در این مقاله، بعد از بررسی قدرت نرم و منبع فرهنگی آن، به بررسی منابع فرهنگی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در عراق نوین پرداخته شد.
چکیده
با توجه به اهمیت قدرت نرم در روابط بین الملل و تأثیر کاربرد قدرت نرم بر پرستیژ بین المللی نهادهای سیاسی، پرداختن به موضوع قدرت نرم یکی از مباحث مهم در سیاست خارجی، روابط بین الملل و حتی مطالعات آکادمیک می باشد. سوال اصلی مقاله این است؛ با توجه به نفوذ جمهوری اسلامی ایران در کشور عراق و اهمیت عراق جدید در محیط راهبردی ایران، منابع فرهنگی قدرت نرم افزاری ایران در این کشور چه مؤلفه هایی را در بر می گیرد؟ فرضیه مقاله آن است که جمهوری اسلامی ایران، از منابع قدرت نرمِ فرهنگی- مذهبی، در عراق جدید برخوردار است.
در همین راستا، یافته های پژوهش حاکی از آن است که، منابع فرهنگی قدرت نرم ایران در عراق عبارتند از؛ سابقه حضور امام خمینی (ره) در عراق، ریشه های ایرانی کشور عراق، سنت ها و عادت های تاریخی؛ نظیر نوروز، گسترش زبان فارسی در عراق، فرهنگ همزیستی مسالمت آمیز اقوام مختلف ایران به عنوان الگویی برای جامعه چند پاره عراق، موقعیت علمی ایران، سازمان های فعال فرهنگی- مذهبی، رواج موسیقی سنتی ایرانی در عراق، انجمن های دوستی ایران و عراق، حضور درصد قابل توجهی از شیعیان در دو کشور، وجود حوزه های علمیه در دو کشور و مبادلات علمی و فرهنگی بین آن ها و جایگاه والای مرجعیت در دو کشور.
در این مقاله، بعد از بررسی قدرت نرم و منبع فرهنگی آن، به بررسی منابع فرهنگی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در عراق نوین پرداخته شد این مقاله برای پاسخ به سؤالات پژوهش، از روش تلفیقی (اسنادی- تاریخی) بهره گرفته است.
کلیدواژه ها
جمهوری اسلامی ایران؛ قدرت نرم؛ عراق؛ مذهب؛ فرهنگ
مقدمه
کاربست پدیدهای به نام قدرت نرم در انقلاب اسلامی ایران، یک دهه پیش از آن که توسط جوزف نای(افتخاری،۱۳۹۱: ۳) مطرح شود، حاصل تغییرات و پالایشی بود که توسط امام خمینی (ره) و انقلابیون ایران، در حوزه قدرت و سیاست صورت گرفت و چهره مطبوع، جذاب و قابل پذیرش از قدرت ارائه کرد و با روشی نرم و مسالمتآمیز، ساختارهای مستحکم نظامی- سیاسی را در هم پاشید (جمالی،۱۳۸۹: ۹۷) و به عنوان پدیدهای که بر اساس ارزشهای دینی و اسلامی، شکل گرفت، الگوی جدیدی از مقاومت و مبارزه را متجلی ساخت و به صورت نمونهای الهامبخش و الگو عمل کرد (بیکی،۱۳۸۸: ۱۸-۹).
بنابراین، قدرت نرم در فرآیند انقلاب اسلامی ایران نه تنها در سطح داخلی دارای اهمیت قابل توجهی بود بلکه در سطح منطقه ای و بین المللی، حائز اهمیت و قابلیت بازشناسی می باشد (دهشیری،۱۳۸۵: ۶۶). به عبارتی، جمهوری اسلامی ایران نیز از ابتدای شکلگیری خود، رویکرد قدرت نرم و دیپلماسی عمومی را همواره مد نظر داشته و در روابط خود با سایر ملتها، به این بُعد مهم از قدرت توجه ویژهای داشته است.
در این میان، منطقهی خاورمیانه، خلیج فارس و آسیا، با توجه به اهمیت فوقالعادهی خود و توجه سایر قدرتها به آن، از جایگاه ویژهای در منظر نرمافزارانهی ایران برخوردار بوده است (قنبرلو،۱۳۹۰: ۲۲). در محیط امنیتی و استراتژیک جمهوری اسلامی ایران، کشور عراق نیز به عنوان عضوی از دو منطقه خلیج فارس و خاورمیانه، در سطوح ملی، منطقه ای و بین المللی، بر محیط امنیتی و سیاسی کشورمان تأثیر گذار بوده و خواهد بود (برنا بلداجی،۱۳۹۱: ۱).
