و تحولات زمینی و آب و هوایی به تدریج خشک شده است … و از قضای روزگار، شهر یزد هم، به عنوان یک شهر بندری، بر کناره همین دریاچه بزرگ بنا شده است>!
مناطق کویری ایران (قلب ایران)، با محوریّتِ دو منطقه نسبتاً بزرگِ دشت کویر و کویر لوت، عموماً مساحتی در حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار کیلومتر مربع از بخشهای مرکزی کشور را دربر میگیرد که بر اساس تقسیمات استانی، بین استانهای خراسان رضوی، خراسان جنوبی، سیستان بلوچستان، کرمان، یزد، اصفهان، قم، تهران و سمنان تقسیم شدهاند. این مناطق از شمال غربی شامل محدوده تقریبی حوض سلطان و دریاچه نمک قم، از شمال محدوده تقریبی جنوب گرمسار تا معلمان، از شمال شرقی محدوده تقریبی بیارجمند تا عشق آباد، از شرق محدوده تقریبی طبس تا نهبندان، از جنوب شرقی محدوده تقریبی نصرت آباد تا گوهر شهر، از جنوب محدوده تقریبی فهرج تا حدود شهر بم، از جنوب غربی محدوده تقریبی اندوهجرد تا بهاباد و از غرب محدوده تقریبی نائین تا آران و بیدگل را شامل میگردد.
آنگونه که همه میدانیم، طی ۵۰ سال گذشته تاکنون، طرحهای متعددی برای کویرزدایی، از جمله انتقال آب خزر به کویر، حفر کانال از خلیج فارس تا دریای خزر، انتقال آب دریای عمان به مناطق کویری، شکافتن بخشی از رشته کوه البرز در محدوده کرج برای انتقال طبیعی ابرهای باران زا از کنارههای خزر به مناطق مرکزی و کویری، بارداری ابرها در مناطقی مانند یزد و دهها طرح دیگر با محوریّت موضوع “آب” که بسیاری از آنها، همانگونه که استاد کردوانی و بسیاری از متخصّصان ایران داخل کشور یا مقیم خارج، به درستی اشاره نمودهاند، توجیه علمی نداشته و به شهادتِ علمی متخصصان امر، اجرای آنها نه تنها سودی برای کشور نخواهد داشت، چه بسا آثار مخرّبِ زیست محیطی را نیز نسبت به برخی مناطق کشور، در پی داشته باشد. البته چیزی که تردیدی در آن وجود ندارد، این است که نمیتوان نسبت به این مقولات، دست روی دست گذاشت و بیتفاوت نشست و شاهد و ناظر نابودی منابع زیرزمینی آب و احیاناً پیشروی کویر به مناطق دیگر گردید! آنچه که در این نوشتار مقدّماتی مدد نظر راقم است، نه ارائه یک طرحی جامع برای کویرزدایی، بلکه ابتدا ارائه یک پیشنهاد برای “بهرهمندی مناسب از نعمت کویر” و سپس در ادامه راهکاری زیربنایی برای بررسی علمی و کارشناسی این موضوع حیاتی کشور، به صورت تخصّصی و علمی در بستر فرجه زمانی مناسب است و امید میرود بر پایه این نوع راهکارها، بتوان با همّت جوانان متخصص ایرانی، کویر خشک و مرده را بدون اینکه موضوع “آب” اساس و محور طرحها باشد، ابتدا با “بهرهمندی از نعمت خدادادی کویر” آن را به محلّی برای درآمد ملّی تبدیل نمود و سپس به تدریج و در سایه آن طرحهای مبتنی بر “آب” را همزمان با درآمدزایی منطقه کویری، مطالعه و سپس در صورتی که توجیه علمی و اقتصادی داشته باشد، اجرایی نمود. بدین وسیله به نظر میرسد در سایه اجرایی شدن این طرح (تأسیس استان تِبس)، افزون بر کویرزدایی و آبادسازی تدریجی کویر، هزاران فرصتِ شغلی نیز برای انبوه دانشجویان جویای کار فراهم بشود؛ چنین باد!
