مطالعه حاضر، دوره تصدی هیلاری کلینتون در وزارت خارجه را نمایندهای از تاریخ آمریکا میداند که در آن جایگاه زنان به یکی از اصلیترین محورهای سیاست خارجی آمریکا بدل شده است.
چکیده
«تغییر نظام جنسیت» فرآیندی جهانی و اجتنابناپذیر است. امروز بیش از هر زمان دیگر «جایگاه زنان»[1] به معیار و ملاک ترقی جوامع و تمدنها بدل گشته است. نظام جنسیتی در جهان حاضر مبتنی بر الگویی از ارزشهای مدرن است و طبق شواهد تاریخی موجود، ایالات متحده نقش مؤثری در تعریف «جایگاه زنان» از بُعد هنجاری و مکانیزم ایفا نموده است.
مطالعه حاضر، دوره تصدی هیلاری کلینتون در وزارت خارجه را نمایندهای از تاریخ آمریکا میداند که در آن جایگاه زنان به یکی از اصلیترین محورهای سیاست خارجی آمریکا بدل شده است. در این مطالعه، مفهوم «تأثیر هیلاری» بهعنوان عاملی تعیینکننده در سیاست مداخلهجویی آمریکا در امور زنان مسلمان خاورمیانه و شمال آفریقا مورد بررسی و تدقیق قرار میگیرد. نکته مورد تأکید در این مقاله آن است که آمریکا از تبادلات آکادمیک و برنامههای دانشگاهی به منظور به تحرک درآوردن نسلی از زنان تحصیلکرده مسلمان بهعنوان منبع «تغییر» و «دموکراسی سازی» در منطقه استفاده میکند.
دو پروژه تِکویمِن[۲] و نِکستاسکالرز[۳] برای مطالعه موردی و جهت معرفی کلیتی از استراتژیهای آموزشی عمده آمریکا در خاورمیانه و شمال آفریقا انتخاب شدهاند. نتایج مطالعه موردی حاکی از بهکارگیری استراتژیهایی که ذکر خواهد شد هستند: الف) تشویق زنان برای ایفای نقش رهبری و دموکراسی سازی آینده؛ ب) محوریت بخشیدن به زبان انگلیسی بهعنوان ابزار ارتباطی؛ ج) برنامهریزی براساس انگیزههای دوسویه؛ د) ایجاد حس توانمندی، افزایش حس مشارکت و تقویت حس تعلقخاطر به فرهنگ و تفکر سیاسی آمریکایی.
[۲]. TechWomen
[۳]. NeXXt Scholars Initiative
کلیدواژگان
زن مسلمان؛ قدرت نرم آمریکا؛ دیپلماسی آکادمیک؛ خاورمیانه
مقدمه
در قرن ۲۱، زنان و دختران حیاتی متفاوت از مادران خود را تجربه میکنند و توسعه مبتنی بر «برابری جنسیتی»، پنجمین هدف در میان اهداف توسعه پایدار[۱] برای پسا ۲۰۱۵ سازمان ملل متحد را تشکیل میدهد. بشر پا به نظم نوین جهانی گذارده که مشخصه آن، به قول ریتا کِلی، «تغییر نظام جنسیتی» است (۲۰۰۱: ۱۵۴).
اگر در سالهای نهچندان دور جنسیت بهسادگی با توضیح ویژگیهای بدیهی و اعضای بدن و اندام جنسی همراه بود، امروز تمام این سیستم فکری برهمریخته است؛ و باور به اینکه جنسیت برخاسته از طبیعت نیست، آن را به حوزهای پرمناقشه و بیشتر یک برساخته فرهنگی متبلور در تکثری از بازنماییهای نمادین تبدیل کرده است (سندی و دیگران، ۱۹۹۰، : ۵). مفهوم جنسیت در بیان شلِگِل شامل «شیوهای است که از اعضای دو جنس انتظار میرود طبق آن درک و ارزیابیشده و رفتار کنند» (به نقل از فِرارو و دیگران، ۱۹۹۲: ۲۸۲). لذا، طبق تصریح کلر راسموسن (۲۰۰۹: ۴) کشف هرگونه «توزیع قدرت در طول خطوط تفاوت جنسیتی» کاری نبوغآمیز خواهد بود.
نظام جنسیتی شامل «دستهای از روابط متقابل جنسیتی و نهادهای جنسیتی » شده است (والبی و دیگران، ۲۰۰۹: ۳۰۱) «معانی» بخصوصی را بر تمایزات موجود بیولوژیکی تحمیل مینماید (راسموسن، ۲۰۰۹: ۴). نظام جنسیتی فعلی در جهان محصول دوران بعد از جنگ سرد و تفوق «ارزشهای مدرن» است.
غرب در این زمان خود را در موقعیت برتر و دارای «گفتمان غالب» برای تعریف مفهوم زن و کیفیت مناسب زندگی او میدانست. درنتیجه، نظام غالب جهانی جنسیت که بخصوص تبلور آن در سازمان ملل متحد قابل پیگیری است امروز همه کشورها را متعهد به بازنگری مرتب وضعیت زنان و ارائه گزارش برطبق آن، صرفنظر از تمامی تفاوتهایی کرده است که میان استانداردهای بینالمللی و ملاکهای این «جایگاه» در فرهنگهای غیر غربی و متنهای تمدنی مختلف وجود دارد.
«جایگاه زنان»: رویکردی جهانی
نظام جهانی جنسیت که از عناصر اصلی و مهم تغییر در جهان معاصر و آغاز راه گفتمان محوری «جایگاه زنان» در توسعه محسوب میشود، خود نیز دارای قابلیت تغییراست. همانطور که نادیا حجاب میگوید، امروز «جایگاه زنان تبدیل به شاخص اصلی مدرنیته جوامع شده است» (به نقل از حداد و دیگران، ۱۹۹۸: ۷). لارا دیب نیز تأکید میکند که «جایگاه زنان» همان استاندارد جهانی برای ارزیابی درجه «مدرنیته» فرهنگها و کشورهاست (۲۰۰۶: ۳۰).