ایران با داشتن اشتراکات مذهبی، فرهنگی و پیوندهای سیاسی با این کشور، از قدرت نرم قابل توجهی در این کشور برخوردار است که این موضوع، ایران را در راستای پیگیری اهداف سیاست خارجی در آن کشور و همچنین در منطقه، توانمند ساخته است. همراه ساختن کشور عراق با سیاست های منطقه ای و بین المللی ایران، نیازمند افزایش قدرت نرم ایران در این کشور و پذیرش سیاست ها و مواضع ایران در میان افکار عمومی و همچنین سیاستگذاران عراقی است. با توجه به مطالب فوق الذکر، پرسش اصلی مقاله حاضر عبارت است از: جمهوری اسلامی ایران از دارای چه منابع فرهنگی قدرت نرم در عراق نوین می باشد؟
در این مقاله با این فرضیه رو به رو هستیم؛ سابقه حضور امام خمینی (ره) در عراق، ریشه های ایرانی کشور عراق، سنت ها و عادت های تاریخی؛ نظیر نوروز، گسترش زبان فارسی در عراق، فرهنگ همزیستی مسالمت آمیز اقوام مختلف ایران به عنوان الگویی برای جامعه چند پاره عراق، موقعیت علمی ایران، سازمان های فعال فرهنگی- مذهبی، رواج موسیقی سنتی ایرانی در عراق، انجمن های دوستی ایران و عراق، حضور درصد قابل توجهی از شیعیان در دو کشور، وجود حوزه های علمیه در دو کشور و مبادلات علمی و فرهنگی بین آن ها و جایگاه والای مرجعیت در دو کشور، از جمله منابع فرهنگی – مذهبی قدرت نرمِ ایران در عراق محسوب می گردد.
چارچوب نظری؛ قدرت نرم و فرهنگ
قدرت ملی یک کشور دارای دو وجه نفوذ و اجبار می باشد. وجه نفوذ، بیشتر جنبه ذهنی دارد و کشورها و دولت ها تلاش می کنند با اعمال نفوذ خود بر دیگران، قدرت خود را به کار گیرند و اراده خود را تحقق بخشند. وجه اجبار بیشتر جنبه عینی دارد و بر قدرت نظامی و ابزارهای تنبیهی متکی است که به طور معمول دولت ها در مراحل بعدی و در صورت مؤثر واقع نشدن وجه نفوذ به کار می گیرند. وجه نفوذ همان مؤلفه ای است که از آن به عنوان قدرت نرم یاد می شود و اندیشمندان و محققان سیاست بین الملل و مطالعات راهبردی نیز در مناسبات بین واحدهای سیاسی و در عرصه نظام بین الملل و مطالعات راهبردی نیز در مناسبات بین واحدهای سیاسی و در عرصه نظام بین الملل از این نوع قدرت سخن گفته اند.
هرچند قدرت نرم از حیث شامل شدن قدرت سخت (تهدید) و یا پاداش نیز نمی تواند مانند نفوذ باشد ولی قدرت نرم چیزی بیش از قانع کردن صرف یا توانایی حرکت دادن مردم از طریق استدلال می باشد. قدرت نرم همچنین شامل توانایی های جذب کردن نیز می شود و عمل جذب، اغلب باعث مشارکت توأم با رضایت می گردد (نای، ۱۳۸۹: ۴۴ و بیگدلو، ۱۳۹۰: ۱۵۶).
نای بر این اساس که توانایی تغییر آنچه دیگران می خواهند، بر جاذبه های فرهنگی یا ارزشی، و یا قابلیت نفوذ و تغییر در چیدمان اولویت های سیاسی متکی است و روش شناسی انجام این عمل، نه صدور دستور، تهدید و اجبار، تشویق و تنبیه اقتصادی، بلکه تنظیم اولویت، جاذبه خاص و متقاعد سازی (روش های نرم) می باشد (نای، ۱۳۸۷: ۴۶). وی در راستای تعمیق این موضوع در مقاله «منافع قدرت نرم» بیان می دارد که این راه غیر مستقیم برای دست یابی به اهداف، «روی دوم قدرت» می باشد.
