ژوئن ۲۰۱۴ عبدالفتاح سیسی در حالی قدرت را در مصر در اختیار گرفت که حتی پیش از آن، در کسوت وزیر دفاع و فرمانده نیروهای مصلح مصر، روابط خصمانهای را با گروه حماس در پیش گرفته بود. ژنرال ۶۳سالهی مصری اما یکسال بعد تعامل خود با حماس را به دلایل متعدد با تغییرات گستردهای همراه ساخته است.
حماس پس از تأسیس در سال ۱۹۸۷ روابط پرفراز و نشیبی با قاهره داشته است، اوج ماهیت سینوسی این روابط را میتوان پس از تحولات مصر پس از سقوط حسنی مبارک برشمرد، حماس طی ۳ سال سه رویکرد کاملاً متفاوت را در ارتباط با مصر تجربه کرده است. سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ حماس در کسوت همپیمان استراتژیک مصر مرسی ظاهر شد، در سال ۲۰۱۴ روابط تیرهای بین نظامیان حاکم بر قاهره و این جنبش شکل گرفت و از سال ۲۰۱۵ تاکنون نشانههایی از نزدیکی مجدد این دو بازیگر مهم منطقه دیده میشود. نوشتار حاضر با کنکاش پیرامون سیر تحولات صورت گرفته در روابط حماس و مصر دوران عبدالفتاح سیسی این پرسش را مورد بررسی قرار دهد که اولاً اهداف قاهره از نزدیکی به حماس چیست، ثانیاً به چه دلایلی حماس که حاضر به پذیرش میانجیگری مصر در اوج جنگ ۵۱ روزه ۲۰۱۴ نبود اکنون به مصر روی آورده است و نهایتاً اینکه رژیم صهیونیستی چه رویکردی را در این تحولات برگزیده است.
نگاهی به سیر روابط حماس و مصر در دوره سیسی
به قدرت رسیدن محمد مرسی در مصر با همان سرعتی که آغاز شد به پایان رسید چه آنکه دولت اخوانی مرسی تنها از خرداد ۹۱ تا تیر ۹۲ (ژوئن ۲۰۱۲ تا ژوئیه ۲۰۱۳) بر سر کار بود. این برهه اگر چه کوتاه بود و میتوان از آن بهعنوان دوران طلائی روابط مصر و حماس از بدو تأسیس این گروه تاکنون یاد کرد اما حماس را با خطای بزرگ استراتژیک مواجه ساخت. سران حماس گمان میکردند «دوستان نو حکومت اخوانی» بهزودی تمام منطقه را در دست خواهند گرفت اما اینگونه نشد و دولت محمد مرسی دولت مستاجل بود.
با سقوط مرسی و خلاء یکساله قدرت در مصر، هرج و مرجها به اوج رسید و اینبار نیز نظامیان در کودتایی شبه دموکراتیک قدرت را قبضه کردند. عبدالفتاح سیسی که میانه خوبی با گروههای اسلامگرا نداشت لباس فرماندهی ارتش را از تن خارج و در کسوت ریاست جمهوری قرار گرفت. سیسی در تبلیغات انتخاباتی خود بهشدت حماس، اخوان و حامیان منطقهای آن یعنی قطر و ترکیه را مورد حمله قرار میداد.
در تیرماه ۹۳ (جولای ۲۰۱۴) یعنی یک ماه پس از به قدرت رسیدن سیسی، حماس که در بحبوحهی جنگ ۵۱ روزه قرار داشت هرگونه میانجیگری مصر را برای برقراری آتشبس رد کرد و بهجای آن تمایل خود به قطر و ترکیه را نمایان ساخت. رسانههای طرفدار دولت سیسی مرتباً حماس را به دخالت در بحرانهای داخلی مصر و ناآرامیهای مرزی متهم میساختند. در بهمن ۱۳۹۳(ژانویه ۲۰۱۵) دادگاه ویژه امور اضطراری در مصر، حماس را بهعنوان گروه تروریستی معرفی کرد، این برای اولین بار بود که دادگاهی در یک کشور اسلامی حماس را به تروریسم متهم میکرد. در همین زمان دادگاههای دنبالهدار محمد مرسی، وی را به جرم جاسوسی برای حماس محکوم کردند.