نقش آمریکا در برساختن مفروضات جهانی «جایگاه زنان» بسیار قابلتوجه است. آمریکا نسخه اولیه این مفهوم را در داخل و در دورانی پیریزی کرد که نهادگرایی جهانی را در قالب تأسیس لیگ ملتها[۲] در سالهای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ دنبال مینمود (هیویت، ۲۰۱۰: ۱۵۳). از شکلگیری جنبش اتحادیه پان آمریکن[۳] تا تصویب «لایحه جایگاه زنان[۴]» (1946) که بهنوبه خود منجر به تشکیل کمیسیون ریاست جمهوری جایگاه زنان[۵] گشت[۶]؛ موضوع جایگاه زنان میرفت تا در ابعاد مختلف جامعه آمریکایی جای خود را باز کند.
نظام در حال تغییر جنسیت، حاصل شبکهای از ایدهپردازیها، کارسازمانی و مجموعه برنامههایی است که مفهوم «جایگاه زنان» را ساخته، پرداخته و آن را بهعنوان یک پروژه جهانی از ۱۹۴۸ تا ۱۹۹۵ تثبیت نمودند. با شکلگیری سازمان ملل بهعنوان یک ابزار حکومت جهانی از سوی آمریکا، فرصتی برای غرب و بهخصوص آمریکا ایجاد شد تا تدریجاً زبان مشترکی در زمینه «جایگاه زنان»، استدلالها و ساختارهای مربوطه، میان کشورهای عضو ایجاد نمایند (برت و فرانک، ۱۹۹۹).
دوره زمانی بین امضاء منشور سازمان ملل در ۱۹۴۵ و چهارمین کنفرانس جهانی زنان در پکن (۱۹۹۵) را باید لحظات تاریخی برای درک نظام «جهانی» جنسیت در اکنون دانست. بدین ترتیب، منشور سازمان ملل (۱۹۴۵) و بیانیه جهانی حقوق بشر (۱۹۴۸) از منابع اصلی هستند که به برابری، حقوق بشر و حقوق و آزادیهای کامل برای همه، ازجمله زنان، قائلاند. منشور سازمان ملل بر استانداردهای «عاری از هرگونه تبعیض براساس نژاد، جنس، زبان، یا مذهب» و بیانیه جهانی حقوق بشر بر استانداردهای «بدون هیچ نوع تبعیض اعم از نژاد، رنگ پوست، جنس، زبان، مذهب، … محل تولد و غیره» تأکید میکند.
زنان دولتی آمریکایی از پیشآهنگان فرایند تشکیل گفتمان حاضر بودند: ویرجینیا گیلدراِسلیو تنها زن منتخب از سوی فرانکلین روزولت برای عضویت در هیئت آمریکایی تقریر منشور سازمان ملل و یکی از مجموع چهار زن[۷] حاضر در میان ۱۶۰ امضاءکننده این منشور بود (اسلام، ۲۰۱۴: ۱۵) و یا در نمونه دیگر، دوروتی کنیان، نماینده آمریکا و یکی از پانزده عضو اصلی کمیسیون مقام زن بوده است[۸].
«جایگاه زنان»: «تعهد» سیاست خارجی آمریکا
ایالات متحده ارتباط معناداری میان پیشبرد حقوق و آزادی زنان و بهاصطلاح «رسالت» خود در صیانت از صلح جهانی در دوران بعد از جنگ جهانی دوم متصور بوده است. اِلِنور روزولت، همسر رئیس جمهور سابق آمریکا، در اجلاسهای ابتدایی خود در مجمع سازمان ملل در لندن (فوریه، ۱۹۴۶)، «زنان جهان» را اینگونه مورد خطاب قرار میدهد:
ما دولتهای جهان را فرامیخوانیم تا زنان را در هر گوشه از این جهان برای مشارکت فعال در امور ملی و بینالمللی تشویق نمایند و از زنان آگاه به موقعیتهایشان دعوت میکنیم تا پیش بیایند و امر صلح و بازسازی را نیز همچون امور جنگ و مقاومت عهدهدار شوند (به نقل از گزارش ویژه سازمان ملل متحد[۹]، ۲۰۱۵).
آمریکا برای چند دهه و تا موعد برگزاری چهارمین کنفرانس جهانی زنان در سال ۱۹۹۵ در پکن بهطور جدی درگیر ساخت گفتمانی برای زنان بود. در نشست مذکور، اسناد اصلی شامل بیانیه و راهنمای عمل پکن[۱۰] به تصویب رسید که همچنان از اسناد بالادستی در تبیین استانداردهای جهانی برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان محسوب میشود.
«بگذارید حقوق بشر، حقوق زنان و حقوق زنان، حقوق بشر باشد، یکبار برای همیشه». ایراد این کلمات در بیانیه پکن بود که نام هیلاری کلینتون، بانوی اول کاخ سفید در آن زمان را به نامی جهانی تبدیل کرد. وی جنبشی جهانی برای زنان را تحت قیمومیت و رهبری آمریکا راهاندازی کرد که هنوز هم با عنوان «تأثیر هیلاری[۱۱]» شناخته میشود (پارکر، ۲۰۱۳).
هیلاری کلینتون هنوز هم بهعنوان نماد «تعهد جهانی آمریکا «برای پیشبرد حقوق بشر زنان و مشارکت سیاسی- اجتماعی آنان شناخته میشود. همانطور که سند استراتژی آمریکا برای پیشگیری و پاسخ به خشونت جنسیت – محور در جهان[۱۲] (۲۰۱۲) تأکید میکند: «برابری جنسیتی و پیشرفت زنان و دختران» به رهبری کلینتون در دوره وزارتش در امور خارجه «به صف اول سه محور سیاست خارجی آمریکا یعنی دیپلماسی، توسعه و دفاع پیوست»؛ بنابراین در این بخش، به گوشهای از اقدامات کلینتون در همین راستا میپردازیم:
هیلاری کلینتون ابتدا تلاش کرد موانع موجود در داخل مرزهای آمریکا را بر طرف کند. مادلین برودین، ستون نویس روزنامه گاردین (۲۰۱۱)، معتقد است، هیلاری کلینتون موفق شد موضوع حقوق زنان را به «موضوع حیثیتی» آمریکا در سیاست خارجی بدل کند.
کلینتون ساختارهای سازمانی و مدیریت منابع انسانی را نیز با همین هدف مورد تغییر و نوسازی قرارداد. پستهای جدیدی چون فرستاده ویژه امور جهانی زنان وزارت خارجه[۱۳] و هماهنگکننده ارشد برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان در برنامه اداره توسعه بینالمللی آمریکا[۱۴] را او ایجاد کرد. مشاوران حوزه جنسیت در فرماندهی مرکزی آمریکا[۱۵]، نیروی کمکی امنیت بینالملل ناتو[۱۶]، تیمهای عملیات زنان نیروی دریایی و تیمهای پشتیبانی فرهنگی ارتش در صحنههای جنگ همچون افغانستان منصوب شدند تا بهاینترتیب مشارکت زنان محلی در فرایند ایجاد «ثبات» مورد بازنگری قرار گیرد.