همچنین وی تأکید دارند که؛ «قدرت نرم یک پدیده مورد نیاز روزمره در سیاست، و ایجاد ترجیحات و علایق معمولاً با داشته هایی چون؛ شخصیت، فرهنگ، ارزش ها و نهاد های سیاسی جذاب یا سیاست هایی است که دارای مشروعیت یا اعتبار اخلاقی به نظر می رسند.» (نای، ۱۳۸۶: ۱۱۰)البته نای معتقد است که بسیاری از منابع قدرت نرم از مهار و کنترل سامان های سیاسی خارج هستند و تأثیر آن ها منوط به پذیرش مخاطبان می باشد و همین امر، قدرت نرم را پدیده ای زمان بر و طولانی می سازد (نای۲، ۱۳۸۹: ۱۹۱).
باید میزان مشروعیت حاصل از بهره گیری قدرت را افزایش داد زیرا از این طریق، مقاومت در برابر اهداف کشور مهاجم کاسته می شود و در صورت پیوند و ارتباط وثیق میان این بعد از قدرت با هنجارهای بین المللی و ایدئولوژی، اشتیاق بیشتری نسبت به پذیرش این قدرت ایجاد خواهد شد و از هزینه های اضافی خواهد کاست (نای، ۱۳۸۷: ۱۳۳). از همین روی، نای مدعی می شود که اثبات قدرت در گروی توانایی تغییر رفتار دولت های دیگر است.
در واقع، جوزف نای میان قدرت داشتن بر کشورها و قدرت داشتن بر نتیجه ها تمایز قائل شد (باقری،۱۳۸۷: ۲۱۶). البته این رویکرد به معنای سلب کاربرد قدرت نرم برای سطوح داخلی کشورها نیست و می توان قدرت نرم را در سطح ملی مورد استفاده قرار داد. از منظری دیگر، رابطه دولت و شهروندان می تواند براساس قدرت نرم سازماندهی شود و همین گزینه، بسترهای شکل گیری یک دولت مشروع را فراهم می آورد.
قدرت نرم مانند سایر اشکال قدرت، برآیندی از برخی منابع است. اهمیت شناخت و آگاهی از منابع آن است که این منابع به میزان زیادی تعیین کننده ماهیت آن قدرت می باشند. به نظر نای، قدرت نرم در یک کشور می تواند از سه منبع اصلی فرهنگ، ارزش ها و سیاست های داخلی و خارجی پدید آید (عسگری، ۱۳۸۹: ۶۸ و افتخاری،۱۳۹۲: ۲۶). بررسی ها حکایت از اهمیت فرهنگ و مطالعات فرهنگی در حوزه سیاست و اجتماع دارد از این رو، فرهنگ معانی مختلفی دارد ولی امروز، بیشتر به صورت نرم افزاری تعریف می شود تا سخت افزاری.
در راستای همین نگرش، مسائل فرهنگی یکی از حوزه های استراتژیک و حائز اهمیت در تأمین امنیت و قدرت نرم در جامعه محسوب می شود. در قاموس و عرف سیاست بین الملل از واژه فرهنگ به عنوان قدرت نرم یاد می شود و آنچه از محتوای کلمات متفکران و اندیشمندان در توضیح واژه قدرت نرم برمی آید این است که قدرت نرم محصول و برآیند تصویرسازی مثبت، ارائه چهره موجه از خود، کسب اعتبار در افکار عمومی داخلی و جهانی، قدرت تأثیر گذاری غیر مستقیم همراه با رضایت بر دیگران و غیره می باشد. از این رو؛ قدرت نرم رفتار همراه با جذابیت، قابل رویت، اما غیر محسوس است. در قدرت نرم و یا قدرت فرهنگی بر روی ذهنیت ها سرمایه گذاری می شود و از جذابیت برای ایجاد اشتراک بین ارزش ها و همه خواست ها سود می جوید.
از این چشم انداز، قدرت نرم به آن دسته از قابلیت ها و توانایی ها گفته می شود که با به کارگیری ابزار هایی چون فرهنگ به صورت غیر مستقیم بر منابع یا رفتارهای دیگر کشورها اثر می گذارد. بنابراین قدرت نرم با منابع نامحسوس مثل فرهنگ ارتباط دارد (پور احمدی، ۲۹۷:۱۳۸۹-۲۹۶). از نظر برخی از نویسندگان، برخی از فرهنگ ها بیش از فرهنگ های دیگر به منبعی برای قدرت نرم کشورها تبدیل می شوند. آنان برخی از آن ویژگی ها را چنین بر شمرده اند: انعطاف پذیری، پویایی، برخورداری از ارزش های پایدار، اخلاق محوری، قدرت اشاعه و تولیدات فرهنگی (الیاسی، ۱۵۴:۱۳۸۹).
