بعد از رأی ممتنع آمریکا به قطعنامهی ضدشهرکسازی اسرائیل، این سؤال پیش آمد که چرا اوباما و کاخ سفید علیه دوست و همپیمان خود رأی ممتنع دادند و در اقدامی بیسابقه طی چند دههی اخیر، چنین اقدامی را صورت دادند؟
بعد از رأی ممتنع آمریکا به قطعنامهی ضدشهرکسازی اسرائیل، این سؤال پیش آمد که چرا اوباما و کاخ سفید علیه دوست و همپیمان خود رأی ممتنع دادند و در اقدامی بیسابقه طی چند دههی اخیر، چنین اقدامی را صورت دادند؟ برای پاسخ به این سؤال، ضروری است تحلیلهای موجود را مورد بررسی قرار دهیم. در این بین، چهار تحلیل وجود دارد که توجه به هریک کمککننده برای درک این واقعیت است.
۱. تحلیل اول: اوباما با این اقدام جاده را برای ترامپ هموار کرد
برخی تحلیلها برآناند اوباما با رأی ممتنع به این قطعنامه و متعاقباً در تنگنا قرار دادن رژیم صهیونیستی، بهدنبال پاس به دولت آیندهی آمریکا مبنی بر ارائهی روابط خوب با این رژیم است. این تحلیل برآن است که بنابراین میتوان از زاویهای دیگر به ماجرای تصویب قطعنامهی ضداسرائیلی در شورای امنیت و عدم مخالفت دولت اوباما با آن نگاه کرد و این اقدام را «پاس طلایی اوباما به ترامپ» برای زمینهسازی تشکیل یک رابطهی گرم و صمیمانه میان دولت جدید آمریکا و دولت مستقر در تلاویو دانست.
ایجاد بستری برای شکلگیری رابطهی نزدیک میان ترامپ و نتانیاهو، خروجی مشخصی است که اقدام غیرمنتظرهی دولت اوباما در عدم وتوی قطعنامهی شورای امنیت سازمان ملل را بههمراه دارد و همین میتواند اصلیترین دلیل برای دست زدن به این تاکتیک سیاسی از سوی کاخ سفید باشد.
جادهی ناهموار سیاستورزی ترامپ در جامعهی ایالاتمتحده (که ناشی از شخصیت غیرسیاسی و سلبریتیگونهی او و همچنین موج تخریب شخصیت او در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ است) قطعاً نیاز به اهرمهایی برای هموارسازی دارد که این اقدام باراک اوباما میتواند یکی از مصادیق مهم و تأثیرگذار آن باشد.
این تحلیل برآن است که اوباما نهتنها با دید منفی دست به این عمل نزده است، بلکه با علم به تأثیرگذاری آن برای بهبود روابط رژیم صهیونیستی و آمریکا این اقدام را اتخاذ کرده و اتخاذ این اقدام یکی از دستاوردهای دولت اوباما برای کابینهی نتانیاهو است که سبب میشود دونالد ترامپ زودتر بهسمت او برود.
اساس این تحلیل بر این موضوع مستقر است که یک هماهنگی کامل بین ترامپ و اوباما برای این اقدام وجود داشته است و رئیسجمهور فعلی آمریکا بدون آگاهی ترامپ دست به انجام این اقدام نزده است. فرضیهی این تحلیل این است که «ترامپ از زمان برگزیده شدن بهعنوان رئیسجمهور منتخب، حضور پررنگی در تصمیمگیریها و تصمیمسازیهای کاخ سفید داشته و اتفاقاً مشورت با او یکی از رویکردهای علنی و بیانشدهی اوباما و کاخ سفید در این مدت چندهفتهای بوده است.»
همچنین یکی دیگر از ابعاد این تحلیل این است که «جادهی ناهموار سیاستورزی ترامپ در جامعهی ایالاتمتحده (که ناشی از شخصیت غیرسیاسی و سلبریتیگونهی او و همچنین موج تخریب شخصیت او در دوران تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶ است) قطعاً نیاز به اهرمهایی برای هموارسازی دارد که قطعاً این اقدام باراک اوباما میتواند یکی از مصادیق مهم و تأثیرگذار آن باشد.»