در طول تصدی کلینتون در وزارت خارجه بود که راهنمای سیاسی پیشبرد برابری جنسیتی برای کارکنان وزارت امور خارجه (۲۰۱۲) برای اولین بار منتشر شد و هدف از آن تأمین اطلاعات موردنیاز کارکنان وزارتخانه در زمینه «چگونگی پیشبرد برابری جنسیتی در جهت منافع سیاست خارجی آمریکا» بود.
کلینتون در طول دوره وزارت خود از ۱۱۲ کشور، از چین گرفته تا زیمبابوه، دیدن کرد. در طول تمام این سفرها، برای اولین بار در تاریخ آمریکا فرستاده ویژه وی در امور جهانی زنان، ملانی وِرویر[۱۷]، وی را همراهی میکرد (پارکر، ۲۰۱۳). در حقیقت، در تمام این دوران کلینتون در تلاش بود جغرافیای قدرت آمریکا را توسعه دهد. او پتانسیل فراموششده شهروندان زن در کشورهای در حال گذار سیاسی را به منبعی برای «قدرت مدنی» آمریکا در سطح بینالمللی بدل کرد. کلینتون خود این فرایند را «تلاش مستمر برای ارتقاء مردمی «توصیف میکند» که رهبران جوامع خودشان حتی آنها را نمیشناسند … آمدن من عرصهای برای وجود به آنها میبخشد که میتواند شانس تلاش برای تغییر در اولویتهای دولتها را ایجاد کند» (به نقل از شریدان، ۲۰۰۹).
در سطح بینالمللی، هفت قطعنامه دررابطه با زنان، صلح و امنیت توسط شورای امنیت سازمان ملل[۱۸] به تصویب رسید، درحالیکه آمریکا را باید از حامیان تمامی آنها دانست. طبعاً، هیلاری کلینتون مشارکت زنان در صلح و امنیت را بر مبنای دغدغههای امنیتی آمریکا برساخته است. این ایده در اسناد استراتژیک مهمی همچون استراتژی امنیت ملی آمریکا (۲۰۱۰) قابل مشاهده است؛ در این سند آمده: «تجربه نشان داده است که کشورهایی صلحآمیزتر و ثروتمندترند که زنان در آن از تمامی حقوق و فرصتها برابر هستند».
هیلاری رویکرد امنیتی مرسوم آمریکا را که زمانی با گسترش تسلیحات و توان نظامی سنجیده میشد، از نو بنا کرد. برای او، پیشرفت زنان و توسعه مشارکت سیاسی آنان طیفی از دغدغهها را اعم از «نابرابری محض جنسیتی و تندروی سیاسی» در برمیگیرد (بانتینگ، ۲۰۱۱).
کاخ سفید اولین برنامه عمل ملی آمریکا[۱۹] برای زنان، صلح و امنیت (دسامبر ۲۰۱۱) را بهعنوان سندی تاریخی منتشر کرد. این اولین چارچوب حقوقی و سیاسی است (شومیکر، ۲۰۱۲) که تأکید میکند «مشارکت و حمایت از زنان بهعنوان عاملان صلح و ثبات در رأس تلاش آمریکا برای توسعه امنیت، پیشگیری، واکنش و حل نزاع و بازسازی جوامع است» (تأکید افزودهشده).
پیش از دوره تصدی هیلاری، بررسی ابعاد سیاست خارجی کاستیهایی داشت؛ بنابراین، اولین سند مرور چهارساله دیپلماسی و توسعه[۲۰] در آن زمان از سوی هیلاری کلینتون و بهمنظور ارزیابی دقیق تمامی تلاشهای دیپلماتیک و کمکهای بینالمللی آمریکا راهاندازی شد. این سند با همان تأکید مؤکد استراتژی کلینتون بر توانمندیهای زنان و دختران قابل بازشناسی است. «لحاظ کردن جنسیت در دیپلماسی و توسعه» بهعنوان اصلی مهم در این سند ارزشیابی چهارسالانه تجویز شده است. همچنین در این سند آمده است «جایگاه زنان جهان نه فقط موضوعی اخلاقی- که موضوع مربوط به امنیت ملی [ایالات متحده[ است» (سند مرور چهارساله دیپلماسی و توسعه، ۲۰۱۰).
درنهایت، باید گفت هیلاری کلینتون را میتوان چهره اصلی دانست که ذهنیت آمریکایی را برای «ارتقاء موضوع جنسیت در سیاست و عرصه عمل» آماده ساخت. ورود او به وزارت خارجه میراثی را بهجای گذارد که «تضمین میکند [فاکتور[جنسیت در تمامی نمایندگیها و مأموریتها، تخصیص بودجه و برنامهریزی و تعریف شاخصهای توسعه و نظام ارزیابی برنامهها و سیاستهای ما (آمریکا) در رابطه با زنان و دختران، مدنظر قرار گیرد» (سند مرور چهارساله دیپلماسی و توسعه، ۲۰۱۰).
توانمندسازی زنان مسلمان
تحصیل زنان در کشورهای اسلامی با بیمها، امیدها و پیچیدگیهای خاص خود همراه است. گزارش جهانی شکاف جنسیتی از سوی فروم اقتصادی جهان[۲۱] (۲۰۱۴) شکافهای میان مردان و زنان را در عوامل اساسی چون توانمندسازی و مشارکت سیاسی، مشارکت اقتصادی، برخورداری از تحصیل و سلامت و طول عمر بررسی میکند.
این گزارش حاکی از آن است که از میان ۱۴۲ کشور، ۲۰ کشور با بدترین رتبهها از حیث شاخصهای مذکور، یمن، پاکستان، چاد، سوریه، مالی، ایران، ساحل عاج، لبنان، اردن، مراکش، گینه، موریتانی، عربستان سعودی، مصر، عمان، اتیوپی، الجزیره، ترکیه، بحرین و تونس هستند. این بدان معناست که غیر از اتیوپی، تمامی این کشورها، کشورهای با جمعیت غالب مسلمان[۲۲] هستند.
