کشور قطر بهعنوان سومین دارنده ذخایر گازی، علاوه بر گاز طبیعی، گاز مایع نیز تولید مینماید. این کشور با راه انداختن جنگ سهمخواهی با ابزارهای مختلف، به دنبال خارج کردن ایران از صحنهی رقابت است .
قطر پس از روسیه و ایران، سومین دارنده ذخایر گاز طبیعی جهان است که در سالهای اخیر با افزایش تولید و صادرات بعضا توانسته است بازارهای ایران را در منطقه برباید. اما ایران نیز با امتیازات ویژه خود همچون موقعیت ژئوپلیتیک، ذخایر گازی و همچنین راهبردهای صادراتی میتواند ضمن حفظ بازارهای کنونی بر مشتریان دائمی گاز خود بیفزاید که چنین امکانی برای قطر بدلیل موقعیت جغرافیایی، در زمینه بازار گسترده پاکستان و هند و حتی اروپا وجود ندارد. در این مقاله سعی بر این است که به راهبردهای ایران در مقابله با سهمخواهی رقیب گازی در منطقه و حتی در جهان پرداخته شود.
ذخایر گاز و سیاست راهبردی قطر در صادرات گاز
طبق گزارش منتشرشده در British Petroleum Statistics در ژوئن ۲۰۱۶، قطر دارای ذخایر گازی با ظرفیت ۸۶۶٫۲ تریلیون فوت مکعب میباشد و ۱۳٫۲ درصد از کل ذخایر گاز جهان را دارا است.[۱] عمده ذخایر گاز قطر در مناطق شمال این کشور واقع شدهاند. حوزه شمالی گاز قطر بزرگترین مخزن گاز مخلوط نشده با نفت میباشد که قطر این حوزه را با کشور ایران شریک است. این میدان گازی مشترک در عمق بیش از سه هزار متری از بستر خلیجفارس و در محوطهای به وسعت ۹۷۰۰ کیلومترمربع واقعشده است. حدود ۳۷۰۰ کیلومترمربع از این میدان مشترک، در آبهای سرزمینی ایران و حدود ۶۰۰۰ کیلومترمربع از آن در آبهای قطر واقعشده است. بر اساس برآوردهای آژانس بینالمللی انرژی، تقریباً حدود ١٠ تریلیون مترمکعب از گاز استحصال پذیر این میدان، در بخش ایرانی آن واقعشده است که حدود ٣٠ درصد از کل ذخایر گازی کشور و۴ درصد از ذخایر گازی دنیا را شامل میشود. مابقی گاز استحصال پذیر این میدان به میزان حدود ٢۴.٢ تریلیون مترمکعب، متعلق به کشور قطر است و تقریباً ٩٩ درصد ذخایر گازی این کشور و ١٣.۶ درصد ذخایر گازی دنیا را شامل میشود. بااینحال، با توجه به اینکه این میدان، یک میدان مشترک است، با تغییر شرایط میدان درنتیجه نحوه و سرعت برداشت طرفین از آن، مقدار نهایی قابلبرداشت توسط هر یک از طرفین در طول زمان متغیر است.[۲]
میدان پارس جنوبی در ایران که بخش ایرانی حوزه ذکرشده میباشد بزرگترین میدان گاز طبیعی جهان میباشد که دارای ظرفیتی معادل ۴۵۰ تریلیون فوت مکعب است. کشور قطر علاوه بر گاز طبیعی، گاز مایع نیز تولید مینماید. قطر پروژههای متعددی در میدان گنبد شمالی دارد و اکنون با ۱۶ فاز تولیدی به میزان ۶۵۰ میلیون مترمکعب در روز از بخش قطری میدان مشترک پارس جنوبی برداشت گاز دارد و این در حالی است که ایران برداشتی ۴۳۰ میلیون مترمکعبی در روز از این میدان دارد.[۳]
تمرکز قطر در بخش توسعه گاز طبیعی متمایل است به پروژههایی با مقیاس بزرگ یکپارچه مرتبط با صادرات ال ان جی[۴] (گاز طبیعی مایعشده) یا صنایع پاییندستی که در آنها از گاز بهعنوان یک ماده خام استفاده میشود. بنابراین، مشارکت با شرکتهای خارجی نفتی بینالمللی با تکنولوژی روز و متخصص در پروژههای عظیم یکپارچه، مانند اکسون موبیل، شل و توتال از سوی قطر موردنظر قرارگرفته است. قطر به پشتوانه منابع مالی و فنی این شرکتهای بینالمللی، همه برنامههای توسعه را در این میدان تکمیل کرده و به بهرهبرداری رسانده است. قطر بهعنوان کشور تولیدکننده و صادرکننده منابع هیدروکربوری تلاش میکند با راه انداختن جنگ سهمخواهی، رقیبان بهویژه ایران را از صحنهی رقابت خارج کرده و نیاز بازار کشورهای نیازمند به گاز را در منطقه غرب و جنوب آسیا تأمین کند.