گذرگاه رفح که بعد از روی کارآمد مرسی بازگشائی شده بود از دیماه ۱۳۹۵(ژانویه ۲۰۱۵) مجدداً بسته شد، این تحولات نه تنها حماس را از حامی مهم منطقهای خود دور ساخت بلکه توان چانهزنی این جنبش را به لحاظ سیاسی در برابر رقیب داخلی آن یعنی جنبش فتح از یکسو و رژیم صهیونیستی بهعنوان دشمن اصلی آن از سوی دیگر کاهش داد.
ارتش مصر به بهانه دخالت حماس در امور داخلی مصر و حمایت این جنبش از اخوان المسلمین، دست به تخریب نزدیک به هشتاد درصد از تونلهایی که مصر و غزه را به یکدیگر مرتبط میکرد زد و به این ترتیب مسیر ورود کالا، سرمایه و کمکهای بینالمللی به غزه مسدود شد[۱].
از اواخر ۲۰۱۵ رویکرد دولت سیسی با حماس با تغییراتی مواجه شد، سیسی با چراغ سبز غرب، در صدد آن بود که پس از به بنبست رسیدن طرح صلح فرانسه طرح صلح جدید را پایهریزی نماید. از ماهها پیش از این، نیز نشانههای این تغییر آشکار شده بود در خردادماه ۱۳۹۴(ژوئن ۲۰۱۵) دادگاه فرجامخواهی مصر، رأی دادگاه اضطراری این کشور مبنی بر تروریست خواندن حماس را رد کرد. اوج تغییر رویکرد رژیم قاهره به حماس در دعوت گروههای فلسطینی توسط سیسی برای شرکت در مذاکرات قاهره آشکار شد. در اردیبهشت ۱۳۹۵(می ۲۰۱۶) فتح، حماس، جبهه اسلامی و جبهه دموکراسی آزادسازی فلسطین به دعوت سیسی در قاهره گرد هم آمدند و گفت و گوهای مفصلی پیرامون آشتی ملی گروههای فلسطینی و ساز و کارهای برقراری آتشبس با رژیم صهیونیستی صورت گرفت[۲]. در آذر ۱۳۹۵(دسامبر ۲۰۱۶) گذرگاه رفح به گونهی بیسابقهای بازگشایی شد، دو ماه بعد اسماعیل هنیه در قاهره با سیسی دیدار کرد و از تغییر و تحولات بیسابقه در روابط مصر و حماس سخن گفت.
اهداف سیسی از ورود به مسئله فلسطین
نزدیکی حکومت سیسی به حماس را به هیچ عنوان نمیتوان در قالب تغییر استراتژیک بررسی نمود، حماس در نگاه سیسی از یک نظر، درگاه ورود به غرب آسیا و از سوی دیگر دریچهای برای جلب حمایت غرب و مقامات صهیونیستی است. اروپا، خصوصاً انگلیس تمایل ویژهای به ورود مصر به پرونده صلح فلسطین و رژیم صهیونیستی دارند. از طرفی نمیتوان تحرکات سیسی در ماههای اخیر را بدون هماهنگیهای پنهان قاهره و تلآویو دانست[۳].