بر پایه این طرح مقدّماتی ـ که جزئیاتِ آن بایستی توسّط اولیای امور در مجلس و مراکز دیگر مورد بررسی دقیق کارشناسانه قرار گیرد ـ در گام نخست، یک استان، با نام قدیمِ همین منطقه، یعنی <تِبس> با مرکزیتِ شهر <طَبس>، در محدوده مناطق خشکِ کویری پیش گفته، تشکیل میگردد. در این طرح، این استان، به جهت موقعیتِ منحصر بفرد و وضعیتِ طبیعی استثنایی آن در کشور، پیشنهاد میگردد حتماً به صورت آزمایشی، در قالبِ “فدرالی” اداره شود. به این نحو که افزون بر اختصاصِ عمومی اعتبارات و بودجه استانی و حمایتی ویژه دولت و جذبِ سهم کویری استانهای مذکور، “شرط اساسی” این است که تمامی درآمدهای حاصل از استخراج منابع زیرزمینی مانند معادن عظیم زغال سنگ و استحصال نمک یُددار و احیاناً صادراتِ آنها و دیگر درآمدهای این مناطق، گرفته تا جاذبههای گردشگری، کویرنوردی و صنایع دستی و پارک طبیعی و حیات وحش، منطقه آزاد تجاری و مهمتر از همه، درآمدهای حاصل از انرژی پاک خورشیدی و بادی و مانند آنها، همه و همه منحصراً در خدمتِ این استان و برای آبادانی، احیاناً آبرسانی و یا دیگر طرحهای ملّی یا منطقهای برای کویرزدایی این استان صرف و هزینه شود.
بر اساس بخشی از این طرح، از آنجا که بیشتر از ۹۰% طول سال این مناطق کویری “آفتابی” هست، با حمایت مالی و اعتباراتِ ویژه استانی دولتی، بایستی مشخّصاً تمامی زمینها و مناطق شوره زارِ سرتاسر کویر (بجر مناطق باتلاقی)، با فرایندی در قالبِ مناقصاتِ بین المللی ترکیبی، تبدیل به منطقهای برای تولید انرژی با استفاده از باطریهای خورشیدی شود که در قالبِ مشارکتِ ۴۹ درصدی، توسّط طرفِ خارجی، کار گذاشته میشود. در این راستا تمامی درآمدهای حاصل از فروش انرژی و یا احیاناً صادراتِ برق حاصل از انرژی خورشیدی، طبق متن قرارداد، بین شرکتِ خارجی طرفِ قرارداد و نماینده دولت (داخل استانی) تقسیم و سود حاصل از تولید برق، منحصراً درون همین استان، برای آبادانی و طرحهای کویرزدایی و رشد آن، تزریق و هزینه خواهد گردید. در ادامه همین بخش از طرح، مشخّصاً بخشهایی از مناطق کویری، مانند محدوده طبس، که همواره در آن مناطق باد شدیدی میوزد، توربینهای بادی مخصوص تولید برق، با استفاده از انرژی باد، به همان ترتیبی که در انرژی خورشیدی، اشاره گردید، به کار گرفته خواهد شد. البته در صورت داشتنِ توجیه اقتصادی، امید میرود، بخشهای بیشتری از مناطق کویری (حتی فراتر از مناطق شوره زار) به موضوع تولید برق از طریق کارگذاری ابزارآلاتِ باطریهای خورشیدی، اختصاص یابد.
باید افزود از آنجا که یکی از ارکانِ این طرح، اداره فدرالی استان به صورت آزمایشی است، سهم و نقش دولتِ مرکزی، بخصوص در بخش مالی، کاملاً محدود بوده و بخش خصوصی، بیشترین نقش را در مشارکت اقتصادی آن عهدهدار است، در بخش سرمایهگزاری و مشارکتِ ۵۱ درصدی طرفِ داخلی روی باطریهای خورشیدی، میتوان با انتشار اوراق مشارکت یا فروش سهام، بخش خصوصی را به آن تشویق و ترغیب نمود. البته همانگونه که در ادامه به نقشِ دانشجویان اشاره شده است، حتّی میتوان، فروش سهام سرمایهگزاری روی پروژه انرژی خورشیدی در کویر را با اولویّتِ دانشجویی (بخش خصوصی) تنظیم نمود، تا زمینهای برای تشویق آنان گردد؛ چه، محور این طرح، بر موضوع “بهرهوری از کویر” استوار است و نه صِرف سودسازی بدون هدف و برنامه برای بخش خصوصی!