لذا اساساً مسئلهی عدم وتوی قطعنامهی شورای امنیت سازمان ملل متحد، یک اقدام نمایشی برای هموار کردن جادهی سیاستورزی کسی است که هیچ تجربهای در سیاست ندارد و برای این است که مردم آمریکا، لابی صهیونیستی (که نقش پررنگی در سیاست و اقتصاد آمریکا بازی میکند) و رژیم صهیونیستی به این فرد بهعنوان یک رئیسجمهور دارای پرستیژ سیاسی و شخصیت مدافع اسرائیل و شخصیت بینالمللی، احترام بگذارند و وی را به رسمیت بشناسند.[۱]
۲. تحلیل دوم: اوباما در حال نشان دادن عمق اختلاف خود و ترامپ است
تحلیل دوم برآن است که اوباما در حال نشان دادن اختلاف خود با دولت آیندهی ترامپ است تا بهواسطهی آن مردم آمریکا و جهان را از روی کار آمدن یک دموکرات بعد از ترامپ ترغیب کند.
تحلیلگران این نگرش برآن هستند که دولت اوباما تلاش دارد تا به مردم آمریکا چنین بگوید که سطح اختلاف و جهانبینی دولت اوباما با دولت ترامپ تا چهحد است و اینکه این اقدام در اواخر ریاست اوباما بر کاخ سفید انجام میشود، به این دلیل است که مردم در این فاصلهی کم رفتن اوباما از کاخ سفید و آمدن ترامپ به کاخ سفید این اختلاف را بهخوبی لمس کنند و از خاطر نبرند تا در انتخابات ریاستجمهوری آینده، رویکرد مناسبتری نسبتبه دموکراتها برای ورود مجدد به سیاست آمریکا داشته باشند. این تحلیل همچنین برآن است که اوباما درصدد بالا بردن هرچه بیشتر اختلافات با دولت ترامپ در واپسین روزهای ریاستش در کاخ سفید است.
به همین دلیل است که باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، در گفتوگویی اعلام کرده که اگر قادر باشد، برای بار سوم در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کند و با دونالد ترامپ به رقابت بپردازد، میتواند رأی اکثر مردم آمریکا را کسب کند.
در واکنش به این اظهارات، دونالد ترامپ، رئیسجمهوری منتخب آمریکا، با انتشار پیامی در توئیتر اعلام کرد: امکان ندارد. در همین رابطه، نیوت گینگریچ، معاون تیم انتقالی ترامپ، در مصاحبه با شبکهی «فاکسنیوز» گفت: فکر میکنم ترامپ در چند روز نخست ورود به کاخ سفید شصت تا هفتاد درصد از میراث اوباما را باطل کند.[۲]
این تحلیل نهتنها میپذیرد که اختلافات ترامپ و اوباما بسیار زیاد و پرنشدنی است، بلکه این را نیز میپذیرد که دموکراتها از همین الآن به فکر نشان دادن این اختلافات به مردم برای نکوهش آنها به رأی دادن به یک سلبریتی هستند که نه تجربهی سیاست دارد و نه برای سیاستهای آمریکا مفید است.
۳. تحلیل سوم: اوباما بهدنبال سخت کردن کار برای ترامپ و بهاصطلاح مهار ترامپ است
تحلیل سوم برآن است که دولت اوباما تلاش دارد تا کار را بر ترامپ سخت کند تا خسارتهای ناشی از ریاستجمهوری ماجراجویانهی او را در سطح بینالمللی و برای آمریکاییها به حداقل ممکن برساند. پایهی این تحلیل بر سیاست «مهار ترامپ برای دوری از سیاستهای مخرب او بنا شده است.»