از بین ده کشوری که بدترین آمار مربوط به برخورداری از تحصیل کودکان را دارند، نیز شش کشور مسلمان هستند: مالی، پاکستان، ساحل عاج[۲۳]، بورکینافاسو، نیجر و یمن (اسدالله، ۲۰۱۴).
تحصیل زنان در کشورهای عربی نیز آمارهای جالبتوجهی دارد: دختران نسبت به پسران کمتر به مدرسه میروند و دختران ۵۴ درصد از جمعیت کودکان محروم از تحصیل را تشکیل میدهند، رقمی که از سال ۲۰۰۰ بدون تغییر مانده است (همان). طبق سند آموزش برای همه: گزارش منطقهای کشورهای عربی ۲۰۱۴، زنان بخش اعظم جمعیت بیسواد در این کشورها را تشکیل میدهند. در کشورهایی مثل اردن، لیبی، موریتانی، فلسطین، سوریه، تونس و یمن، زنان ۷۰ درصد از جمعیت بیسواد و در کشورهای کمی توسعهیافتهتر، همچون بحرین، کویت و عمان، زنان کمی بیش از نصف بزرگسالان بیسواد را تشکیل میدهند.
خاورمیانه و شمال آفریقا بهعنوان قلب دنیای اسلام، هم بهلحاظ جغرافیایی و هم تاریخی، بخصوص در شرایط امروز که موج انقلابها و گذار سیاسی، در منطقهای استراتژیک واقع شده است. زنان این منطقه یکی از آسیبپذیرترین گروههای اجتماعی هستند که با چالشهای متعددی در زمینه توسعه آموزش مواجهاند: مشکلات مناطق درگیر منازعه، بروز و ظهور گروههای تندرو و تروریستی، فاکتورهای خشونتآمیز بینالمللی و یکسویه همچون تحریمها و تأثیرات مخرب آن و مسائل دیگر ازایندست.
ازاینرو، «کسری علم[۲۴]» (اسامه، ۲۰۰۶) در میان زنان مسلمان فوریت دارتر و ظریفتر از هر کاستی دیگری است و درنتیجه همین خصوصیت، خاورمیانه و شمال آفریقا حکم بازار تضمینشدهتری را برای «کالای» علم و فناوری آمریکا دارد.
توجه به عقبماندگی و ناکارآمدی آموزش زنان در کشورهای اسلامی نمیباید چشمان ما را به روی دیگر همین سکه ببندد: اشتیاق وافر به کسب دانش و علم در میان زنان مسلمان و رکوردهای فزاینده آنها در سالهای اخیر.
آموزش، چه در مدارس و چه در دانشگاههای کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا از بسیاری جهات رو به بهبود بوده است.
دادهها حاکی از آن است که مابین سالهای ۱۹۸۵ و ۲۰۱۰، نرخ سواد زنان در منطقه با رشد متوسط ۱.۵ درصد در سال افزایش یافته است که این جزء بالاترین نرخهای رشد در جهان است (بانک جهانی، ۲۰۱۳). همانطور که گزارش نابرابری جنسیتی و کارآفرینی در خاورمیانه و شمال آفریقا (۲۰۱۳) مطرح میکند: «نابرابری جنسیتی تاحد زیادی برطرف شده است و سیاستهای کلی آموزشی برای دختران و پسران در این منطقه تقریباً به سوی برابری است» (ا ای سی دی[۲۵]، ۲۰۱۳).
تقریباً در تمامی کشورهای منطقه آموزش ابتدایی رایگان و در دسترس عموم مردم است. در بسیاری از کشورهای منطقه همچون الجزایر، بحرین، کویت، قطر و امارات متحده عربی ثبتنام دختران بر پسران در مدارس پیشی گرفته است (همان). مخصوصاً در آموزش متوسطه، ثبتنام دختران بهطرز قابل توجهی از پسران بیشتر است: ۳۱.۵ درصد در برابر ۲۶ درصد (بانک جهانی، ۲۰۱۳).
آمارهای مربوط به آموزش عالی در ایران نیز حاکی از روندی رو به رشد است: طبق گزارش ملی ایران (۲۰۱۵) زنان نزدیک به ۶۰ درصد دانشجویان قبولی آزمون ورودی دانشگاهها را تشکیل میدهند و تعداد دانشجویان مؤنث دانشگاهها در مقایسه با دانشجویان مذکر در سال ۲۰۱۱، ۹۷.۶ درصد افزایش داشته است. در کشورهای عربی نیز، به گزارش طبس نیوز به نقل از زنان خاورمیانه فوربس (۲۰۱۴) اکنون زنان بالاترین نرخ ثبتنام در دانشگاههای امارات متحده عربی، فلسطین، لیبی، تونس و کویت را دارا هستند (کجرف، ۲۰۱۴).
شواهدی ازایندست هیلاری کلینتون را به این نتیجه رساندهاند که «مادام کوری بعدی در جهان امروز میتواند در کلاسهای دبیرستانی در قاهره، جاکارتا، یا موگادیشو نشسته و در پی کسب فرصتی برای کشف تواناییهایش باشد. آمریکا مصمم است تا به وی کمک کند این فرصت را بیابد» (به نقل از جونز، ۲۰۱۲).
کلینتون از دانشگاهها و نهادهای آکادمیک بهعنوان «کنشگران چندملیتی» برای تحکیم قدرت نرم آمریکا در میان زنان مسلمان دانشمند استفاده کرد. طرح او در حقیقت، پیشبرد نفوذ آمریکا در میان زنانی است که زندگی روشنفکرانه آینده منطقه را با دلبستگی به زندگی روشنفکرانه، زبان و هنجارهای لیبرال آمریکایی شکل خواهند داد (برتلسن، ۲۰۱۴).
در بخش بعد، دو مطالعه موردی بهعنوان نمونه از میان دهها برنامه و پروژه آموزشی تشریح خواهد شد که در دوره وزارت خارجه هیلاری کلینتون راهاندازی شدند و تا امروز ادامه و توسعهیافتهاند. تِکویمن[۲۶] و نِکستاسکالرز[۲۷] دو برنامهای هستند که نشان میدهند چگونه محافل آکادمیک و دانشگاهها بهعنوان جناح کمکی دیپلماسی عمومی آمریکا فعال هستند.