در بخش دیگری از این طرح، بحثهایی نظیر اکتشافات علمی، باستانی، معدنی و احیاناً نفتی و گازی و هر طرحی که منجر به درآمدزایی از طریق مناطق کویری کشور در محدوده استان شود، درآمد حاصله، منحصراً در خدمت آبادسازی مناطقی کویری همین استان قرار خواهد گرفت. در بخش دیگرِ طرح، به جهتِ وجود گونههای بسیار نادر جانوری بومی در کویر، یک منطقه حفاظت شده وسیع، با عنوان “پارک ملی حیات وحش” در نقطهای مناسب و سازگار از کویر در <استان تِبس> درست میشود و بدون تردید ایجاد همین پارک طبیعی، خود زمینهای برای جذب توریست و جاذبه گردشگری ایجاد خواهد نمود و قطعاً در صورتی که با استفاده از تجربیاتِ علمی دیگر کشورها، این موزه طبیعی حیات وحش در ساختاری کاملاً علمی و اصولی تحقق یابد با حمایتها و تبلیغات رسانهای در عرصه ملّی و بین المللی، میتواند تورهای گردشگری متعددی را به سمتِ کویر هدایت و جذب نماید و آن قطعاً میتواند به یکی از عوامل درآمدزایی استان تبدیل گردد. همچنین بحث دامداری علمی سازگار با شرایط کویر، مانند توسعه شترداری و پرورش شترمرغ، بحث کشاورزی علمی منطبق با هوای کویر و مانند آنها، بایستی با استفاده از تجربیات دیگر کشورهای همسو و مشترک از نوع آب و هوا، از سوی اولیای امور، در کارگروههای تخصصی، مورد مطالعه کارشناسی قرار گیرد. همچنین به جهتِ فقدان ابر و صاف بودن آسمان کویر در شبها، ساختِ مجهزترین رصدخانه کشور در منطقهای مناسب از کویر مورد مطالعه علمی قرار گیرد که در ایام خاصّی از سال، مانند کسوف و خسوف و دیگر مطالعات کیهانی، به نظر میرسد بتواند زمینههایی را هم برای درآمدزایی در این استان فراهم سازد.
موضوع دیگر در حوزه اقتصاد کلان منطقه کویر، یکی بحث حمل و نقل ریلی است، از آنجا که این استان نقطه ارتباطی خلیج فارس و آسیای مرکزی است و اگر با تصمیمگیری درست در زوایای آن صحیح اندیشیده و طرحریزی شود، این خط راه آهن استراتژیک بین المللی قطعاً میتواند، در رشد مادّی و معنوی این استان نقشی بنیادین و اساسی ایفا نماید. بحث اقتصادی دیگر در بخش کلان که بایستی حتماً مدّ نظر اولیای تصمیمگیر و تأثیرگذار، قرار گیرد، ایجاد منطقه آزاد تجاری در بخشی مناسب از مناطق کویر است و بدون تردید خود این موضوع میتواند در جذب مردم و تبدیل این منطقه به یکی از قطبهای اقتصادی کشور و بالمآل کویرزدایی تأثیرگذار باشد.