یکی از امتیازات ویژه قطر، فنآوری جی تی ال [۵] یا تبدیل گاز به مایع است که فرایند تصفیه گاز طبیعی به سوختهای مایع مانند دیزل کم گوگرد و نفت در میان سایر محصولات گازی است. این تکنولوژی قادر است از گاز طبیعی، فراوردههای میان تقطیر نفتی بدست آورد و درواقع در این تکنولوژی هیدروکربورهای سنگین تر از سبکترین هیدروکربور، یعنی متان بدست میآید. کشور قطر که تا پیش از این بزرگترین تولیدکنندۀ گاز طبیعی مایعشده جهان بود، از سال ٢٠١١ به بزرگترین تولیدکنندۀ جی تی ال نیز تبدیل شد. اهمیت خاص این پروژه در آن است که گاز آن به کارخانه یا پالایشگاه جی تی ال میرود و به فرآوردههای میان تقطیر نفتی و عمدتاً بنزین و گازوئیل تبدیل میشود.
سیاست راهبردی انرژی در کشور قطر بر این است تا از تمامی امکانات موجود برای تولید و صادرات گاز برای بازارهای منطقهای و فرامنطقه استفاده نماید. کاهش صادرات به اروپا و در اصل سهلالوصول نبودن این صادرات با افزایش صادرات قطر به بازارهای جنوب و غرب آسیا همراه بوده است. صادرات قطر به مصر، پاکستان، کویت و هند در عرض یک سال با ٧١ درصد افزایش از ۶ میلیارد به ١٠,٣ میلیارد مترمکعب رسید. در چند سال اخیر اعمال تغییرات در قراردادهای بلندمدت صادرات گاز قطر به کشورهای پاکستان و هند عامل اصلی افزایش صادرات قطر است. همچنین افزایش تقاضای داخلی مصر و افزایش تقاضای کویت تحت تأثیر قیمتهای پایین محمولههای ال ان جی عامل دیگر افزایش صادرات قطر به این کشورهاست.
بهطورکلی راهبرد اصلی قطر برای صادرات بیشتر و تأمین امنیت صادرات گاز، تنوعبخشی به مشتریان و درواقع مصرفکنندگان گاز در سطح منطقهای و سهم خواهی بیشتر از این حوزه میباشد. طبعاً این امر با ابزارهایی چون پیشنهاد قیمتهای پائین تر و تخفیفات گسترده و استفاده از ابزارهای سیاسی چون تبلیغات منفی علیه ایران با توجه به فشارهای بینالمللی و تحریمهای یکجانبهای که علیه ایران صورت میگیرد، محقق میشود.
تأثیر چشمانداز قطر بر راهبردهای صادرات گاز ایران
در حوزه گازی، قطر بهعنوان اصلیترین رقیب جمهوری اسلامی مطرح است.[۶] درطی یک دهه اخیر، سیاست راهبردی انرژی دولت قطر بر روی تولید و صادرات هر چه بیشتر گاز متمرکز شده است. به نظر میرسد ایران نیز به دلیل دارا بودن ذخایر مشترک گازی با قطر می بایست از این سیاست پیروی کند. همچنین با توجه به اینکه اغلب میدانهای نفتی ایران حدود یک قرن فعال بوده اند، بهتر است با افزایش تولید گاز و صادرات آن این میدانهای نفتی را برای آیندگان حفظ کرد. درواقع این عقبماندن در برداشت از ذخایر گازی پارس جنوبی که از تأخیر در سرمایهگذاری در این میدانها روی میدهد منجر به ربایش منابع ایران خواهد شد. بنابراین بهتر است که راهبردهای ایران متمرکز بر برداشت بیشتر از ذخایر گازی پارس جنوبی باشد تا ضمن کم کردن فاصله با قطر در برداشت از این منابع، بتواند پیشتاز سرمایه گذاری و بهره برداری از این میدان مشترک باشد.