تحلیل منابع فرهنگیِ قدرت نرم ایران
مهم ترین و بیشترین منابع قدرت نرم ایران در کشور عراق، تشابهات فرهنگی و تاریخی بین دو کشور می باشد. این منابع عبارتند از :
۲-۱. سابقه حضور امام خمینی (ره) در عراق
در تاریخ پانزده ساله انقلاب اسلامی، بخش اعظم را دوران تبعید حضرت امام از ایران تشکیل می دهد که همین دوران هم به قسمت هایی چون دوران تبعید در ترکیه و دوران تبعید در عراق و دوران اقامت در فرانسه قابل عنوان بندی است. منظومه فکری امام خمینی (ره) در بردارنده عناصری متعدد است که آثار وضعی آن، تولید قدرت نرمی است که به مراتب از قدرت سخت یا قدرت نرم جریان امپریالیسم بیشتر است. خودساختگی امام، آگاهی به زمان، تدبیر، شجاعت کم نظیر، اتکال به خدا، اعتماد به نفس و اعتقاد به مردم، عنصر تکلیف گرایی و…. ابعادی از این منظومه بوده اند که بستر ساز قدرت نرم در انقلاب اسلامی شدند.
ویژگی های برجسته شخصیتی امام خمینی (ره) که خود پدیدآورنده جاذبیتی بالا در بین توده ها و حتی نخبگان فکری و علمی بوده است، عامل جذب طیف های فکری مختلف از مسلمانان و غیر مسلمانان در ایران و جهان شد، لیکن ایشان با بهره گیری از عناصر فکری خاص خود، قدرت نرمی تولید کردند که هنوز قابل مشاهده می شود (مرادی، ۱۳۸۹: ۲۵). بی شک حضور امام خمینی (ره) در سال های متمادی در خاک این کشور و آشنایی مراجع و مردم این کشور با ابعاد شخصیتی ایشان یکی از مهّم ترین عوامل تأثیر گذاری انقلاب اسلامی بر جنبش های شیعی در عراق بود.
امام در ۱۳ مهرماه ۱۳۴۴، پس از یازده ماه اقامت در ترکیه، به عراق تبعید شد (آقایی، ۱۳۸۸: ۱۰). امام خمینی در روز ۲۳ مهرماه ۱۳۴۴، به نجف اشرف عزیمت کردند و استقبال حوزه ی علمیه ی نجف از امام گسترده و باشکوه بود (محتشمی پور، ۱۳۷۶: ۴۷۷-۴۷۶). پس از ورود امام به نجف، علمای نجف طبق رسم حوزه به دیدار امام آمدند. از جمله فعالیت های امام در دوران اقامت در نجف اشرف، تدریس و تعامل با حوزه علمیه نجف بود. کلاس های درس امام با استقبال بی نظیر طلاب حوزه مواجه شد (آقایی، ۱۳۸۸: ۱۶-۱۵).
از جمله دیگر اقدامات مهم امام خمینی (ره) در دوران تبعید در عراق، بیان بحث حکومت اسلامی و ولایت فقیه بود (آقایی، ۱۳۷۸: ۱۴). ایشان با طرح نظریه ولایت فقیه و حکومت اسلامی غوغایی در نجف ایجاد کرد. این اقدام امام، نقطه عطفی بود در تاریخ فقه شیعه، چرا که چارچوب مبارزه امام با شاه، اسرائیل و آمریکا از بعد نظری و مبانی فکری شکافته شد و طبعاً در کنار نفی حاکمیت طاغوت، امام اثبات حاکمیت الله را در نجف رقم زد.