چارچوب تئوری و روش تحقیق
مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی با بهکارگیری روش مطالعه موردی است که به بررسی عمیق دو مورد از برنامههای وزارت خارجه آمریکا با همکاری نزدیک نهاد دانشگاه در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا میپردازد. چارچوب نظری در مطالعه حاضر مبتنی بر مفهوم «قدرت نرم» است. «قدرت نرم»، طبق نظر جوزف نای، بر تأثیرگذاری بر جمعیت هدف به نحوی اطلاق میشود که «آنان آن چیزی را بخواهند که ما میخواهیم» (1990: 181).
درواقع قدرت درهرصورتی از رهبری وجود دارد، اما در فرهنگها و جوامع مختلف مفهوم خاص خود را مییابد. از نظر نای، قدرت به «توانایی نفوذ در رفتار دیگران برای دستیابی به اهدافی که مرجع قدرت میخواهد» اطلاق میشود (۲۰۰۴: ۲)؛ اما قطعاً این تغییر حاصل نوعی دگرگونی در فضای معرفتشناسی جمعیت هدف است.
پس از دهه ۱۹۷۰ و الغاء استعمار غرب بهصورت فیزیکی، مفهوم قدرت نرم جنبههای جدیدی یافته است که از آن جمله میتوان به قول آنیبال کوییجانو «موقعیت استعمار جهانی»[28] اشاره کرد که در آن «استقلال بدون استعمارزدایی» حاصل شده است (به نقل از گراسفوگل، ۲۰۱۱). این بدان معنی است که با پایان یافتن استعمار و خروج ارتشها، قدرت فرهنگی آنها همچنان موازنه قدرت را به سمت ایشان مثبت نگاه میدارد. بهعبارتدیگر، با وجود ساختارهای قدرت نهادینه شده «جنوب» همواره تحت همان «ماتریکس قدرت استعماری» میزید (گراسفوگل، ۲۰۱۱).
در تعاملات تاریخی غرب (شمال) و شرق (جنوب) مفهوم قدرت نرم همواره بهنوعی مطرح بوده است. در عصر برتری نئوکلونیالیسم آمریکایی نیز عرصه تولید دانش به یکی از مراکز اعمال قدرت نرم بدل شده است بهنحویکه زنان مسلمان نیز در آن مشارکت دادهشده و تأثیرگذاری آن دوچندان شده است. همانطور که میشل فوکو استدلال میکند: «دانش قدرت میبخشد، قدرت بیشتر دانش بیشتر را میطلبد و این چرخه در یک دیالکتیک مؤثر بین (تولید) اطلاعات و کنترل ادامه دارد» (1979: 36).
بهعبارتدیگر، «تولید دانش از مهمترین حوزههایی است که امپریالیسم در آن فرصت عمل مییابد» (چن،۲۰۱۰: ۲۱۱). بدین ترتیب، در مطالعه حاضر مبحث «قدرت نرم» ایالات متحده در عرصه دانشگاهها و محافل آکادمیک و در ارتباط با زنان دانشگاهی خاورمیانه و شمال آفریقا مورد نظر قرار گرفته است.
مطالعه حاضر از روش مطالعه موردی بهره گرفته است که بهعنوان یک روش مؤثر برای شناخت طیف وسیعی از پدیدهها اعم از «افراد، وقایع، تصمیمات، بازههای زمانی، پروژهها، سیاستها، نهادها و دیگر سیستمها » شناخته میشود (توماس، ۲۰۱۱). مطالعه حاضر با تعمق در منابع آکادمیک، وبسایت رسمی وزارت خارجه آمریکا، منابع رسانهای پشتیبان سیاست خارجی آمریکا و وبلاگهای تأسیس شده برای هر یک از پروژههای موردمطالعه به بررسی ابعاد مختلف این پروژهها میپردازد.
پی نوشت:
[۱]. Sustainable Development Goals
[۲]. League of Nations
[۳]. Pan-American Union
[۴]. Women’s Status Bill
[۵]. Presidential Commission on the Status of Women
[۶]. این طرح آمریکا را تبدیل به یکی از اولین کشورهایی نمود که «جایگاه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مدنی زنان و ماهیت و ابعاد تبعیض مبتنی بر جنیست» بهصورت سالانه باید مورد بررسی و مرور قرار میگرفت، هرچند این طرح تا دهه ۱۹۶۰ در عمل به اجرا درنیامد (هیویت، ۲۰۱۰: ۱۵۴).
[۷]. سه زن دیگر: مینروا باماردینو (جمهوری چک)، برتا لوتز (برزیل) و وو یی فنگ (چین).
[۸]. این زیرکمیته در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل ایجاد شد که در سال ۱۹۴۶ تبدیل به کمیتهای مستقل شد.
[۹]. UN Special
[۱۰]. Beijing Declaration and its Plan of Action
[۱۱]. Hillary Effect
[۱۲]. United States Strategy to Prevent and Respond to Gender-based Violence Globally
[۱۳]. Department of State’s Ambassador-at-Large for Global Women’s Issues
[۱۴]. USAID’s Senior Coordinator for Gender Equality and Women’s Empowerment
[۱۵]. U.S. Central Command
[۱۶]. NATO's International Security Assistance Force(ISAF)
[۱۷]. Melanne Verveer
[۱۸]. قطعنامههای ۱۳۲۵ (۲۰۰۰)، ۱۸۲۰ (۲۰۰۸)، ۱۸۸۸ (۲۰۰۹)، ۱۸۸۹ (۲۰۱۰)، ۲۱۰۶ و ۲۱۲۲ (۲۰۱۳).
[۱۹]. NAP, National Action Plan
[۲۰]. Quadrennial Diplomacy and Development Review (QDDR)
[۲۱]. World Economic Forum
[۲۲]. البته این موضوع را نمیتوان صرفاً به فاکتور دین در میان جمعیت مذکور ربط داد. بلکه اغلب این کشورها در سطح حکومتی توسط حکومتهای دیکتاتوری و یا سکولار تحت حمایت غرب اداره میشوند.
[۲۳]. درصد جمعیت مسلمانان در برخی از این کشورها همچون اتیوپی (۳۳.۹ درصد) و ساحل عاج (۳۸.۶ درصد) کمتر از نصف جمعیت اصلی است.
