روایت تکان دهنده از عشایر مظلوم دستگردان/ اقدام عجیب مدیریت توزیع برق طبس

در حالی که عشایر بخش دستگردان با مشکلات خشکسالی رو به رو هستند مدیریت توزیع برق طبس در اقدامی بی سابقه از این مردمان در قبال تجهیزات خود در این روستا تعهد دائمی می طلبد.

علی رجب زاده – به گزارش طبس نیوز از بخش دستگردان، عشایر از جمله قشر تولید کننده کشور به حساب می آیند اما اکنون ضعف مراتع، خشکسالی های پیاپی و تلف شدن دام ها و از طرفی هزینه های علوفه و سایر مشکلات، آنها را ضعیف کرده است.

و مرگ خاموشی که بر اثر قهر طبیعت و کم لطفی مسئولین گریبانگیرشان شده است.

علاوه بر این، هزینه های زندگی که برای قشر مستضعف عشایر سرسام آور است و آنها را از پای درآوره، هزینه هایی که شاید من و شما به راحتی از کنار آن گذر میکنیم بی آنکه بدانیم اینها بخشی از مشکلات بزرگ خانواده ای رنج دیده است.

درس خواندن برای آدم های آقا و پولدار است نه ما بیچاره ها…

۹۰ کیلومتری شهر عشق آباد، جایی که دورترین نقطه از شهر طبس به نام منطقه عشایری چاه مسافر و طایفه طاهری است.

به دو روستایی رفتم که عشایر اکنون یک ماه است از ییلاق برگشتند و طبق عادت زمستان اینجا ساکن میشوند.

وارد روستا شدم و مردمان خونگرمی که به استقبالم آمدند اما انگار از دیدن دوربینم زیاد خوشحال نشدند.

از آنها خواستم تا از اوضاع خود بگویند زنی اینگونه میگفت: چه بگویم وقتی که گله های هزار راسی ما به ۴۰ راس کاهش یافته و خشکسالی هر روز تیشه به ریشه زندگیمان میزند.

بغض گلویش را میفشرد، سر کودکش را نوازش میکرد تا بتواند ادامه دهد اما انگار چیزی یادش آمد و گفت این کودک من چه گناهی کرده، مگر آینده نمی خواهد، هزینه های تحصیل زیاد است، آدم های آقا و پولدار بچه هایشان به جایی میرسند نه ما بیچاره ها…

از حرفش دلم به درد آمد که چه راحت فرزندانمان به مدرسه می روند اما شاید فکرش هم نکنیم که در این مملکت و در همسایگی خودمان فرزندانی از همین دیار بخاطر پول دفتر و کتاب و هزینه راه نمی توانند بیشتر از ۶ کلاس ادامه دهند.

این زن عشایر اشک امانش نداد و گفت: دختر دیگرم بیش از ۴ سال است که عقد کرده اما به دلیل نداشتن جهیزیه نتوانستیم او را راهی خانه بخت کنیم، وسایل ها خیلی گران است، با این شرایط ما هیچ وقت نخواهیم توانست آن را تهیه کنیم.

اقدام بی سابقه و عجیب مدیریت توزیع برق طبس

اما اوضاع به همین جا ختم نمی شد و آنچه برای آنها و من بسیار عجیب به نظر میرسید برگ تعهد مدیریت توزیع برق طبس بود که به گفته اهالی حتی کنتورهای برق را جمع آوری کرده بود.

پیرمردی خمیده که کمر خود را با پارچه ای بسته بود، عصا به دست به من نزدیک شد و گفت ما نه برق میخواهیم نه هیچ چیز دیگری، تا الان هیچ کاری برای ما نکردند از الان هم نمیخواهیم کاری کنند، دنیا رو به گذر است چه با برق چه بی برق، چه با داشتن یا نداشتن.

مردی دیگری گفت: زمانی که ما به ییلاق میرویم سارقین سیم و کنتور و ترانس را میبرند که البته تاکنون از روستای ما چیزی نبردند اما از روستای همسایه ما سرقت شده بود.

ما هم دو سال بود که هزینه وصل برق را که حدود بیست و سی هزار تومان بود را پرداخت میکردیم ولی امسال گفتند باید تعهد دائمی بدهید نسبت به تجهیزات و کالاهای مربوط به مدیریت توزیع برق که در صورت مفقود شدن در هر زمانی فورا و نقدا هزینه آن به مدیریت توزیع برق طبس پرداخت و حق هیچگونه اعتراضی ندارید! 

مرد جوانی گفت: ما حدود ۸ ماه در سال در ییلاق هستیم و اینجا ساکن نیستیم و اگر در این وضعیت خشکسالی بمانیم دام خود را از دست میدهیم با این وضعیت چطور میتوانیم این تعهد را قبول کنیم، ۲۰۰ هزار تومان هزینه یک کنتور و ۵۰۰ هزار تومان سیم شبکه و سایر تجهیزاتشان به همین تربیب، ما عشایری که برای تهیه علوفه مال خود مانده ایم آیا انصاف است که این چنین برخوردی با ما شود.

