اهمیت دادن به نقش طبقهبندی در علم، پذیرش این حکم را که انواعی طبیعی و مستقل از دخالت بشر در جهان وجود دارند، نامحتمل میکند.
چکیده
واقعگرایی و قراردادگرایی درجات و مراتب متفاوتی دارند. میتوان از فلاسفهای نام برد که رویکرد آن ها به علم و انواع به عنوان «واقعگرایی» قلمداد شده است، اما آن ها باور دارند که قراردادهای دانشمندان در عضویت نمونهها و در یک نوع خاص (یعنی طبقهبندی نمونهها)، نقش مهمی ایفا میکنند. از اینرو، اهمیت دادن به نقش طبقهبندی در علم، پذیرش این حکم را که انواعی طبیعی و مستقل از دخالت بشر در جهان وجود دارند، نامحتمل میکند. با وجود این، در این مقاله استدلال میشود که حتی اگر مفاهیم علمی از طریق طبقهبندی ایجاد شوند و در این طبقهبندیها ملاحظات عملگرایانه نقش ایفا کنند، باز هم مفاهیمِ حاصل قادر به بازنمایی تقسیمات طبیعی جهان خواهند بود.
برای این منظور، ابتدا رویکردهای متفاوت به واقعگرایی در مورد انواع را شرح داده و سپس به این سؤال پاسخ داده میشود که با فرض مفید بودن محمولهای نوعی در دستگاههای علمی، آیا ممکن است که انواع از پیشمعینی وجود نداشته باشند. در بخش پایانی نیز استدلال میشود که انواع علمی هویتهایی برساخته هستند، اما غالباً میتوانند بازنماییکنندۀ تقسیمات طبیعی جهان باشند.
کلیدواژگان: انواع؛ خصوصیتهای طبیعی؛ محمولهای نوعی؛ واقعگرایی؛ نلسن گودمن
نویسندگان:
کیوان الستی: دانشآموخته دکتری فلسفۀ علم در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
حسین شیخ رضایی: استادیار گروه مطالعات علم موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
فصلنامه روش شناسی علوم انسانی – دوره ۲۱، شماره ۸۳، تابستان ۱۳۹۴.