موضوعی که جان بولتون تندرو آن را از طرفی دیگر بیان میکند. جان بولتون، نمایندهی سابق آمریکا در سازمان ملل، در واکنش به قطعنامهی ضدصهیونیستی در این نهاد بینالمللی و رأی ممتنع آمریکا به آن در مصاحبه با شبکهی تلویزیونی «فاکسنیوز» گفت: معتقدم که حامیان این قطعنامه یعنی مصریها و دیگران و برخی از اعضای دائم شورای امنیت و از جمله انگلیس، به دولت اوباما دربارهی اینکه محتوای این قطعنامه چه بوده است، مشاورهی لازم را دادهاند. دولت اوباما میتوانست این قطعنامه را با دادن رأی منفی از بین ببرد، زیرا به قطعنامهی مشابهی در سال ۲۰۱۱ رأی منفی داده بود، اما این اقدام بهمنزلهی خنجر زدن از پشت به اسرائیلیها بود. این اقدام کاملاً قابل پیشبینی بود. افراد طرفدار اسرائیل در آمریکا در هشت سال گذشته از سیاست اوباما در قبال خاورمیانه (غرب آسیا) دفاع کرده بودند. ما پیشبینی چنین اقدامی را میکردیم و این همان چیزی بود که شما بهخاطر حمایت از اوباما دریافت میکنید.
وی افزود: به نظرم این اقدام بهمنزلهی ضربهای محکم به دولت آتی ترامپ بود و پنجاه سال سیاستی را که مورد حمایت دو حزب عمدهی آمریکا در رابطه با خاورمیانه (غرب آسیا) و اسرائیل بود، نقض میکند.[۳]
طرفداران این تحلیل معتقدند اوباما به مخرب بودن سیاستهای ترامپ در سطح بینالمللی و برای منافع حیاتی آمریکا واقف است و هم ازاینرو تلاش دارد آنها را به حداقل ممکن برساند و چهکاری بهتر از اینکه وی را غرق در اعمال انجامشدهای قرار دهد که بازگشت به شرایط پیش از این اعمال اگر نه هزینهبر، بلکه حداقل برای کابینهی ترامپ زمانبر باشد. زمانی که اگر ترامپ بخواهد در اختیار آن قرار دهد، وقت انجام کارهای دیگر را پیدا نخواهد کرد و همین موضوع سبب میشود تا خسارتهای ترامپ به منافع حیاتی آمریکا کمتر از آن میزانی شود که اگر وی کاملاً وقت داشت و این اعمال انجام نشده بود، به بار میآورد.
۴. تحلیل چهارم: اوباما بهدنبال گذاردن یک نام نیک از خود است
در میان این تحلیلها، رویکردی نیز وجود دارد که معتقد است اوباما بهدلیل اینکه نامی نیک از خود بهجای گذارد، بهدنبال رأی ممتنع به این قطعنامه بوده است. چون وی بهدنبال ماندگار شدن نامش در تاریخ روابط و حقوق بینالملل بهعنوان پاسدار و طراح تئوری دو دولت ماندگار است. تئوریای که سالهاست همهی رؤسای جمهور آمریکا بر سر آن منازعه دارند و دولت اوباما که با وعدهی حل این مشکل به کاخ سفید رفته و شعارهایی برای تغییر در وضعیت روابط فلسطین و رژیم صهیونیستی داده است، باید گامی برای آن برمیداشت، هرچند نمادین و در دقیقهی ۹۰+۲ ریاستجمهوری خود.
این تحلیل برآن است که بایستی سیاستهای دقیقهی پایانی ریاستجمهوری اوباما را با هم تحلیل کرد. اقدامات سمبلیک برای گذاردن یک نام خوب از اوباما.
این تحلیل اضافه میکند اوباما برای «ثبت در تاریخ» دست به انجام این کار زده است تا بهنیکی از خود نامی بر جای گذارده باشد. این تحلیل همچنین اظهار میدارد در این راستا، دولت اوباما در روزهای اخیر مجموعهای از اقدامات کمسابقه را به نمایش گذاشته است:
الف) رأی ممتنع به قطعنامهی محکومیت اسرائیل بابت شهرکسازیهای غیرقانونی در اراضی اشغالی از سوی شورای امنیت و عدم وتوی این قطعنامه که صدای اعتراض دولت اسرائیل و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر راستگرای آن، را بهدنبال داشته است.
ب) اظهارات طولانی و کمسابقهی اخیر جان کری، وزیر امور خارجهی آمریکا، در تبیین سیاست خاورمیانهای دولت اوباما و ایراد سخنانی کمسابقه در آن سخنرانی علیه دولت راستگرای اسرائیل و سیاستهایش در رابطه با صلح خاورمیانه.