[۲۴]. “Science deficit”
[۲۵]. OECD
[۲۶]. TechWomen Initiative به معنای برنامه زنان فناوری
[۲۷]. NeXXt Scholars Initiative به معنای دانشمدان آینده
[۲۸]. “global coloniality”
مراجع
An Open Letter to the Women of the World, Retrieved March 10, 2015 from UN Special at http://www.unspecial.org/2012/03/an-open-letter-to-the-women-of-the-world/.
A National Strategic Narrative. (2011). Woodrow Wilson International Center for Scholars, Retrieved August 24, 2014 from http://www.wilsoncenter.org/sites/default/files/A%20National%20Strategic%20Narrative.pdf.
Asadullah, N. (2014). Gender Equality in Schools in Muslim Countries: It can be Done, Retrieved September 19, 2014 from http://theconversation.com/gender-equity-in-schools-in-muslim-countries-it-can-be-done-32271.
Ban Ki-moon. (2012). The Secretary-General’s Five-Year Action Agenda, United Nations, Retrieved September 18, 2014 from http://www.un.org/sg/priorities/.
Barrett, D. and Frank, D. (1999).Population Control for National Development: from World Discourse to National Policies, in Constructing World Culture: International Nongovernmental Organizations since 1875, ed. John Boli and George M. Thomas, 198-222, California: Stanford University Press.
Bertelsen, R. (2014). American Missionary Universities in China and Middle East and American Philanthropy: Interacting Soft Power of Transnational Actors, Global Society, 28:1, pp. 113-127.
Bhatia, T. K., & Ritchie, W. C. (2004). The handbook of bilingualism. Malden, MA: Blackwell Pub.
Bunting, M. (2011). Hillary Clinton Is Proving that a Feminist Foreign Policy is Possible. Retrieved September 10, 2014 from http://www.theguardian.com/commentisfree/cifamerica/2011/jan/16/hillary-clinton-feminist-foreign-policy.
Charter of United Nations. (1945). Retrieved July 18, 2014 from http://www.un.org/en/documents/charter/chapter16.shtml.
Chen, K.-H. (2010). Asia as method: Toward deimperialization. Durham: Duke University Press.
Clarke, D. (2014). Theorizing the Role of Cultural Products in Cultural Diplomacy from a Cultural Studies Perspective. Bath: University of Bath.
Clinton, H. (2012). The Art of Smart Power. New Statesman, Retrieved October 10, 2014 from http://www.newstatesman.com/politics/politics/2012/07/hillary-clinton-art-smart-power.
Clinton, H. (2011). Remarks at Closing Luncheon for TechWomen Initiative, US State Department, Retrieved November 19, 2014 from http://www.state.gov/secretary/20092013clinton/rm/2011/07/167699.htm.
Clinton, H. (2009). Foreign Policy Address at the Council on Foreign Relations, Retrieved November 1, 2014 from http://www.state.gov/secretary/rm/2009a/july/126071.htm.
Cohick, L. H. (2009). Women in the world of the earliest Christians: Illuminating ancient ways of life. Grand Rapids, Mich: Baker Academic.
Cultural Diplomacy: The Linchpin of Public Diplomacy. (2005). Advisory Committee on Cultural Diplomacy, US Department of State, Retrieved October 5, 2014 from www.publicdiplomacy.org/55.html.
Cultural Mentor Overview. (2015). Retrieved at March 12, 2015 from https://www.techwomen.org/mentors/cultural-mentor.
Curtice, L. et al. (2011). Toward a Viable Jerusalem: The Work of Ir Amim, Palestine-Israel Journal, 17 (12).
Deeb, L. (2006). An enchanted Modern: Gender and public piety in Shi'i Lebanon. Princeton: Princeton University Press.
Delegation Trips. (2013), Retrieved August 28, 2014 from https://www.techwomen.org/program/delegation-trips.
Eastwood, B. (2007). Is Science the Key to the Middle East?, American Enterprise Institute, Retrieved October 19, 2014 from http://www.aei.org/publication/is-science-the-key-to-the-middle-east/.
۱۱ Things You didn’t Know about TechWomen Mentors. (2015). Retrieved April 17, 2015 from https://www.techwomen.org/mentorship/11-things-you-didnt-know-about-techwomen-mentors.
Eligibility and Application. (2015). Retrieved at April 28, 2015 from https://www.techwomen.org/participants/eligibility-and-application.
Esposito, J. (2010). Bigotry and Islam. Huffington Post, Retrieved November 1, 2014 from http://www.huffingtonpost.com/john-l-esposito/bigotry-and-islam-bill-or_b_765300.html.
Facts and Figures: Leadership and Political Participation. (2014). UN Women, Retrieved November 29, 2014 from http://www.unwomen.org/en/what-we-do/leadership-and-political-participation/facts-and-figures.
Ferraro, G. P. (1992). Cultural anthropology: An applied perspective. St. Paul: West Pub.
Foucault, M. (1990). The History of Sexuality New York: Pantheon.
From the IIE Blog: Find Your Passion, Find Your Impact. (2013). IIE Interactive Newsletter, Retrieved at January 12, 2015 from http://www.naylornetwork.com/iie-nwl/newsletter.asp?issueID=30461.
Griffin, M. (2010). Narrative, Culture and Diplomacy. The Journal of Arts Management, Law and Society, 38:4, 258-269.
Grincheva, N. (2010). US Arts and Cultural Diplomacy:Post-Cold War Decline and Twenty-First Century Debate. The Journal of Arts Management, Law, and Society, 40:3, pp.169-183.
Grosfoguel, R. (2011). Decolonizing Postcolonial Studies and Paradigms of Political-Economy: Transmodernity Decolonial Thinking, and Global coloniality, Transmodernity: Journal of Peripheral Cultural Production of the Luso-Hispanic World, 1 (1), Retrieved April 18, 2014 fromhttp://escholarship.org/uc/item/21k6t3fq.
Haddad, Y. Y., & Esposito, J. L. (1998). Islam, gender, & social change. New York: Oxford University Press.
Hewitt, N. A. (2010). No permanent waves: Recasting histories of U.S. feminism. New Brunswick, N.J: Rutgers University Press.
Hill, C. (2003). The Changing Politics of Foreign Policy. New York: Palgrave MacMillan.
Ir Amim: Jerusalem Program Outline. (2010). Retrieved March 10, 2015 from http://www.jstreetu.org/wp-content/uploads/IR-AMIM-JERUSALEM-PROGRAM-OUTLINE.pdf.