اهداف متعددی را میتوان از نزدیکی مصر سیسی به حماس متصور بود؛
– بازگرداندن قاهره به قدرت: بازگرداندن مصر به هسته مرکزی قدرت در غرب آسیا و شمال آفریقا یکی از اهدافی است که سیسی در وعدههای انتخاباتی خود نیز به آن تکیه میکرد. سیسی بهدرستی فلسطین را درگاه ورود به غرب آسیا میداند و قصد دارد از این ابتکار بهعنوان ابزاری برای تثبیت موقعیت خود در کشور و احیای نقش رهبری مصر در منطقه استفاده کند[۴]. قاهره بهخوبی میداند هیچ یک از کشورهای مسلمان غرب آسیا و شمال آفریقا بدون در نظر گرفتن فلسطین نمیتوانند به ایفای نقش فعال و محوری در این منطقه بپردازند. اوج محوریت مصر در غرب آسیا و شمال آفریقا به دورهای باز میگردد که جمال عبدالناصر، قدس را بهعنوان یکی از محورهای مهم سیاستهای منطقهای خود در نظر گرفته بود، از سوئی انزوای مصر در دنیای اسلام و منطقه به دوران رویگردانی قاهره از قدس، در دوران انورسادات باز میگردد. موفقیت سیسی در برقراری ارتباط با گروههای فلسطینی و متقاعد نمودن آنها برای تشکیل دولت، موقعیتی را برای قاهره فراهم میکند تا بهعنوان میانجی در سایر توافقات در آینده، دارای نقش محوری باشد، این مسئله میتواند رهبری منطقهای مصر را مورد تأیید قرار دهد[۵].
– کنترل مرزها و برقراری امنیت داخلی: با سقوط محمد مرسی، مصر بدترین دوران امنیت مرزی خصوصاً در صحرای سینا را که مساحتی معادل دو برابر تمام سرزمینهای اشغالی فلسطین را شامل میشود، تجربه کرده است. گروههای تکفیری متعددی با توجه به خلاء حضور نیروی نظامی در دو استان سینای جنوبی و شمالی به گسترش فعالیتهای خود در این ۲ استان و البته کشاندن عملیاتهای خود تا پایتخت مصر مبادرت ورزیدند. مهمترین این گروهها، گروه تکفیری انصاربیتالمقدس است که در دوران مرسی نوک حملهی خود به دولت مرکزی را کند کرده بودند اما پس از برافتادن او نه تنها به گسترش عملیاتهای ایذائی و تروریستی پرداختند بلکه با تغییر نام خود به ولایت سینا، رسماً با داعش همپیمان گردیدند[۶]. رژیم صهیونیستی برای کنترل سینا، برخلاف توافق کمپ دیوید به سیسی اجازه استقرار نیروی نظامی در سینا را داده است. مهار گروههای تکفیری و ایجاد خط فاصل میان آنها و حماس مقدمهای برای طرح گسترده ارتش مصر برای مقابله با سلفیهای صحرای سینا است که مرزهای عملیات خود را در سراسر مصر تعریف کردهاند و در حال حاضر بزرگترین چالش امنیتی قاهره محسوب میشوند[۷]. مصر نگران است که تشدید فشار بر غزه و حماس، منجر به آغاز دور جدیدی از درگیریها میان جنبشهای مقاومت حاضر در غزه و رژیم صهیونیستی گردد که این مسئله بهنوبه خود میتواند تهدیدی علیه امنیتی ملی، کارآمدی دولت، ثبات سیاسی و اقتصادی و مرزهای شمالی مصر به شمار آید.
– کسب حمایت غرب و اعراب: مصر در حال حاضر بخش عمدهای از بودجه خود را از منابع خارجی و کمکهای بینالمللی تأمین میکند، قاهره برای جلب نظر عربستان، ناچار است بخش عمدهای از روابط منطقهای خود را با ریاض هماهنگ سازد. عربستان نیز طرح صلحی را که در سال ۲۰۰۲ مطرح شده بود را در قالب طرح جدید سیسی برای پایان منازعات دنبال میکند[۸]. اتحادیه عرب نیز در مواضع خود اعلام کرده از طرح سیسی برای برقراری صلح میان فلسطین و رژیم صهیونیستی حمایت خواهد کرد[۹]. عربستان سعودی بهمنظور همراهی مصر با سیاستهای ریاض کمکهای مالی فراوانی به قاهره ارائه داده است، در آوریل ۲۰۱۶ ریاض از تأسیس یک صندوق مشترک سرمایهگذاری با سرمایه اولیه شانزده میلیارد دلار خبر داد[۱۰]. از سوی دیگر مصریها سفرهای گستردهای برای جذب کمکهای مالی کشورهای اتحادیه اروپا آغاز کردهاند. ایالاتمتحده آمریکا نیز که پس از به قدرت رسیدن سیسی، کمکهای نظامی خود به این کشور را موقتاً به حالت تعلیق درآورده بود در جولای ۲۰۱۵، ۸ فروند هواپیمای جنگنده اف ۱۶ به مصر ارسال کرد همچنین با اعطای ۱٫۳ میلیارد دلار کمک مالی به مصر موافقت نمود و نهایتاً در آوریل ۲۰۱۶ نیز تصمیم گرفت تا ارسال همه تجهیزات و سلاحهای نظامی به مصر را از سرگیرد. در اواخر فوریه ۲۰۱۷ آمریکا اعلام کرد آماده برگزاری مانور مشترک نظامی با قاهره است[۱۱].