از بُعد مرجعیت هم پس از رحلت مرحوم آیت الله حکیم طبعاً شعاع مرجعیت امام به تمام کشورهایی که شیعه در آن وجود داشت، گسترش پیدا کرد. پس از رحلت مرحوم حکیم، شیعیان هند، کشمیر، افغانستان، پاکستان، منطقه شرقی عربستان، بخش عظیمی از عراق و شیعیان سایر کشورها عمدتاً در تقلیدشان به حضرت امام رجوع کنند و این امر منجر به آن شد که دایره مرجعیت حضرت امام به سراسر جهان تشیع گسترش پیدا کند (کلاهدوز،۱۳۸۹: ۱۴). در واقع می توان دستاوردهای حضور امام در عراق را در موارد زیر خلاصه نمود:
یک. ایجاد روابط عمیق بین امام (ره) و حوزه علمیه نجف؛
دو.مطرح شدن امام خمینی (ره) به عنوان یکی از مرجعیت های علمی در حوزه های ایران و عراق؛
سه.آشنایی روحانیون حوزه علمیه نجف با اندیشه های امام خمینی (ره)، حکومت اسلامی و پیام های انقلاب اسلامی؛
چهار.مبارزه با دیدگاه سنتی جدایی دین از سیاست حاکم بر حوزه نجف و رهایی برخی از روحانیون از این دیدگاه سنتی؛
پنج.آشنایی روحانیون و مردم عراق از دلایل عقلی و نظری مبارزه امام با آمریکا و اسرائیل؛
شش.بیدار نمودن مردم عراق برای رهایی از حکومت جور و ستم؛
هفت.پخش و انتشار نوشته های امام و آشنایی بیشتر مردم این کشور با اندیشه های ایشان؛
هشت.زمینه سازی برای تعاملات در سطوح مذهبی و علمی میان دو کشور و ایجاد حضور محققین دانشگاهی و علماء حوزوی ایران و عراق در کشورهای یکدیگر؛ و
نه.نشان دادن جایگاه و مرتبه علمی و سیاسی ایرانیان به مردم کشور عراق.
۲-۲. ریشه های تمدنی ایران در عراق
در هیچ کشوری آثار تمدن و فرهنگ ایرانی، خواه در روزگاری که آن را ایران باستان می نامند و خواه از عصر اسلامی، به اندازه آنچه در عراق دیده می شود، وجود ندارد و آثار تمدن، فرهنگ و هنر ایرانی در همه جای این کشور دیده می شود. شمال عراق در دوران باستان بخش اصلی امپراتوری آشور را تشکیل می داد. در زمان اشکانیان نیز شمال عراق و مناطق کردنشین مرکز دینی و بازرگانی ایران بودند. تمام کردستان تا سال ۱۵۱۴ میلادی یکی از ایلات ایران بود (پارساپور، ۱۳۸۸: ۳).
واژه «عراق» که هم اکنون نام این کشور است، یک واژه فارسی است. عراق عربی شده واژه «اراک» است. نام دیگر سرزمین عراق چنانکه در کتاب های جغرافیایی آغازهای عصر اسلامی است، «دل ایرانشهر» بوده است و دل ایرانشهر به معنی «مرکز کشور ایران» است (امام شوشتری، ۱۳۷۴ : ۲-۱). نام پایتخت عراق امروزی، بغداد ریشه ای کاملاً ایرانی دارد که حکایت از شکوه و عظمت ایرانیان در منطقه بین النهرین دارد (پارساپور، ۱۳۸۸: ۵). در بیست کیلومتری جنوب بغداد، شهر مداین قرار دارد که در زبان فارسی به آن تیسفون گفته می شود. تیسفون حدود یک هزار سال پایتخت دولت ایران بود (سنائی و عبداله پور، ۱۳۸۸: ۱۷۶).
از دیگر شهرهای کهن عراق که با ایران پیوند تاریخی، نژادی و دینی دارد، بصره است. بصره امروزه کانون شیعیان است و آداب و رسومات دینی آنان تقریباً مشابه ایرانیان است (پارساپور، ۱۳۸۸: ۶). وجود پیوند و ریشه های تاریخی میان دو کشور ایران و عراق، علی رغم این که بر سطح روابط سیاسی و دیپلماتیک دو کشور تأثیر شایان توجهی دارد، بر میزان قدرت نرم ایران در عراق تأثیر مثبتی دارد.
زیرا ریشه های تاریخی مشترک و وجود آثار تمدنی، فرهنگی – اجتماعی ایران در عراق، مردم این کشور و مسئولین آن ها را به مردم نزدیک می کند و شرط اساسی قدرت نرم، مدیریت افکار عمومی مردم آن نظام سیاسی است و داشتن پیشینه مشترک تاریخی و مشترکات فرهنگی، زمینه های تأثیرپذیری مردم و مسئولین عراق را نسبت به خواسته های ایران افزایش می دهد.
۲-۳. سنن تاریخی مشترک
سنت ها و عادت های تاریخی ایرانیان مظهری از قدرت نرم ایران به شمار می رود. تقویت عناصر تمدن ایرانی همچون اسطوره ها و آیین های کهن در مناطقی که در حوزه ی تمدنی ایران قرار دارند، می تواند موجب همبستگی بیشتر میان مردمان این مناطق شود. از جمله مهّم ترین آیین های ایرانی که برای برنامه ریزی در جهت تقویت وجهه ایرانی و قدرت نرم ایران در جهان مناسب است، «نوروز» است. (داداندیش و احدی، ۱۳۹۰: ۱۵۴). مراسم نوروز به عنوان عید باستانی و ملی ایرانیان از غرب چین تا شرق بالکان برپا می شود. فراگیری مراسم و مناسبت های ایرانی مانند «نوروز» نشان از نفوذ فوق العاده فرهنگ ایرانی در میان جوامع دیگر دارد (پور احمدی، ۱۳۸۹: ۱۶۳).