بر اساس این طرح، برای پشبرد عملی کار، پیشنهاد میگردد در گام بعدی، با کسب اجازه از مقام معظم رهبری و از طریق مجاری استانی یا سازمان منابع طبیعی، حدود ۲۰% (حدود شصت هزار کیلومتر مربع) از زمینهای بایر و مواتِ کویر که عمدتاً از انفال به شمار میآیند (مناطق خاکی) در قالبِ ۶۰۰۰ قطعه ده هزار متری (یک هکتاری)، به صورتی کاملاً رایگان (احیاناً استیجاری ۹۹ ساله) در قالبِ فردی یا گروهی، به ۶۰۰۰ دانشجوی متقاضی، با اولویتِ نخستِ بومی مناطق خود و ترجیحاً با اولویتِ دانش آموختگان مهندسی عمران و معماری و نیز تمامی دانشجویان رشتههای مرتبط با ساختمان، شهرسازی، معماری، دامداری، کشاورزی و هر رشته جوابگو، مناسب، سازگار با منطقه کویری، همراه یک وام قرض الحسنه برای تولید و اشتغال آنان، داده میشود و آنان بایستی بازپرداخت وام خود را طبق یک جدول زمانی مشخّص (مثلاً پنج ساله)، نه به صورت نقدی بلکه، منحصراً در قالبِ طرحی برای کویر زدایی با توجیه علمی، یک طرح یا پروژه راهسازی یا ساختمانی قابل دفاع برای کویر، یک طرح کشاورزی سازگار با شرایط کویر، طرحی برای کاشت گیاه یا درخچه برای تثبیت شنهای روان، طرحی برای استحصال مواد معدنی از کویر، ارائه یک طرح درآمدزایی قابل توجیه اقتصادی و هر کلان طرح و برنامهای که در فرایند کویرزدایی در قالبِ فردی یا گروهی به انجام رساند و اگر فرایند تلاشهای آنان، بر اساس ارزش سنجی و نظر کارشناسی کارگروه تخصصی ـ که پیشتر در این زمینه تشکیل شده است ـ چه در بخش ارائه طرحی کلان برای کویرزدایی (ماکزیمم) و چه طرحی خُرد برای آبادسازی زمین مواتِ یک هکتاری خویش (مینیمم) نتیجه بخش بود فبها و نعم المطلوب؛ وی با ارائه طرح خود، به عنوان تشویقی، از بازپرداختِ قرض الحسنه نیز معاف گردیده و باقی درآمدهای حاصل از زمین اختصاصی خود نیز متعلّق به آن دانشجوی فعّال و کوشا خواهد بود و اگر احیاناً فردی نتوانست در قالبِ یک طرح کلان یا جزئی، کاری از پیش برده و در این زمینهها طرحی ارائه نماید، پس از مدتّ معینی (مثلاً شش سال)، علاوه بر پرداختِ قرض الحسنه دریافتی با یک فرایند معین، زمین اعطایی نیز از این فرد گرفته و به طبق جدول مشخّص و تعریف شدهای، به فردِ دیگری داده خواهد شد.
نکته حائز اهمیت این است که، بر خلافِ نوع سنّتی و معهودِ معماری شهری ایرانیان (شهر یکجا و مناطق کشاورزی و مانند آن در جای دیگر)، در این طرح، به جهتِ اصالتِ موضوع “بهرهمندی و بهرهوری از کویر و بالمآل کویرزدایی” بایستی نهایت صرفهجویی در هزینههای حمل و نقل و مانند آن صورت گیرد؛ بر این پایه، بایستی خانه و زمینِ کار، هر دو الزاماً در جوار هم و جملگی درونِ همان قطعاتِ یک هکتاری قرار گیرند و بدون تردید شهرسازی و معماری ویلایی کویری نیز بایستی بر همین اساس استوار گردد.
نکته پایانی اینکه، به حکم عقل، ” کویرزدایی” چیزی نیست که بتوان به صورت ضرب الاجل، با طرحی بزرگ و یکپارچه همچون انتقال آب دریا و مانند آن، صورت گیرد، بلکه به نظر میرسد بتوان این امر را، ابتدا در پازلهای کوچکتر و به صورت تدریجی و در قالب اصلاح و احیای علمی قطعاتِ کوچکتر یک هکتاری به انجام رساند و همزمان با پیشروی و موفقیت در این روند و نیز هماهنگ با درآمدهای ملی از طریق مسأله انرژی خورشیدی و احیاناً انرژی بادی، میتوان با طمئنینه، فرجه بیشتر، مطالعات کارشناسانه و مباحثِ علمی دقیقتری را نیز نسبت به انتقال آب به کویر از طرق مختلف را مورد بررسی علمی و آکادمیک قرار داد. تنها مسأله مهمّی که در این طرح به آن تأکید میشود: “عدم اتکای این طرح به مسأله آب است”، یعنی این طرح بر استفاده علمی