ج) صدور دستور ممنوعیت اکتشافات نفت در قطب شمال و آلاسکا بهعنوان یک سیاست اصولی در راستای مدیریت گرمایش زمین و محیطزیست درحالیکه انتظار میرود کابینهی بعدی آمریکا که به نظر میرسد اعتقادی به بحرانی بودن روند گرمایش زمین ندارد، دست شرکتهای خصوصی را در زمینهی استخراج منابع کانی باز گذارد.
د) و در نهایت ابلاغ تحریمهای جدید علیه روسیه در واپسین روزهای حضور اوباما در کاخ سفید و اخراج ۳۵ دیپلمات روسی از آمریکا، یکی دیگر از اقدامات دولت اوباما در واپسین روزهای حضورش در کاخ سفید است.
اقدامات و تصمیماتی که به نظر نمیرسد در دولت بعدی آمریکا نیز دوام داشته باشد، اما تا حدود زیادی نشان از تفاوت مشی و رویکرد دولت اوباما با «جانشین ناخلف» بعدی او در کاخ سفید دارد. همگی این اقدامات، دستورات و تصمیمات دقیقهی نود اوباما میتوانند تنها با یک نظر و یا یک امضای رئیسجمهور بعدی آمریکا لغو و بیاثر شوند، بهجز دستور ممنوعیت حفاری در قطب شمال و آلاسکا و برخی از سواحل اقیانوس اطلس آمریکا که دولت بعدی باید برای لغو آن به دادگاه مراجعه کند.[۴]
فرجام سخن
در این یادداشت تلاش شد به چهار تحلیلی که برای رفتار اوباما در عدم وتوی قطعنامه ضدشهرکسازی وجود داشت، اشاره شود. در تحلیل نخست بیان شد که اوباما بهدنبال دادن پاس به دولت ترامپ و تسهیل کردن کار وی برای رابطه با اسرائیل است. در تحلیل دوم بیان شد که اوباما در حال نشان دادن عمق اختلاف خود با ترامپ به مردم آمریکاست تا بهواسطهی آن مردم را از ریاست «مخوف» این شخصیت سلبریتی بر کاخ سفید بترساند و آنها را بهسمت دموکراتها برای انتخابات ریاستجمهوری چهار سال دیگر روانه کند. به همین سبب است که در جملاتی که در عرف حقوقی آمریکا متداول نیست، خطاب به ترامپ بیان میدارد که خواهد توانست او را در انتخابات آتی شکست دهد. مسئلهای که اساساً در حقوق آمریکا برای سومینبار رئیسجمهور شدن یک فرد ناممکن است. چیزی که اوباما بهعنوان واقف به این حقوق از آن اطلاع دارد، اما با نیت ترساندن مردم از آن استفاده میکند. سومین تحلیل برآن است که وی بهدنبال این است تا ترامپ را برای ابتکار عمل در حوزهی سیاست خارجی «مهار» کند تا بهواسطهی این مهار اجازهی دست یازیدن ترامپ به برخی از چیزهایی که وفق نظر اوباما مغایر با منافع حیاتی آمریکاست را ندهد. تحلیل چهارم برآن است که سوای از همهی این مسائل، اوباما بهدنبال «ثبت در تاریخ» است و وی تلاش دارد تا از خود نامی نیک در تاریخ روابط و حقوق بینالملل بهجای گذارد.
موضوعی که در این بین باقی میماند، قرار دادن گزارههای متعدد برای رسیدن به یک تحلیل همهجانبه و جامع از چرایی رسیدن اوباما به این واقعیت است. بهواقع و از دید منصفانه، همهی این تحلیلها درجهای از واقعیت را دارند و نمیتوان بهراحتی از کنار هریک گذشت.
پی نوشت ها:
[۱]. http://www.rajanews.com/news/262585
[۲]. http://www.mehrnews.com/news/3861033
[۳]. https://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/10/05/1277144
[۴]. http://www.asriran.com/fa/news/514413/
انتهای متن/