قاهره دریافته است که برای جذب کمکهای مالی اتحادیه اروپا، عربستان سعودی و آمریکا باید نقش محوری در برقراری صلح میان حماس و رژیم صهیونیستی ایفا نماید به همین لحاظ از اواسط ۲۰۱۵ رویکرد خود را برای همگرایی با مقامات حماس آغاز کرده است.
پیامدها و دلایل نزدیکی حماس به مصر
سقوط مبارک و به قدرت رسیدن محمد مرسی در خردادماه ۱۳۹۱(ژوئن ۲۰۱۲) و همچنین حمایت گسترده ترکیه از قاهره، حماس را به این باور رساند که بهزودی سرتاسر غرب آسیا و شمال آفریقا به دست اخوان المسلمین خواهد افتاد با همین تحلیل نیز در اوایل بحران سوریه خط خود را از دمشق جدا ساخت.
حوادث اما برخلاف پیشبینی مقامات حماس به وقوع پیوست، مرسی در ژوئیه ۲۰۱۳ برکنار شد، در سوریه اخوان المسلمین نه تنها به دولت مرکزی چیره نشدند بلکه خود به چنددسته تقسیم شدند، ترکیه که سودای رهبری دنیای اسلام را داشت در باتلاق کردها و بحرانهای امنیتی داخلی گرفتار شد و قطر نیز نتوانست بهعنوان همپیمانی قدرتمند ظاهر شود. حماس همچنین دریافت که بعید است از عربستان نیز منتفع شود، چه آنکه عربستان هیچوقت حماس و سازمان ورشکسته اخوان المسلمین را با سازمان فتح، مصر، امارات و رژیم صهیونیستی تعویض نخواهد کرد.
مجموعه این تحولات حماس را ناچار به بازتعریف روابط منطقهای خود نمود بهگونهای که ضمن تغییر نسبی موضع خود در قبال سوریه و ایران، سیاست نزدیکی به مصر سیسی را در پیش گرفت.
از دیگر دلایل نزدیکی حماس به قاهره را باید در وضعیت بغرنج اقتصادی و اجتماعی غزه جستجو کرد. غزه از سال ۲۰۰۷ تحت محاصره است. در این ایام سه جنگ بر این مساحت کوچک تحمیل شده است که خرابیهای وسیعی به بار آورد. ترمیم این خرابیها حتی در صورت وجود منابع مالی احتیاج به داشتن رابطه با خارج از غزه برای ورود مصالح دارد. در کنار این خرابی، اوضاع بد اقتصادی غزه به خاطر کمبود برق، سوخت، امکانات پزشکی و آب آشامیدنی در کنار طولانی شدن محاصره فشار سنگینی را بر مردم غزه وارد کرده است. هر چند مردم غزه در همه این سالها این فشار را تحمل کردهاند ولی تحت بمباران رسانهای قرار دارند که مقصر اصلی این شرایط جنبش حماس است و رسانههای زیادی از این قضیه برای تخریب حماس و شوراندن مردم غزه علیه این گروه استفاده میکنند[۱۲].