Jones, S. (2012). Hillary Clinton Offers “World Class” Education in the US to Women from Muslim Countries, CNSNEWS, Retrieved December 20, 2014 from http://cnsnews.com/news/article/hillary-clinton-offers-world-class-education-us-women-muslim-countries.
Kelly, R. M. (2001). Gender, globalization, and democratization. Lanham, MD: Rowman & Littlefield Publishers.
Kelley, R.J. (2010). The New Diplomacy: Evolution of a Revolution. Democracy & Statecraft, 12:2, 286-305.
Kjerfve, B. (2014). Op-ed: The State of Higher Education in the Middle East, USNews, Retrieved November 5, 2014 from http://www.usnews.com/news/college-of-tomorrow/articles/2014/12/17/op-ed-the-state-of-higher-education-in-the-middle-east.
Islam, KM B. (2014). Issues in Women’s Rights. New Delhi: Allied Publishers.
Lexi Curtice. (2015). Retrieved April 18, 2015 from https://www.linkedin.com/profile/view?id=56383826&authType=NAME_SEARCH&authToken=AwTM&locale=en_US&srchid=3135267911432066074898&srchindex=1&srchtotal=1&trk=vsrp_people_res_name&trkInfo=VSRPsearchId%3A3135267911432066074898%2CVSRPtargetId%3A56383826%2CVSRPcmpt%3Aprimary%2CVSRPnm%3Atrue.
Lock. E. (2009). Soft Power and Strategy: Developing a ‘Strategic Conception of Power’, in Parmar, I., & Cox, M. (2010). Soft power and US foreign policy: Theoretical, historical and contemporary perspectives. London: Routledge.
Luke, C. M., & Kersel, M. M. (2013). U.S. cultural diplomacy and archaeology: Soft power, hard heritage. New York: Routledge.
Mark. S.L. (2010). Rethinking Cultural Diplomacy. Political science, 62:1, pp. 62-83.
McCormick, J.M. Diplomatic History, in Hook, S. W., & Jones, C. M. (2012). Routledge handbook of American foreign policy. New York: Routledge.
Mehta, B. J. (2014). Dissident writings of Arab women: Voices against violence. New York: Routledge, Taylor & Francis Group.
Mohanty, C. T. (2003). Feminism without borders: Decolonizing theory, practicing solidarity. Durham: Duke University Press. Mr. Y. (2011).
Mottier, V. (2008). Sexuality: A Very Short Introduction. Oxford: Oxford University Press.
MSI VP Discusses US Elections and the Role of Women. (2012). Retrieved November 26, 2014 from http://www.msiworldwide.com/2012/10/msi-vp-discusses-u-s-elections-and-role-of-women-in-politics-at-u-s-state-departments-techwomen-2012/.
Najla Ataallh. (2013). Retrieved at January 27, 2015 from http://www.dev14.techwomen.org/techwomen-mentees/najlaa-ataallh.
National Review on Women’s Status in Islamic Republic of Iran. (2015). Retrieved from http://www.unwomen.org/~/media/headquarters/attachments/sections/csw/59/national_reviews/islamic_republic_of_iran_review_beijing20.ashx.
National Security Strategy. (2010). The White House, Retrieved October 4, 2014 from http://www.google.com/url?sa=t&rct=j&q=&esrc=s&source=web&cd=2&ved=0CCkQFjAB&url=http%3A%2F%2Fwww.whitehouse.gov%2Fsites%2Fdefault%2Ffiles%2Frss_viewer%2Fnational_security_strategy.pdf&ei=eIV7VNmuC473apadgrgO&usg=AFQjCNGFojGF51OBMdOOydQZXriPCQJPwQ&bvm=bv.80642063,d.d2s.
Neolova, O. et al. (2014). Soft Power as a State’s Foreign Policy Resource, Globalistics and Globalization Studies, Moscow: Uchitel Publishing House, pp. 99-103.
NEXXT Scholars Program. (2013). Retrieved at June 2014 from http://www.state.gov/e/stas/202507.htm.
NeXXt Scholars Matriculate at US Women’s Colleges to Pursue STEM Careers. (2012). Retrieved November 19, 2014 from http://www.state.gov/r/pa/prs/ps/2012/10/199153.htm.
Nye, J.S. (2011). The Future of Power, NY: PublicAffairs.
Nye, J. S. (2009). Understanding International Conflicts. 7. ed. New York: Pearson.
Nye, J. S. (2008). Public Diplomacy and Soft Power. The ANNALS of the American Academy for Political and Social Science, Issue 616, pp. 94-109.
Nye, J.S. (2005). Soft Power: the Means to Success in World Politics, NY: PublicAffairs.
Nye, J. S. (2004). Soft Power: the means to success in world politics. New York: Public Affairs.
Nye, J.S. (2003). The Velvet Hegemon. Foreign Policy. Vol. 136, pp. 74-75.
Nye, J.S. (1990). Soft Power, Foreign Policy, No.80, pp. 153-171.
Nye, J.S. & Keohane, R.O. (1972). Transnational Relations and World Politics. Cambridge:Harvard University School of Design.
Opening Doors: MENA Development Report. (2013). New York: World Bank.
Osama, A. (2006). Muslim Science must Join the 21st Century, SciDevNet, Retrieved October 28, 2014 from http://www.scidev.net/global/innovation/opinion/muslim-science-must-join-the-21st-century.html.
Palley, M. L. (2009). Women and politics around the world: A comparative history and survey. Santa Barbara, Calif: ABC-CLIO.
Parker, K. (2013). Change We Can Believe In, Retrieved October 5, 2014 from http://www.irishexaminer.com/viewpoints/analysis/change-we-can-believe-in-227395.html.
Policy Guidance on Promoting Gender Equality. (2012). Department of State, Retrieved November 3, 2014 from http://www.state.gov/documents/organization/189379.pdf.
P.Schneider, C. (2009). The Unrealized Potential of Cultural Diplomacy. The Journal of Arts Management, Law and Society, 39:4, 260-279.
P.Schneider, C. (2006). Cultural Diplomacy:Where Is It When We Need It?. The Ambassador REVIEW, Fall 2006.
Ramsey, H. (2013). Working Forum on WICTAD, Retrieved at November 25, 2014 from https://www.techwomen.org/professional-development-2/working-forum-on-women-information-and-communication-technologies-and-development-wictad.