مراسم نوروز و حواشی آن فرصتی است که ایران و فرهنگ ایرانی به مردم جهان معرفی می شود (خسروی و جباری ثانی،۱۳۹۰: ۱۰۷). در حالی که رئیس جمهور تاجیکستان سال ۲۰۰۶ را سال «تمدن آریایی» نامیده بود، دیپلماسی نوروزی تهران در فروردین ۱۳۸۹ با حضور سران کشورهای افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، عراق و…. در جشن جهانی نوروز و دیدار آن ها با بالاترین مقامات جمهوری اسلامی از جمله رهبر انقلاب، توجه صاحب نظران و تحلیلگران را به خود جلب کرد.
جمهوری اسلامی ایران برای پایه ریزی روند همگرایی میان کشورهای حوزه تمدنی ایران، پیشنهاد تشکیل دبیرخانه دائمی نوروز در ایران را مطرح کرده است (درخشه و غفاری،۱۳۹۰: ۳۶) و دومین جشن جهانی نوروز نیز در هفتم و هشتم نوروز ۱۳۹۰ با حضور رؤسای جمهور ایران، تاجیکستان، عراق، افغانستان و ترکمنستان و دیگر مقامات بلند پایه سایر کشورها در محل حافظه تهران برگزار شد. نوروز از اعیاد ملی عراق محسوب می شود و کردها، اعراب و اقلیت های قومی دیگر عراق، عید نوروز را جشن می گیرند (فراهانی ،۱۳۸۵: ۱۶۶-۱۶۵).
باید اذعان داشت که برگزاری عید نوروز در عراق و داشتن نشانگاه های مشترک با ایران در کنار جهانی شدن عید نوروز، بر قدرت نرم ایران تأثیر زیادی خواهد گذاشت؛ زیرا مقامات سیاسی دو کشور ایران و عراق برای تشکیل و برگزاری نوروز با یکدیگر حول یک محور مشترک جمع می آیند و همین امر زمینه های اتحاد و وحدت فرهنگی، اجتماعی و گاهاً سیاسی را افزایش می دهد و زمینه های لازم برای چانه زنی های دیپلماتیک در حواشی این مراسم را فراهم می آورد و مسئولین و سران دو کشور در یک شرایط عاری از تنش و منازعه می توانند به گفت و گو بپردازند و همگرایی فرهنگی در سطح منطقه را ارتقاء بخشند.
مراجع
-احمدی، سید عباس و الهام سادات موسوی(۱۳۸۹)، «جغرافیای شیعه و فرصت های ایران در قلمروهای شیعی جهان اسلام»، در مجموعه مقالات چهارمین کنگره بین المللی جغرافیدانان جهان اسلام، زاهدان: دانشگاه سیستان و بلوچستان.
-احمدی، عباس(۱۳۹۰)، ایران، انقلاب اسلامی و ژئوپلتیک شیعه، تهران، اندیشه سازان نور.
-افتخاری، اصغر و احمد جانی پور(۱۳۹۲)، «منابع قدرت نرم انقلاب اسلامی؛مطالعه موردی: تحلیل وصیت نامه شهدای دانشگاه امام صادق(ع)»، پژوهشنامه انقلاب اسلامی. سال سوم، زمستان، شماره۹، صفحات۴۶-۲۳.
-افتخاری، اصغر(۱۳۹۱)، «مفهوم و جایگاه جنگ نرم در انقلاب اسلامی؛ بر اساس اصول قرآن کریم»، پژوهشنامه انقلاب اسلامی، سال اول، بهار، شماره۲، صفحات۲۷-۱.
-آقایی، عبدالرضا (۱۳۸۸)، «دوران تبعید امام خمینی (ره) در عراق»، ماهنامه رشد، دوره یازدهم، زمستان، شماره ۲.
-امام شوشتری، سید محمد علی (۱۳۴۷)، «کشور عراق از دیدگاه فرهنگ و تمدن رنگ ایرانی دارد نه غربی»، نشریه بررسی های تاریخی، سال سوم، شماره ۱۵و ۱۶.