ایران دارنده دومین ذخایر گازی جهان است و موقعیت جغرافیایی آن بهترین زمینه برای صادرات گاز به کشورهای همسایه است که قطعاً با تعیین استراتژی قوی و تغییر سیاستهای صادراتی به سمت گاز میتوان علاوه بر افزایش درآمدهای ایران در مقابل تحریمها نیز ایستادگی کرد. یکی از اصلیترین بازارهای هدف برای صادرات گاز ایران هند و پاکستان است که هنوز محقق نشده است. به نظر میرسد دولت پاکستان در خصوص اجرای قرارداد خرید گاز از ایران تحت تأثیر قدرتهای بزرگ است و یکی از دلایل اصلی عدم تعیین تکلیف این قرارداد، همین مسئله است. درحالیکه ایران بهعنوان بزرگترین دارنده ذخایر هیدروکربوری جهان در همسایگی کشور پاکستان قرار دارد و میتواند بهعنوان منبعی مطمئن تأمینکننده انرژی موردنیاز این همسایه پرجمعیت خود باشد؛ اما امریکا به دنبال عقد قراردادها و تفاهمنامههای تأمین انرژی با پاکستان است تا این کشور در تأمین انرژی با ایران همکاری نداشته باشد. همین مسئله شکلدهنده به اقدامات و قراردادهای گازی فیمابین قطر و پاکستان بوده است. البته نباید فراموش کرد که عدم وابستگی پاکستان به ایران در بخش تأمین انرژی میتواند به گروهکهای تروریستی در منطقه کمک کند تا امنیت را در مرز دو کشور ایران و پاکستان با چالش مواجه کنند و دو کشور را در مرزهای خود، بهجای تلاش و تمرکز برای توسعه ملی و توجه به روابط دوجانبه، به دور تسلسل تلاش برای ایجاد امنیت وادار کند. این در حالی است که «ایران به امنیت و صلح در این منطقه نیاز دارد چرا که روابط گسترده و مثبت با هند و پاکستان برای ایران مهم است. پاکستان، همسایه جنوب شرقی ایران است و میتواند امنیت و یا ناامنی را برای ایران به ارمغان بیاورد».[7]
به نظر میرسد ایران برای صادرات گاز به کشورهای همسایه راه دشواری را در پیش دارد و رقیب سرسخت او در پارس جنوبی، اینک چشم به بازارهای ایران دوخته است که سالهاست ایران با آنها (هند و پاکستان)مذاکره کرده است. در این میان آنچه مهم است مساله تأمین امنیت انرژی ایران است. امروزه تأمین امنیت انرژی در قلب راهبردهای امنیت ملی هر کشوری جای دارد که طبعاً برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان تعاریف متفاوتی دارد. تأمین امنیت انرژی برای ایران بهعنوان یک کشور صادرکننده نفت و گاز بدین معنی است که ایران را نیازمند روابط تجاری گسترده در جهان و بالأخص با کشورهای منطقه میکند.
راهبردهای ایران برای افزایش سهم صادرات
ضرورت توجه به افزایش صادرات و تأمین امنیت صادرات گاز ایران بر کسی پوشیده نیست. این در حالی است که «همجواری ایران با سه دریای خزر، خلیجفارس و دریای عمان علاوه بر سهولت ارتباط دریایی و مسئله صادرات و واردات، موقعیت ژئوپلیتیکی خاصی را به ایران بخشیده است. بهطوریکه ایران در تمام حوزههای ژئوپلیتیکی مجاور خود یعنی حوزه قفقاز آناتولی، حوزه ژئوپلیتیکی خلیجفارس، حوزه ژئوپلیتیکی دریای عمان و اقیانوس هند، حوزه ژئوپلیتیکی فلات ایران، حوزه ژئوپلیتیکی آسیای مرکزی و در کل حوزه ژئوپلیتیکی دریای خزر دیده میشود. همچنین در اختیار داشتن جزایر بسیار مهم در خلیجفارس و تسلط بر تنگه استراتژیک هرمز، این کشور را از موقعیت برتر جغرافیایی برخوردار میسازد».[8]
حجم صادرات تابعی از چهار عامل کلّیِ مقدار تولید، میزان مصرف داخلی، میزان تقاضای خارجی و روابط سیاسی و تجاری است. مقدار تولید متأثر از میزان ذخایر و همچنین میزان سرمایهگذاری در خصوص توسعه و کشف میدانها جدید میباشد که ایران خوشبختانه ازنظر ذخایر گازی در رتبه دوم جهانی قرار دارد[۹] و با سرمایهگذاری در این حوزه میتواند بر مقدار تولید گاز خود بیفزاید. در مورد مصرف داخلی «ازجمله سیاستهایی که ایران میتواند در راستای کاهش مصرف داخلی این نوع از انرژیها به کار ببرد، فرهنگسازی در خصوص کاهش و بهینهسازی مصرف، افزایش بهرهوری، کاهش یارانههای سوختی و توسعه استفاده از پتانسیل انرژیهای تجدیدپذیر میباشد».[10]
در مورد عامل مربوط به میزان تقاضای خارجی که در شرایط کنونی اهمیت بیشتری دارد، طبیعی است که روابط سیاسی و تجاری ایران با سایر کشورهای صادرکننده و همچنین کشورهای واردکننده نقش مهمی در میزان صادرات گاز و قیمت آن دارد. فرصتهای صادرات باثبات گاز در منطقه و حتی فراتر از آن به اروپا بیشمارند ازجمله اینکه ایران با تکیهبر درآمدهای حاصل از صادرات گاز خود میتواند هر چه بیشتر در راستای اقتصاد مقاومتی و برنامه توسعه ملی گام بردارد. طبعاً در مقابله با تحریمهای صورت گرفته از طرف آمریکا و چند کشور اروپایی، تقویت رابطه وابستگی متقابل با کشور واردکننده گاز، میتواند به امنیت هر چه بیشتر صادرات گاز ایران بیانجامد. این نوع وابستگی میتواند منجر به شرایط برد – برد شود که طرفین منافع خود را در روابط هر گسترده با یکدیگر بیابند.