از زمینهای موات برای درآمدزایی از فضای جغرافیایی کویر استوار است و نه مسأله آب و کشاورزی و سرسبزی منطقه. به نظر میرسد اگر با توشیق هر خانواده ایرانی، سهام کاشتِ یک دستگاه برای تولید برق از طریق انرژی خورشیدی را در کویر بخرد، قطعاً با مشارکت جمعی و ملّی، کویرزدایی عملاً تحقق یافته است! به دگر تعبیر با شعار: ” کاشتِ یک دستگاه برای تولید برق با انرژی خورشیدی به جای کاشتِ یک اصله درخت در کویر” قطعاً میتوان از درآمد حاصل از آن به همه آمال کویرزدایی علمی دست یافت. بدون تردید، چنانکه مسأله اصلی درآمد استان از طریق انرژی خورشیدی و دیگر منابع درآمدهای مطرح شده در این طرح، تأمین گردید، بر پایه آن درآمدها، میتوان به سهولت، با مشارکتِ شرکتهای داخلی یا خارجی، طرحهایی همچون تعبیه دستگاههای تصفیه آب دریای عمان (از ۵/۳ درصد غلظت به ۱ درصد شوری) و انتقال (پمپاژ) آب از طریق لولههای بزرگ به مخازن مخصوص در منطقه کویر اقدام نمود و همین آبِ غنی از املاح دریایی حتّی با این درصدِ غلظتِ و شوری (۱%)، طبق نظر علمی متخصصانِ کشاورزی، هم میتواند برای مصارف کشاورزی در قالبِ آبیاری قطرهای، مورد استفاده قرار میگیرد و هم در قالب لولهکشی شهری، برای مصارف عادی خانگی و با تصفیه دوم، چه از طریق سازمان آبِ منطقه در قالبِ طرحی کلان و چه از طریق دستگاه شیرین کنهای خانگی در قالبِ طرحی جزئی، برای مصرفِ شربِ خانوادههای مقیم مناطق کویری، مورد استفاده قرار گیرد.
بر این پایه، به نظر میرسد در گام نخست مدیریت کویر، برای بهرهوری از نعمت خدادادی کویر و بالمآل کویرزدایی در کشور، تأسیس استانی با نام <استان تِبس> با مرکزیتِ شهر تاریخی طَبس، به مساحتِ ۳۰۰ هزار متر مربع، مشتمل بر مناطق کویری از جنوب تهران تا شمال استان سیستان و بلوچستان، ضرورتی اجتناب ناپذیر باشد و بدون تردید نظرات و پیشنهادهای علمی و سازنده اساتید و دانشجویان غیور و علاقمند به آبادانی ایران اسلامی، بر محور این کلیّاتِ این طرح یا طرحهای جانبی جزئی متناسب با موضوع کویر، نظیرِ نوع استفاده از انرژیهای نو و پاک، معدن کاوی، اکوتوریسم ـ ژئوتوریسم، مدیریت تالابهای کویری، دامداری و دامپروری در مناطق خشک و بیابانی، مرتعداری، ژنتیک و اصلاح نژاد دامهای متناسب با مناطق کویری، تغذیه دام و ارزش غذایی گیاهان کویری، اقلیم و منابع آب در مناطق خشک و بیابانی، خشکی و خشکسالی، کاربرد آبهای شور و نامتعارف، روشهای استحصال آب و آبخیزداری در کویر، سیستمهای آبیاری در مناطق خشک و کویری، خشک شدن تالابهای کویری، تنوع زیستی و ذخایر ژنتیکی بیابانها و تالابهای کویری، آت اکولوژی و سین اکولوژی گیاهان کویری، احیا و مدیریت پوشش گیاهی در کویر و مناطق خشک بیابانی، تنوع جانوری در کویر، حشره شناسی در مناطق کویر، کشاورزی و باغبانی در مناطق خشک و بیابانی، زراعت و اصلاح نباتات کویری، باغبانی و ایجاد فضای سبز در کویر، گیاهان دارویی و صنعتی، مدیریت علفهای هرز کویری، آفات و بیماریهای گیاهان کویری، حفاظت و مدیریت خاک در مناطق خشک و بیابانی، فرسایش بادی و کنترل آن، ریزگردها و مقابله با آن، اصلاح خاکهای شور و قلیا، آلودگی خاک و راههای زدایش آن، روشهای طبقهبندی شدت بیابانزایی، زمین شناسی و ژئومورفولوژی، ترسیب کربن، کاربرد فناوریهای نوین در مدیریت مناطق بیابانی و تالابهای کویری، GISو RS، زمین آمار، سوپرجاذبها، نانو تکنولوژی، مسائل فرهنگی و اجتماعی در مناطق خشک و بیابانی، قوانین و سیاستگذاری، دانش بومی و ترویج و آموزش جوامع محلی و مانند آنها، میتواند اولیای تأثیرگذار در کشور را در تصمیمگیری درست رهنمون سازد.