-باقری، سیامک (۱۳۸۷)، بسیج و مدیریت قدرت نرم: رویکردی سیستمیک، در قدرت نرم، جلد۳، تهران: پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج.
-برنا بلداجی، سیروس (۱۳۹۱)، عراق نوین و بایسته های استراتژیک ایران، تهران: کانون پژوهش های خلیج فارس.
-بیکی، مهدی (۱۳۸۹)، قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی لبنان)، تهران: دانشگاه امام صادق (ع).
-بیگدلو، مهدی (۱۳۹۰)، «تأثیر پدافند غیرعامل بر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه راهبرد دفاعی، سال نهم، پائیز، شماره .۳۴
-پارساپور، روزبه (۱۳۸۸)، بغدادنامه (بررسی ریشه های ایرانی کشور عراق، بر پایه مستندات تاریخی)، تهران: مرکز مطالعات خلیج فارس.
-پارساپور، روزبه (۱۳۸۹)، «نقش ایران و عراق در تأمین امنیت خلیج فارس»، ماهنامه خلیج فارس و امنیت، سال دهم، شماره ۱۰۴، فروردین.
-پیشگاهی فرد، زهرا و دیگران (۱۳۹۰)، «جایگاه قدرت نرم در قدرت ملی با تأکید بر جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه راهبرد، سال بیستم، زمستان، شماره ۶۱.
-تویسرکانی، مجتبی (۱۳۸۸)، «تحلیلی بر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران درآسیاسی مرکزی در مقایسه با خاورمیانه»، فصلنامه آسیای مرکزی و قفقاز، شماره ۶۷.
-جعفریان، رسول (۱۳۸۶)، تشیع در عراق، مرجعیت و ایران، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.
-جمالی، جواد (۱۳۸۹)، «تأثیرسنجیِ قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران بر انقلابهای عربی»، فصلنامه عملیات روانی، سال هفتم، بهار و زمستان، شماره ۲۸.
-خسروی، محمد علی و عباسعلی جباری ثانی (۱۳۹۰)، «ظرفیت های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دیپلماسی عمومی»، فصلنامه مطالعات سیاسی، سال سوم، بهار، شماره ۱۱.
-خواجه سروی، غلامرضا و مریم رحمنی(۱۳۹۱)، «انقلاب اسلامی ایران و گفتمان سیاسی شیعه در عراق»، پژوهشنامه انقلاب اسلامی، سال اول، تابستان، شماره ۳.
-داداندیش، پروین و افسانه احدی (۱۳۹۰)، «جایگاه دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه روابط خارجی، سال سوم، بهار، شماره اول.
-دادفر، سجاد (۱۳۸۹)، «تحول و دگردیسی در نمای جامعه شناختی شیعیان عراق در قرن بیستم (علل – پیامدها)»، فصلنامه شیعه شناسی، سال هشتم، زمستان، شماره ۳۲.
-درخشه، جلال و مصطفی غفاری (۱۳۹۰)، «دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در جهان اسلام فرصت ها، اقدامات، اولویت ها و دستاوردها»، مطالعات فرهنگ- ارتباطات، سال دوازدهم، زمستان، شماره شانزدهم.
-دکمجیان، هرایر (۱۳۷۷)، اسلام در انقلاب جنبش های در جهان عرب، ترجمه حمید احمدی، تهران: انتشارت کیهان.
-دهشیری، محمدرضا (۱۳۸۵)، «جایگاه قدرت نرم در انقلاب اسلامی ایران»، فصلنامه حضور، تابستان، شماره۵۷.
-زهره کاشانی، علی اکبر(۱۳۸۸)، «تاریخ حوزه علمیه قم از تأسیس تا سده چهارم (تحلیلی بر زمینه ها و عوامل پیدایش و شکوفایی)»، فصلنامه تربیت اسلامی، سال چهارم، شماره ۸.
-سجادپور، محمد کاظم (۱۳۸۳)، «ایران و بحران بین المللی عراق: چالش ها و واکنش ها»، فصلنامه سیاست خارجی، سال هیجدهم، زمستان، شماره ۴.
-سردار نیا، خلیل اله (۱۳۹۱)، «عراق، استمرار خشونت و رویای دموکراسی: یک تحلیل چند سطحی»، فصلنامه راهبرد، سال بیست و یکم، شماره ۶۳.
