شهید غلامحسین استاد

هدف از آمدن ما به جبهه این است که اسلام پا بر جا باشد و هیچ گاه زیر بار ظلم آمریکا و کشورهای ستمگر نباشیم. اگر من شهید شوم از برادرانم می‌خواهم که راه مرا ادامه دهند و پدر و مادرم هم از شهادت من دلگیر نباشند.

شهید غلامحسین استادشهید غلامحسین استاد
نام پدر: علی
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۳

 

 

 

زندگینامه
شهید غلامحسین استاد در سال ( ۱۳۴۸) در خانواده ای مذهبی و مستضعف در روستای دیهوک طبس دیده به جهان گشود. نام پدرش علی و مادرش فاطمه بود.
هفده سال از زندگی این عاشق پاک‌باز، صرف عشق به خدا و ائمه اطهار (ع) و انقلاب شد. غلامحسین در سن شش سالگی همراه با سایر هم سن و سالان به مدرسه رفت و تحصیل را تا دوره راهنمایی ادامه داد. ولی بر اثر ضعف بنیه مالی خانواده، مجبور به ترک تحصیل گردید تا در کشاورزی و سایر امور زندگی، کمک و یاور خانواده‌اش باشد. غلامحسین عاشق جبهه و جنگ بود و از اینکه می‌دید، برای رفتن به جبهه مانع بزرگی چون مخالفت پدر بر سر راهش قرار گرفت و آن‌ها به بهانه کشاورزی مانع او می‌شدند، طبع نا آرام غلامحسین، بی قرارتر می‌شد. او هر شب در خواب ندای رفتن به جبهه را سر می‌داد و از جبهه سخن می‌گفت ـ این را مادرش بعداً اذعان می‌دارد که غلامحسین با خود در خواب سخن می‌گفت که آیا رواست ما سه برادر باشیم و هیچ کدام در جبهه حضور نداشته باشیم؟ ـ تا اینکه پدر و مادر را راضی کرد که به جبهه برود و هر بار هم به پابوس آستان قدس رضوی (ع) نایل می‌شد و دین و نذر خود را ادا می‌نمود. این عاشق خستگی ناپذیر و جسور در یکی از عملیات‌ها به شدت مجروح گردید ولی او مجروحیت خود را به خانواده خود اطلاع نداد، و پنهان نگه داشت تا مبادا مانع رفتن مجدد او به جبهه شوند. تا اینکه در عملیات کربلای ۵ در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۲۳ به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
یکی از همرزمان او در بیان خاطراتش می‌گوید: غلامحسین در شب‌های عملیات با خدا راز و نیاز می‌کرد و این جمله ورد زبانش بود که خدایا! گناه من حقیر چیست که مرا نزد خود نمی‌خوانی؟ شب آخر مقداری حنا به دست و پایش مالید و حتی به دست و پای دوستان خود هم حنا بست؛ و روز بعد زمانی که بر اثر اصابت ترکش بر زمین افتاد این جمله از او شنیده شد که : حسین جان از تو ممنونم که مرا همچون قاسم، قبول کردی. پیکر مطهر شهید پس از انتقال به شهرستان طبس و تشییع بر شانه های مردم در تاریخ ۱۳۶۵/۱۱/۶ در زادگاهش بخش دیهوک به خاک سپرده شد.
‹ روحش شاد و یادش گرامی باد ›

گزیده ای از وصیت نامه شهید
«هدف از آمدن ما به جبهه این است که اسلام پا بر جا باشد و هیچ گاه زیر بار ظلم آمریکا و کشورهای ستمگر نباشیم. اگر من شهید شوم از برادرانم می‌خواهم که راه مرا ادامه دهند و پدر و مادرم هم از شهادت من دلگیر نباشند. ».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 × 1 =