گروه فرهنگی: شهید شکوئیه در یک خانواده متوسط و مذهبی در سال ۱۳۴۰ در مشهد دیده به جهان گشود، از همان شروع زندگی علاقه زیادی به درس داشت اما به دلیل مشکلات مالی مجبور به ترک تحصیل شد.
به گزارش طبس نیوز به نقل از خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، شهید امیر زارع شکوئیه در یک خانواده متوسط و مذهبی در سال ۱۳۴۰ در مشهد دیده به جهان گشود، از همان شروع زندگی علاقه زیادی به درس داشت و در سن ۷ سالگی به مدرسه رفت با تمام مشکلاتی که داشت تا کلاس سوم متوسطه بیشتر نخواند، پدرش بیکار بود و وضع زندگی خوبی نداشتند.شهید با توجه به اینکه علاقه زیادی به درس و ادامه تحصیل داشت به ناچار مدرسه را رها کرد و برای تأمین مخارج خانواده، تعطیلات تابستانی را در کنار پدر خود مشغول به کار شد تا از نظر اقتصادی کمک به خانواده خود باشد.همکاری وی با پدر و نیاز مبرم پدر به ایشان سه سال طول کشید سپس به استخدام ارتش درآمد و برای ادامه خدمت در ارتش به تهران منتقل شد و تا شهادت در اختیار ارتش بود.از محسنات و اخلاق پسندیده شهید زارع شکوئیه همین را میتوان گفت که کمکرسان و یاریدهنده خانواده و پدر و مادر خود بود؛ وی کلیه حقوق و مزایای خود را حتی دفترچه خواروبار را به دلیل فقر مالی، برای پدر و مادر به مشهد میفرستاد و بعد از شهادت، فقدان شهید در زندگی پدرش و مادر احساس میشد.فرار از پادگان به دلیل شرکت در تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهیاین شهید از سن ۱۲ سالگی شروع به نماز خواندن و روزه گرفتن کرد و در جلسات مذهبی حضور فعالی داشت، در زمان انقلاب، شهید با فرمان امام راحل(ره) مبنی بر اینکه سربازها از پادگانها فرار کنند با شجاعت زیاد و ایمان استوار از پادگان فرار کرد و به صفوف به هم پیوسته مردم پیوست و در پخش اعلامیه فعالیت زیادی داشت. شهید زارع شکوئیه، هنگام فرار از پادگان چند مأمور رژیم پهلوی به طرفش تیراندازی کرده که با آنها به مبارزه پرداخت و در همین هنگام مردم به کمک او آمدند و وی را با یک ماشین به نیروی هوایی بردند و در آنجا اسلحهاش را تحویل داد.علاقهمندی به تداوم انقلاب و اهداف مقدس آن وی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) همان طور که قبل از انقلاب با فرمان امام راحل(ره) از پادگان فرار کرد بعد از پیروزی انقلاب نیز به فرمان امام به خدمت خود برگشت. این شهید به تداوم انقلاب و اهداف مقدس آن سخت پایبند بود و برای دفاع از انقلاب به مدت دو سال در کردستان به نبرد پرداخت و یک ماه به گنبد رفت و آنجا هم با ضد انقلابهای منطقه درگیر بود.شهید زارع شکوئیه، گروهکها را بیدین میخواند و میگفت اینها دشمن خدا هستند باید از بین بروند شهید با شروع جنگ تحمیلی به جبهه رفت تا از دین و قرآن دفاع کند و آرزو داشت که برای پیروزی اسلام جانفشانی کند و خون سرخ خود را به پای درخت اسلام بریزد.جبهه دانشگاه اسلامی استوی همیشه به دوستانش توصیه میکرد که به جبهه بروند، کار صدام و صدامیان را هرچه زودتر تمام کنند، به جبهه بروند، چراکه جبهه دانشگاه اسلامی است و همچنین از امت شهیدپرور ایران میخواست که پشتیبان ولایت فقیه باشند و برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی از دستورات امام خمینی(ره)، رهبر کبیر انقلاب حمایت کنند.موضعگیریهای شهید در برابر گروهکهای ضد انقلاب در مورد منافقین همیشه میگفت، افکار پوچ و بیهودهای دارند در حالیکه از مبارزات خود هیچ نتیجهای نمیگیرند و هدف مشخصی را دنبال نمیکنند و تنها با جان خود بازی میکنند.شهید از روحیه بالایی برخوردار بود حتی زمانی که گلوله به بدن ایشان اصابت کرد به دوستان خود میگفت که به جنگ خود ادامه دهند و ایشان را تنها بگذارند. وی هدف از رفتن به جبهه را به خاطر وظیفه و مسئولیتی که داشت بیان میکرد و عقیده داشت برای دفاع از وطن بایستی به جبههها رفت، چه کشته شد و چه پیروز برگشت.این شهید، در جبهههای نور علیه ظلمت بود و با مقابله با صدامیان مشغول شد و مدت ۲۱ ماه در آنجا بود و از میهن اسلامی دفاع میکرد، شهید در آخرین روزی که با برادر خود تماس گرفته بود گفت، شاید در این حمله شهید شوم. جدا شدن سر از بدن شهیدسرانجام شهید زارع شکوئیه در دومین روز از فروردین ۱۳۶۱، در عملیات سومار در شوش در عین پاکسازی منطقه در اثر ترکش خمپاره که به سرش اصابت کرده بود، سر از بدنش جدا شد و حسینگونه در کربلای ایران شهید شد، بازگشت بدن بیسر شهید به وطن، سوغاتی از جبهه بود که برای مادر شهید به ارمغان آورده شد.