-سنائی، اردشیر و محمد رضا عبداله پور (۱۳۸۸)، «رویارویی ایران و آمریکا: رقابت در عرصه قدرت نرم و سخت»، فصلنامه دانشکده علوم سیاسی واحد تهران مرکزی، سال دوم، پاییز، شمارگان هشتم و نهم.
-غفاری هشجین، زاهد و همکاران (۱۳۸۹)، «وضعیت اجتماعی عراقِ پس از نظام بعثی»، رهیافت انقلاب اسلامی، سال چهارم، بهار و تابستان، شماره ۱۲.
-فراهانی، نازنین (۱۳۸۵)، «آئین نوروز در کشورهای همجوار»، نجوای فرهنگ، شماره ۲.
-فلاح، رحمت الله (۱۳۹۱)، «برآورد محیط سیاسی شیعیان عراق»، فصلنامه پانزده خرداد، سال دهم، دوره سوم، شماره ۳۴.
-فولر، گراهام و فرانکه رند رحیم (۱۳۸۴)، شیعیان عرب: مسلمانان فراموش شده، ترجمه خدیجه تبریزی، چاپ اول، قم، انتشارات شیعه شناسی.
-قنبرلو، عبدالله (۱۳۹۰)، «الگوهای قدرت نرم در خاورمیانه»، فصلنامهی مطالعات قدرت نرم، سال اول، پاییز، شمارهی ۱.
-کلاهدوز، عباس (۱۳۸۹)، «امام با درس حکومت اسلامی انفجاری در حوزه نجف پدید آوردند»، روزنامه ایران سیاسی، سال هفدهم، ۱۶ بهمن، شماره ۴۷۱۵.
-کمالی سرپلی، عبدالقادر (۱۳۸۸)، «سیرتاریخی پیدایش حوزه های علمیه»، سخن تاریخ، شماره ۷.
-کمالیان (۱۳۸۷)، دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران و نقش زبان فارسی (گزارش پژوهشی)، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری.
-مار، فب (۱۳۸۰)، تاریخ نوین عراق، ترجمه محمد عباس پور، مشهد: بنیان پژوهش های اسلامی.
-محتشمی پور (۱۳۷۶)، خاطرات حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر محتشمی پور، تهران: انتشارات سوره.
-محقق، سید عدنان (۱۳۸۹)، «نقش و کارکرد فرا طایفه ای مرجعیت شیعه در عراق معاصر»، فصلنامه مطالعات خاورمیانه، سال هفدهم، پاییز، شماره ۳.
-مرادی، حجت اله (۱۳۸۹)، «بررسی راهبرد تهدید سخت و نرم آمریکا در محیط نوین بین المللی»، در قدرت و جنگ نرم از نظریه تا عمل، تهران: نشر ساقی.
-مشایخی، حمید رضا و اصغر خوشه چرخ (۱۳۹۱)، «نگاه نوستالژیک خاقانی و بحتری به ایوان مداین»، ماهنامه ادب عربی، سال ۴، بهار، شماره ۱.
-ملکی، محمد رضا و انسیه رازقندی (۱۳۹۰)، «دیپلماسی عمومی و دولت احمدی نژاد: بازی در سطح خرد در خاورمیانه»، فصلنامه علوم سیاسی، پاییز، شماره ۱۶.
-موسوی، سید حسین (۱۳۸۲)، «انجمن های دوستی، کوتاه ترین راه شناخت ملل»، پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه، دوم اردیبهشت ماه.
-نای، جوزف (۱۳۸۳)، قدرت نرم، ترجمه سید محسن روحانی مهدی ذوالفقاری، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق (ع).
-نای، جوزف (۱۳۸۶)، «منافع قدرت نرم»، ترجمه ناصر بلیغ، فصلنامه مطالعات بسیج، سال دهم، پائیز، شماره ۳۶.
-نای، جوزف (۱۳۸۷)، قدرت نرم؛ ابزارهای موفقیت در روابط بین الملل، ترجمه محسن روحانی و مهدی ذوالفقاری، چاپ دوم، تهران: دانشگاه امام صادق (ع).
-نای، جوزف (۱۳۸۹)، «قدرت نرم و رهبری»، ترجمه عسگر قهرمانپور بناب، در قدرت و جنگ نرم از نظریه تا عمل، تهران: نشر ساقی.
-الیاسی، محمد حسین (۱۳۸۹)، «ماهیت و عناصر قدرت نرم»، در قدرت و جنگ نرم از نظریه تا عمل، تهران: نشر ساقی.
دو فصلنامه مطالعات قدرت نرم شماره ۱۲
ادامه دارد…