سیر تحول معنای«وجود» و «موجود» از نخستین سده‏ های هجری تا عصر ابن‏ سینا

دو واژه «وجود» و «موجود» در زبان عربی، تحول معنایی یافته‌اند. این دو واژه که از ریشه «وجد» مشتق شده‌اند، معنایی سوبژکتیو دارند و حاکی از نحوه ارتباط گوینده با جهان بیرون هستند.

چکیده

دو واژه «وجود» و «موجود» در زبان عربی، تحول معنایی یافته‌اند. این دو واژه که از ریشه «وجد» مشتق شده‌اند، نخست معنایی سوبژکتیو دارند و حاکی از نحوه ارتباط گوینده با جهان بیرون هستند و پس از آن، با ورود به ترجمه عربی آثار فلسفیِ یونانی و پذیرششان از سوی فیلسوفان در تمدن اسلامی، آهسته‌آهسته، معنایشان تغییر کرده و جنبه هستی­شناختی یافته است؛ بدین صورت که از وضعیت جهان و اشیاء، به‌خودی‌خود حکایت دارد. با مرور و مقایسه متون لغوی و ادبی قبل و بعد از عصر ابن ­سینا، به این نتیجه می­ رسیم که پس از تثبیت و گسترش فلسفه در زبان عربی، معنای «از نیستی به هستی آمدن» به یکی از مهم ­ترین معانی «وجد» و دو مشتق مهم آن، یعنی «وجود» و «موجود»، تبدیل و مقبولیتِ آن روز­به­ روز فراگیرتر شده است؛ گرچه این واژه و مشتقاتِ آن، همچنان معانی سابق خود را هم حفظ کرده­ اند.

کلیدواژه ها: وجود؛ موجود؛ ابن ‏سینا؛ عصر ترجمه

نویسندگان:

اسکندر صالحی: دانشجوی دکتری فلسفۀ تطبیقی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران مدیر محتوای سایت تابناک

پرویز ضیاءشهابی: استادیار گروه فلسفه، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

عباس ذهبی: استادیار گروه فلسفه و کلام اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

دو فصلنامه حکمت سینوی (مشکوه النور) – دوره ۲۰، شماره ۵۶، پاییز و زمستان ۱۳۹۵.

برای مشاهده کامل مقاله روی فایل مقابل کلیک کنید.   

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفت − پنج =