۱-طرحهای متعددی برای کویرزدایی،
۲-بلکه، منحصراً در قالبِ طرحی برای کویر زدایی
۳-خدادادی کویر و بالمآل کویرزدایی
۴-حکم عقل، ” کویرزدایی” چیزی نیست که
……………………………………………………………………………………..
مواردی که به عنوان نمونه آورده شده دقیقا از متن نویسنده محترم است .کجای این بحث خلط مبحث است ؟کجا نویسنده محترم با جملات سخیف له شده است ؟ با تشکر از شما که نظر داده اید آیا تا به حال اصطلاح اجتهاد در برابر نص را شنیده اید ؟ خود نویسنده به کرات از اصطلاح کویر زدایی استفاده کرده شما می گویید منظور کویر زدایی نبوده کدامیک از ما مطلب را نخوانده ایم من یا شما ؟ ضمنا در بیان نظرات چند مولفه علمی که مورد اجماع تمام علمای اقتصاد و توسعه است مطرح شد ه
۱- دولت نمی تواند منشا توسعه باشد .اقتصاد دولتی مانع توسعه است .
۲-ارزیابی بازده اقتصادی طرح هایی مثل ذغلسنگ باید بر اساس هزینه تما م شده باشد
۳ – کویر زدایی علمی نیست .
هر قدر نفت باعث آبادانی استان خوزستان شده ، این مواردی که شما عنوان کرده اید ، باعث ابادانی این استان خیالی خواهد شد . متاسفانه مردم ایران راه توسعه را از طریق استان شدن می دانند در حالیکه از این نکته غافلند که اصولا دولت و اقتصاد دولتی خود مانع توسعه هستند . منابع ذغالسنگ طبس که از ان تحت عنوان ذخایر عظیم نام می برید در مقایسه با سایر کشورها اصلا در خور اهمیت نیست و حتی بهره برداری از آن اقتصادی نیست در یک اقتصاد رقابتی مبتنی بر علم اقتصاد سرمایه گذاری در آن بر مبنای قیمت تمام شده انجام می شود . شما اگر ذغالسنگ طبس را به قیمت تمام شده حساب کنید می بیند خرید ذغالسنگ از چین و هند خیلی ارزانتر تمام می شود . نکته مهم دیگر بحث کویر زدایی است ؟ کی گفته باید کویر زدوده شود ، کویر جزیی از اکوسیستم است .زدودن کویر یعنی تخریب اکوسیستم . اصولا کویرزدایی نه امری معقول و نه ممکن است ، بله جاهایی که ما تخریب می کنیم و کویر گسترش پیدا کند باید فکری برای این تخریب ها بکنیم . این زمین هایی که به ۶۰۰۰ نفر بخشیدید هم آدم یاد باغهایی می افتد که بعضی ها داده اند و ما حالا مانده ایم که چطور با این سهمیه بنزین کم هر هفته دست زن و بچه را بگیریم وبه باغ مان برویم !
برادر محترم که همه چیز را در هم خلط کردی اگر دقت میکردی اتفاقا در متن مقاله بارها تأکید شده است که در این طرح برخلاف طرحهای دیگر اصولا بحث کویرزدایی مطرح نیست بلکه استفاده از فضای آفتابی نعمت خدادادی کویر است. حقیقتا چرا روحیات ما ایرانیها چنین است؟ این است معنی آیه عبادی الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه؟ مطلب را نخوانده هم طرح و نویسنده و هم فکر را با جملاتی سبک و سخیف له میکنیم واقعا چرا؟ به نظر شما باید دست روی دست گذاشت و منتظر خرابی بیش از این شد؟ اندیشه علمی را باید با اندیشه علمی جواب داد نه با مباحثی سبک و خرد مانند بنزین کم و باغ و تفریح بحث بازسازی کشور و منطقه کویر است که باید همه دست در دست هم عقلهایمان را روی هم بگذاریم و راهی دست و پا کنیم تا طبیعت کشورمان بیش از این خراب نشود …