زن جوانی گفت: از همه امکاناتی که در اختیار است فقط و تنها برق را به ما میدادند که آن هم از ما گرفتند و عملا خاموشی و زوال و تاریکی را مهمان خانه هایمان کردند، ما مدت یک ماه است که اینجا مستقر شدیم اما برق نداریم.

او با بغضی که در صدایش موج میزد میگفت این چطور دولت و ملتی است که رسیدگی نمیکند، زندگی ما به باد فنا رفته..

مردی دیگر از عشایر گفت: آیا ما میتوانیم در این کویر خشک بمانیم که کسی به تجهیزات آنها دست نزند؟ مگر بچه های ما نباید زنده بمانند ما مجبوریم کوچ کنیم و حتی پول اجاره زمین در بردسکن را میدهیم این خشکسالی است که ما را واردار به کوچ میکند.

وقتی آبکش، یخچال خانه میشود!

زنی دیگر از عشایر گفت همراه من بیایید تا یخچال خانه ام را به شما نشان دهم وارد حیاط خانه اش شدم و به آبکشی! که روی آن پارچه ای کشیده شده بود اشاره کرد.

نمیدانستم چه میگوید خودش رفت و آن را برداشت و پارچه را از روی آن کشید گفت این یخچال من است!

در ناباوری گوشت هایی که رو به سیاهی رفته بود را نگاه میکردم…

زن عشایر گفت: حال فرزندم خیلی بد است او را دکتر بردم، گفته او را تقویت کنم من هم دلخوش از اینکه چند روز دیگر در روستا مستقر خواهیم شد و میتوانم به او رسیدگی کنم اما اکنون میبینم که برقی وجود ندارد و به جای تقویت، مسمومیت به سراغش خواهد آمد.

مسئولین، این مردمان چه گناهی کرده اند…

مسئولین محترم هر چند شنیدید و میدانید اما خواهشی دارم که از نزدیک بیایید وضعیت زندگی عشایر اینجا را ببینید و مرهمی باشید بر زخم های کهنه آنها.

این فقط بخشی از گزارش بود و من خبرنگار خجل از اینکه نمیتوانستم کاری کنم چون مردم اینجا گفتند بارها آمدند و از ما فیلم برداری کردند.

یعنی تو هم که بروی، رفتی….

روزهایی که هنوز غول خشکسالی حمله ور نشده بود و تمام دار و ندار این مردمان را به یغما نبرده بود را یادمان نرود زمانی که نیمی از اقتصاد کشور در دستان همین قشر بود.

اما اکنون که فقط گذران عمر خود را سپری میکنند و حتی شرمنده نگاه کودکان خود هستند باید همین نعمت برق را از آنان دریغ کرد که نکند سارقان دستبرد بزنند، و تعهد دائمی از عشایر مظلومی بگیرید که آه در بساط ندارند؟

فرماندار محترم طبس حال وضعیت این قشر را دیدید، اکنون تدبیری عاجلانه را میطلبد شاید از انبوه گره های کور، این گره به دست شما باز شود.

 

قسمت اول این گزارش برای مخاطبین و مسئولین منتشر شد منتظر روایت های تکان دهنده از این قشر محروم باشید.

3 دیدگاه دربارهٔ «روایت تکان دهنده از عشایر مظلوم دستگردان/ اقدام عجیب مدیریت توزیع برق طبس;

  1. سلام مسولین اینقدر هم بی خیال نیستند بالاخره با ید خبر به گوش مسول اداره برق شهرستان برسد تا به آن رسیدگی کند و حتما اون کسی که این تعهد نامه را نوشته از پیش خود نوشته و فکر کرده کارش درست است والا مسولین ما عاقل تر از این هستند که از یک فرد عشایر تعهد بگیرند که اصلا جنبه عقلانی ندارد ! چون اساسا همچه در خواستی معقول و منطقی نیست و حتماا مسول اداره با این بی تدبیری فرد خاطی برخورد خواهد کرد چون خوب می فهمد این بی سلیقگی به پای مسولین خدوم نظام گذاشته خواهد شد چون به او می گویند مسول ! و همینطوری که مسول نشده حتما یک ملاکها و معیارهاهایی را در نظر گرفتند و این مسولیت خطیر را به او سپردند.
    زیرا کاری که درگزارش آمده عین بی تدبیری و بی مسولیت است پس بنا بر این کار یک آدم حتی عاقل نیست تا چه رسد به مسولی عاقل..

  2. دوست من از اینکه زحمت کشیدی ممنون ولی کو گوش شنوایی مگر اینکه برسد به گوش دزدان میلیاردی آنهم اگر طمع همان وسایل برقشان را ننمایند انشاء ا… خداوند نظر کنند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 + نه =