بنابراین در راستای افزایش سهم صادرات، ایجاد ساختاری برای اطمینان از وجود تقاضای مستمر و همراه با یک رشد منطقی برای منابع موجود انرژی با قیمت منصفانه (قیمتی که ضمن پوشش دادن هزینههای تولید و عملیاتی حداقل برای ایجاد توسعه بخش انرژی برای تأمین تقاضای داخلی و ایجاد فرصتهای تقاضای خارجی در آینده کافی باشد) و اطمینان از ثبات در وضعیت انتقال گاز بهطوریکه در هیچیک از فرایندهای تولید و انتقال آسیب جبرانناپذیری به محیطزیست وارد نگردد، ضروری است.[۱۱]
با بالا گرفتن مباحث جهانی پیرامون مسائل زیستمحیطی و تقاضای روزافزون برای این منبع انرژی، امنیت صادرات گاز از مسائل جهانی محسوب میشود. ایران میتواند امنیت تولید گاز را با منابع مختلف تقاضا افزایش دهد و در این صورت میتواند به اهداف خود ازجمله کاهش آسیبپذیری نسبت به تحریمهای اقتصادی، کاهش اثرپذیری از هر یک از فشارهای جهانی و ایجاد فرصتی برای تقاضاهای بعدی استفاده نماید. بدینوسیله ایران در بخش صادرات گاز میتواند به ثبات درآمدهای گازی دست یابد. «یکی از راههای مطلوب ایران در جهت تأمین قدرت، ثروت و امنیت بازبینی در سیاستها و رفتارهای صادرات انرژی بهویژه صدور مستقیم انرژی به اروپا است».[12] اگر ایران در آینده بتواند از طریق خطوط لوله در تأمین گاز اروپا مشارکت داشته باشد میتواند در بازار جهانی صادرات گاز نقشآفرینی بیشتری داشته باشد که این امر خود نیازمند تعامل و همکاری هرچه بیشتر با کشورهای مسیر انتقال گاز نظیر سوریه و عراق خواهد بود.
منابع:
[۱]. BP Statistical Review of World Energy June 2016, www.bp.com
[۲]. KEY NATURAL GAS TRENDS Production, www.iea.org
[۳]. INTERNATIONAL ENERGY UTLOOK 2016, www.eia.gov
[۴]. Liquefied Natural Gas
[۵]. gas-to-liquids
[۶] . پیرمحمدی، سعید، حوزههای همکاری و تعارض منافع ایران و روسیه در صادرات انرژی، وبسایت اندیشکده تبیین، منتشرشده در تاریخ ۱۳ بهمنماه ۱۳۹۵، قابل بازیابی در
http://tabyincenter.ir/16830
[۷] . مشکل عدم تکمیل لوله گاز ایران و پاکستان چیست؟، وبسایت اندیشکده تبیین منتشرشده در تاریخ ۲ بهمنماه ۱۳۹۵ قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://tabyincenter.ir/16499
[۸] . پور مهرانی، مهران، چالشهای ژئوپلیتیک ایران در مرزهای پیرامون، تهران: نشر نوآور۱۳۸۹، ص۴۱٫
[۹]. Tofigh Ali. A, Abedian Maryam. 2016. Analysis of energy status in Iran for designing sustainable energy roadmap, Renewable and Sustainable Energy Reviews 57: 1296–1306٫
[۱۰] . عابدیان، مریم و همکاران، راهبردهای سیاستگذاری در حوزه امنیت صادرات انرژی در ایران، ۱۳۹۴، فصلنامه علمی – پژوهشی سیاستگذاری عمومی، زمستان۱۳۹۴، دوره۱، شماره۴٫
[۱۱] . عابدیان و همکاران، همان.
[۱۲] . عزتی، عزت اله و محمد گل افروز، راهبرد قدرت هوشمند ایران و نقش ژئوپلیتیک انرژی (نفت و گاز) در پیشبرد آن، چشمانداز جغرافیایی در مطالعات انسانی، پاییز۱۳۹۲، سال هشتم، شماره
انتهای متن/