سکوت رضایتمندانه؛ بررسی موضع رژیم صهیونیستی در گفتوگوهای حماس و مصر
تجربه ۳ جنگ گسترده طی سالهای ۲۰۰۸، ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴ رژیم صهیونیستی را به این نتیجه رسانده است که نمیتوان با نیروی نظامی حماس را نابود سازد. از سوی دیگر این رژیم بخاطر نقض آشکار و مکرر حقوق بشر از سوی مجامع بینالمللی تحت فشار است به همین لحاظ کانالیزه نمودن حماس و کنترل غیرمستقیم این جنبش از طریق مصر را در پیش گرفته است، رژیم صهیونیستی بهشدت نگران جنگ جدید با غزه است، به نظر میرسد تلآویو بهمنظور جلوگیری از انفجار احتمالی غزه به دلیل شرایط اسفناک اقتصادی و معیشتی این باریکه، به دنبال ایجاد سوپاپ اطمینان از طریق مصر است، بازگشایی گذرگاه رفح با چراغ سبز صهیونیستها، ذیل همین تحلیل قابل ارزیابی است[۱۳].
میتوان گفت رژیم صهیونیستی با فشار به کشورهای قدرتمند سعی دارد با وارد نمودن حماس به ورطه مذاکره و سیاست محض، آن را از مبارزه دور سازد. به همین دلیل بخشی از نظام بینالملل در همرایی با رژیم صهیونیستی سعی میکند با سوق دادن حماس بهسوی دولت-ملت سازی، توقع کار ویژهی دولتها را نسبت به این جنبش ایجاد نماید. درصورتیکه حماس هرچه بیشتر به ماهیت دولتی سوق پیدا کند، ماهیت مقاومتی خویش را از دست خواهد داد. این روند محدودسازی جنبش را میتوان در جنبش فتح و تشکیلات خودگردان بهخوبی مشاهده کرد. یاسر عرفات با اشتباه راهبردی خود، مسیری جز کنار گذاشتن سلاح و برداشتن سیاست برای خود باقی نگذاشت[۱۴].
رژیم صهیونیستی به دلایل متعدد از جمله خرید زمان بهمنظور گذار از دوره اوباما به ترامپ، با طرحهای صلح اروپایی بهشدت مخالفت کرده است با این وجود صراحتاً طرح صلح سیسی را مورد توافق ضمنی قرار داده است، سکوت رژیم اشغالگر قدس در قبال تحرکات مصر در نزدیکی به حماس با چراغ سبز تلآویو همراه است، نتانیاهو بیان داشته: «طرح سیسی را به طرح فرانسه ترجیح میدهم. به عقیده من مشارکت دادن کشورهایی که از منطقه فاصله دارند (طرح فرانسه)، در روند صلح بیفایده است بلکه بایستی کشورهای منطقه در این امر مشارکت داشته باشند و من به روند صلحی تمایل دارم که طی آن کشورهای منطقه برای پیشبرد روند عادیسازی روابط با اسرائیل و مذاکرات بین اسرائیل و فلسطینیان اقدام کنند.[۱۵]»
نتیجهگیری
سیسی تلاش دارد از حماس بهعنوان برگ برندهی در تحولات و تعاملات منطقهای و حتی بینالمللی خود استفاده نماید، او بهخوبی میداند که برای مهار بحرانهای امنیتی و اقتصادی مصر به کمکهای غرب و عربستان نیاز دارد. از سوی دیگر استراتژی امنیتی خود را با پیوندها و همکاریهای پنهان با تلآویو تعریف کرده است. حماس نیز به دلایل مشابهی از جمله خلاصی از وضعیت نابسامان اقتصادی و معیشتی در غزه و همچنین ناامیدی از ترکیه و قطر به دامان مصر سیسی پناه برده است. بهطور کلی میتوان رویکرد قاهره را در قالب رفتار عملگرایانه حاکم بر اندیشه نظامیان مصر برشمرد و رفتار حماس را در ذیل سیاست آزمون و خطای ۵ ساله پس از بیداری اسلامی از سوی این جنبش بررسی کرد. از سوی دیگر رژیم صهیونیستی با سیاست صبر رضایتمندانه، تحولات را رصد نموده و سیاستهای خود را در همکاری پنهان با سیسی دنبال مینماید.
