یکی جلوی پای زوار را آب و جارو می کند، دیگری شیشه عطری به دست گرفته و به کف دستها می زند، آن یکی با التماس کفش زائران را واکس میزند.
به گزارش طبسنیوز، در این راه به هر کجا که چشم میدوزی لبریز است از سیل جمعیت، وقتی در میان زائران قرار میگیری همچون قطرهای در میان دریایی که به سوی حرم اباعبدالله روانهاند.
از گوشه گوشه مسیر نوای هلابیکم به گوش میرسد.
گینس چرا ساکتی؟؟؟ چرا لال شده ای؟ این رکوردها کجای دنیا قابل تکرار است؟
اینجا قیامتی برپاست، همه هستند حتی آنهایی که نیستند و دل و روحشان را روانه کردهاند.
از نگاه ها مهربانی است که می بارد، همه لبخند به لب دارند، اینجا نمونهای عظیم از حوادث آخرالزمانی را به عینه می توان دید.
اگر ناغافل به کسی برخورد کنی و یا اگر اشتباهی سهوی از سمت تو سر بزند با نگاه تاسف بار مماشاتت نمیکند بلکه لبخند میزند، مصافحه میکند و تو را در آغوش میکشد و رد میشود.
هر کسی هر چه دارد نذر حسین «علیه السلام» کرده است.
یکی جلوی پای زوار را آب و جارو می کند، دیگری شیشه عطری به دست گرفته و به کف دستها می زند، آن یکی با التماس کفش زائران را واکس میزند.
خردسالانی که هیچ برای هدیه ندارند با مشتهای گره کرده «لبیک یا حسین» سر میدهند.
حتی زواری که توان ارائه خدماتی همچون تعمیرات، پزشکی و غیره را دارند با درج آن بر پشت کوله هایشان بدنبال این هستند که با یک تیر دو نشان بزنند و هم خادم زائران شوند و هم به ثواب زیارت با پای پیاده برسند.
اینجا از همه جای دنیا میهمان دارد و وقتی پای صحبتشان می نشینی با حیرت این حماسه را فوق العاده و وصف ناشدنی عنوان میکنند.
هر عمود مزین به نام و تصویر شهیدی است و در راه فراوان میبینی نمادهای ضد ظلم و ضد استکباری را و کوله هایی که هر کدام یک دنیا حرف برای گفتن دارند.
یکی نوشته «راهی ام، راهی به سوی خود شناسی» دیگری خطاب به ولی عصر متنی نوشته با این مضمون که «آقا جان، اگر در مسیر راه بودید و شما را نشناختم، سلام علیکم»، خیلیها به نیابت از شهدا آمده اند.
زمانی که خورشید کم کم رخ نهان میکند در کنار جاده پیر و جوان ایستادهاند و التماس میکنند تا امشب را مهمانشان شوی.
خودشان وسیله مهیا میکنند و گاها ممکن است ده دقیقهای را در مسیر باشی تا به مقصد برسی.
خانه هایشان ساده و فقیرانه است با جمعیت زیاد، اما عشق و محبت به خاندان اهل بیت از سر و رویشان می بارد.
وارد که میشوی اهل خانه به استقبال میآیند، برق شادی در چشمانشان دیده میشود و دائم از اینکه زوارالحسین (ع) مهمانشان شده اند خدا را شکر میگویند.
آب گرم و حمام و غذا و نان گرم برایت مهیا میکنند و با شوقی وصف ناشدنی به دنبال آنند بگویی که میخواهی لباسهایت را بشویی تا خودشان دست بکار شوند.
منتظر میشوند غذایت را صرف کنی تا از باقیمانده غذای زائرین اباعبدالله به نیت تبرک تناول کنند.
یکی میگفت: هر سال چیزی حدود ۶ میلیون تومان در منزلش برای زوار اربعین هزینه میکند.
پاکبانان زیادی از ایران راهی عراق شدهاند و عاشقانه در کنار رفتگران عراقی خدمت میکنند از یکی از آن ها میپرسم خطاب به عدهای که از زبالههای ایجاد شده توسط زوار سوء استفاده میکنند چه میگویی؟
پاسخ داد: اینجا امکانات و نیرو کم است و پاسخگوی نیاز زوار نیست، اما آنکسی که فکر کوچک داشته باشد، کار بزرگ را هم کوچک میبیند و بدنبال حاشیهسازی است.
وی افزود: حال ما اینجا خیلی خوب است و عشقمان خدمت به زوار امام حسین است.
اینجا فقط زیبایی است، همانی که عقیله بنی هاشم دیده بود «ما رایت الا جمیلا».
حماسه این روزها روسیاهی یزیدیان گذشته و حال را بیش از پیش نمایان کرده است، همانهایی که بدنبال حذف نام «حسین» از تاریخ بوده و هستند.
و اینجاست که باید گفت «باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟»
همه آمده اند، اینجا «کربلا»ست و «عاشورا» هنوز زنده است.
نویسنده: فهیمه سادات حقانی از کربلا
اربعینی ها التماس دعا, خدا پشت وپناهتان