Rasmussen, C. Some Theoretical Perspectives of Women in the Modern World in Gelb, J., & Ronfeldt, D. & Arquilla, J. (1999). What if there is a revolution in diplomatic affairs?. United States Institute of Peace Virtual Diplomacy Website, Retrieved October 27, 2014 from www.usip.org/virtualdiplomacy/ publication/reports/ronarqISA99.html.
Rutgers Student Tapped for First Group of NeXXt Scholars: US State Department Initiative Nurturing a Generation of Muslim Women in Sciences. (2015). Retrieved at March 18, 2015 from http://soe.rutgers.edu/story/rutgers-student-tapped-first-group-nexxt-scholars-us-state-department-initiative-nurturing.
Sanday, P. R., & Goodenough, R. G. (1990). Beyond the second sex: New directions in the anthropology of gender. Philadelphia: University of Pennsylvania Press.
Schacht, S. P., & Ewing, D. W. (2004). Feminism with men: Bridging the gender gap. Lanham, Md: Rowman & Littlefield.
Secretary Clinton Announces the NeXXt Scholars Initiative. (2012). Retrieved January 22, 2015 from http://www.state.gov/r/pa/prs/ps/2012/01/180291.htm.
Sheriden, M.B. (2009). Hillary Clinton Signals that She Intends to Make Women’s Rights a Signature Issue. The Washington Post, Retrieved November 22, 2014 from http://www.washingtonpost.com/wpdyn/content/article/2009/08/17/AR2009081702379.html.
Shoemaker, J. (2012). The US National Action Plan on Women, Peace, security. Retrieved October 23, 2014 from http://csis.org/publication/us-national-action-plan-women-peace-and-security.
Slaughter, A. (2011). Preface on a National Strategic Narrative, Woodrow Wilson International Center for Scholars, Retrieved August 24, 2014 from http://www.wilsoncenter.org/sites/default/files/A%20National%20Strategic%20Narrative.pdf.
Stover, W.J. (2006). Teaching and Learning Empathy. Political science Education, 1:2, pp.207-219.
Strategy to Prevent and Respond to Gender-based Violence Globally. (2012). Retrieved October 26, 2014 from http://www.state.gov/documents/organization/196468.pdf.
TechWomen Canada Sponsors. (2014).Retrieved at April 14, 2015 from www.thec100.org/programs/techwomen-canada.
TechWomen Mentees. (2013). Retrieved at December 26, 2014 from https://www.techwomen.org/techwomen-mentees.
TechWomen Network at a Glance. (2015). Retrieved at March 13, 2015 from https://www.techwomen.org/2015-program/program-update-summer-preview-2.
TechWomen Overview. (2015).Retrieved at March 13, 2015 from https://www.techwomen.org/program/overview.
TechWomen Partners. (2014). Retrieved April 23, 2015 https://www.techwomen.org/get-involved/partners.
The First Quadrennial Diplomacy and Development Review (QDDR). (2010). Department of State, Retrieved August 23, 2014 from http://www.state.gov/documents/organization/153109.pdf.
The Global Gender Gap. (2014). World Economic Forum, Retrieved October 17, 2014 from http://www.weforum.org/reports/global-gender-gap-report-2014.
Think Steve Jobs. (2012). Retrieved at July 18, 2014 from http://www.ibtimes.com/think-steve-jobs-10-emerging-tech-women-middle-east-you-should-know-about-924701.
Thomas, G. (2011). A Typology for the Case Study, Qualitative Inquiry, 17 (6): pp.511-521.
۲۰۱۴ MEPI Student Leaders Program. (2014). Retrieved December 19, 2014 from http://tunisia.usembassy.gov/2014-mepi-student-leaders.html.
۲۰۱۴ TechGirls Application Form. (2014). Retrieved December 10, 2014 from http://photos.state.gov/libraries/tunisia/231771/PDFs/techgirls%20application%20form.pdf.
U.S. National Action Plan (NAP) on Women, Peace, and Security. (2011). The White House, October 1, 2014 from http://www.google.com/url?sa=t&rct=j&q=&esrc=s&source=web&cd=1&ved=0CB8QFjAA&url=http%3A%2F%2Fwww.whitehouse.gov%2Fsites%2Fdefault%2Ffiles%2Femailfiles%2FUS_National_Action_Plan_on_Women_Peace_and_Security.pdf&ei=PoZ7VLiYJNbiapy3gLAD&usg=AFQjCNEeTum0h6IF8C3WEwS6xOZzYvG48A&bvm=bv.80642063,d.d2s.
Universal Declaration of Human Rights. (1948). Retrieved July 15, 2014 from http://www.un.org/en/documents/udhr/.
Views of the U.S. and American Foreign Policy. (2012). Pew Research Center, Retrieved October 9, 2014 from http://www.pewglobal.org/2012/06/13/chapter-1-views-of-the-u-s-and-american-foreign-policy-4/.
Walby, S. (2009). Globalization and Inequalities: Complexity and Contested Modernities. London: Sage.
Walsley, L. (2011). It’s Time for Technology Tuesdays, Retrieved July 12, 2014 from http://www.beenaproject.com/?p=1898.
Waqas, M. (2013). Women Enrollment Drives Demand for Tertiary Education, Arabian Cazette, Retrieved October 29, 2014 from http://www.arabiangazette.com/women-enrollment-drives-demand-for-tertiary-education-20130303/.
Willets, p. (2008). Transnational Actors in International Organizations in Global Politics, in Baylis, J., Smith, S. & Owens, P., eds, The Globalization of World Politics. Fourth Edition, Oxford: Oxford Publications.
Wilson Enrolls Palestinian Student as NEXXT Scholar. (2012). Retrieved June 23, 2014 from http://www.wilson.edu/news/spotlight/index.aspx? pageaction=ViewSinglePublic&LinkID=1390&ModuleID=19.
Who We Are, TechWomen. (2015). Retrieved at March 10, 2015 from https://www.techwomen.org/about-us/who-we-are.
Wright, E. O. (1997). Class counts: Comparative studies in class analysis. Cambridge: Cambridge University Press.
Yeğenoğlu, M. (1998). Colonial fantasies: Towards a feminist reading of Orientalism. Cambridge, U.K: Cambridge University Press.
نویسندگان:
سعیدرضا عاملی رنانی: استاد گروه مطالعات آمریکا و رئیس دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران
زهره نصرت خوارزمی: دکترای مطالعات آمریکا، دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران
دو فصلنامه مطالعات زن و خانواده
ادامه دارد…