منابع:
[۱] – جواد عرب عامری، «چالشهای حماس در دوران پس از آتشبس»، وبسایت اندیشکده راهبردی تبیین، منتشرشده در تاریخ ۲۳ مهر ۱۳۹۳، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://tabyincenter.ir/14444
[۲] – فتح و حماس در قاهره بنا به دعوت سیسی، خبرگزاری ایسنا، منتشرشده در ۲ خرداد ۱۳۹۵، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://www.isna.ir/news/95030200752/
[۳] -Saleh- Al Naami, Hamas and Al-Sisi: A new page? published in January 30 2017, see in: https://www.middleeastmonitor.com/20170130-hamas-and-al-sisi-a-new-page/
[۴] – «چرایی تلاش السیسی برای آتشبس میان حماس و اسرائیل»، خبرگزاری تسنیم، منتشرشده در تاریخ ۳ مرداد ۱۳۹۳، قابل بازیابی در آدرس:
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1393/05/03/440810
[۵] -Lina Khatib,» Why Sisi Cannot Let Egypt’s Gaza Deal Fail«, carnegie middle east center, published in July 23, 2014, see in:
http://carnegie-mec.org/2014/07/23/why-sisi-cannot-let-egypt-s-gaza-deal-fail-pub-56204
[۶] – Tom Wilson, Egypt, Hamas and Islamic State’s Sinai Province, London: Centre for the New Middle East, 2016, Policy Paper No. 12, pp 2-16.
[۷] -Shaul Shay, EGYPT’S ANSAR BAYT AL-MAQDIS AND THE ISLAMIC STATE, Herzliya: Interdisciplinary Center (IDC), pp 9-11.
[۸] – Zvi Bar’el,” A New Hamas-Saudi-Egyptian Triad Is Emerging”, HAARETZ, published in Jun 24, 2015
see in: http://www.haaretz.com/middle-east-news/.premium-1.662598
[۹] – حمایت اتحادیه عرب از سازش فلسطینیها با اسرائیل، شبکه العالم، منتشرشده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۵، قابل بازیابی در آدرس:
http://fa.alalam.ir/news/1819679
[۱۰] – عربستان سعودی و مصر صندوق مشترک سرمایهگذاری تأسیس میکنند، وبسایت BBC، منتشرشده در ۲۲ فروردین ۱۳۹۵، قابل بازیابی در آدرس:
http://www.bbc.com/persian/world/2016/04/160410_an_saudi_egypt_fund
[۱۱] – آمریکا به دنبال از سرگیری رزمایشهای مشترک نظامی با مصر، خبرگزاری تسنیم، منتشرشده در ۹ اسفند ۱۳۹۵، قابل بازیابی در:
www.tasnimnews.com/fa/news/1395/12/09/1340520 /
[۱۲] -چرا حماس از ایران فاصله گرفت، وبسایت شهرآرا آنلاین، منتشرشده در تاریخ ۲۵ مهر ۱۳۹۴، قابل بازیابی در:
http://shahraraonline.com/news/55789
[۱۳] – حکومت سیسی، مورد توجه گروههای مقاومت فلسطین، وبسایت اندیشکده تبیین، منتشرشده در ۱۵ آذر ۱۳۹۵، قابل بازیابی در آدرس:
http://tabyincenter.ir/15080/
[۱۴] – محمد محسن فایضی، اصول و بایدها در روابط جمهوری اسلامی ایران و حماس، وبسایت اندیشکده تبیین، منتشرشده در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۹۴، قابل بازیابی در آدرس:
http://tabyincenter.ir/11287
[۱۵] – نتانیاهو: طرح السیسی را به طرح فرانسه ترجیح میدهم، خبرگزاری تسنیم، منتشرشده در ۱۱ مرداد ۱۳۹۵، قابل بازیابی در آدرس:
www.tasnimnews.com/fa/news/1395/05/11/1145817
انتهای متن/