کردها چرا در نقطه هدف دشمن قرار گرفتند و پیوند این تحولات با جبهه مقاومت در چیست . موضوع نوشتار حاضر است.
بیان مساله
عملیات ددمنشانه تروریستی در تهران گرچه با پاسخ کوبنده سپاه پاسداران و همسویی قاطع مردم همراه شد اما زوایای بحث، سرنخ هایی از تحولات داخلی و منطقه ای را به دنبال دارد که ناشی از پیوند تحولات با منطقه است اینکه کارنامه سپاه پاسداران در مساله امنیتی با چه نگاهی باید نگریسته شود؟ کردها چرا در نقطه هدف دشمن قرار گرفتند و پیوند این تحولات با جبهه مقاومت در چیست . موضوع نوشتار حاضر است .
تحلیل مساله
برخلاف اظهار نظرهای داخلی و انگشت اتهام به سوی ناتوانی در مساله امنیتی که عموماً از سوی بدخواهان نظام مطرح می شود، و برخلاف اظهارنظرهای عجولانه و بی پایه که کردها را به کم کاری با نظام متهم می نمایند. مساله فراتر از واقعیت های داخلی است. این واقعیت ها را باید در جایی جست که رهبر فرزانه انقلاب برای استحکام درونی نظام دو مساله را قبلا مطرح فرموده بودند اما این دو مساله تحت تاثیر فضای انتخاباتی کشور عملا فراموش شد. یکی از مهمترین مسائل، سرایت انتفاضه به کرانه باختری رود اردن و منطقه تشکیلات خودگردان بود و دیگری عدم تحریک گسل های قومی مذهبی در داخل بود. این دو مساله بدون واکاوی هر نوع تحلیلی را در داخل ناکام می نماید. اول اینکه با سرایت عملیات انتفاضه به کرانه باختری، رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگران آشفته و در حالت انفعال قرار گرفتند. در حوزه میدانی فلسطینی های ساکن در کرانه باختری با عبور از موانع امنیتی در دو سال گذشته چندین بار موفق به عملیات های اشتشهادی شدند. برهمین اساس در حوزه سیاسی در مذاکرات فلسطینی – صهیونیستی تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی از اظهارات مقام معظم رهبری و نقش منطقه ای ایران خشمگین شدند تا جایی که صائب عریقات مذاکره کننده ارشد فلسطینی با حمله به مواضع ایران عملا ایران را متهم با بی ثباتی منازعه عربی – عبری نمود و از تحرکات ایران در غزه بیشتر از مقامات صهیونیستی موضع گرفت. نتیچه چنین روندی عملیاتی نمودن پروژه کردها در کشورهای منطقه با استفاده از اهرم های دمکراتیک بود.
در سوریه داعش که همسویی با اقدامات و نوع فعالیت های رژیم صهیونیتستی داشته و دارد عملا کردها را در محاصره و تا آستانه نسل کشی قرار داد اما مقاومت کردها در کوبانی، عفرین، سری کانی داعش را به انفعال کشاند گرچه در دو عملیات تروریستی در شهر الحسکه و قامیشلی داعش توانست ضرباتی وارد نماید اما اسطوره کوبانی و شکست داعش در شهر عملا نقشه رژیم صهیونیستی در میان کردهای سوریه را ناکام گذاشت. در عراق تلاش رژیم صهیونیستی برای ایجاد شکاف میان کردها بی نتیجه ماند چرا که کردها با حمایت از مردم کوبانی و اعزام نیروهای پیشمرگ داعش را در کوبانی وادار به فرار نموده و در عملیات های موصل نیروهای پیشمرگ دوشادوش نیروهای بسیج مردمی علیه داعش موضع گیری نمودند. جنگی که هنوز هم ادامه دارد و تنها حمایت و همکاری حشد الشعبی و نیروهای پیشمرگ است که داعش را در حالت انزوا قرار داده است.نقش بی بدیل سپاه پاسداران در کمک به نیروهای پیشمرگ در این مقطع بر کسی پیوشیده نیست. اظهارات مسعود بارزانی و دیگر مقامات کردی در کمک های ایران (عمدتا سپاه پاسدارن ) به پیشمرگ ها علیه داعش در نزدیکی های اربیل، مصداق چنین واقعیتی است. این موفقیت ها رژیم صهیونیستی و متحدان محافظه کار را متوجه ایران نمود. مساله ای که با اظهارات عادل الجبیر در اظهار نظری کاملا غیرحرفه ای و بدور از اصول و قواعد حقوق بین المللی دخالت عربستان در عملیات های تروریستی تهران را به اثبات رساند که تحلیل مسئولیت بین المللی عربستان در این مساله خارج از چارچوب نوشتار فوق است. اما عزم عربستان برای کشاندن جنگ داخلی به ایران عمده ترین دلیل آن شکست های جناح های سازش در مساله عربی – صهیونیستی است که سرمنشاء آن از تحولات و سرایت مقطعی انتفاضه به کرانه باختری و همکاری کردها با سپاه پاسدارن قابل ارزیابی است. کردها و سپاه پاسداران چه پیونذدی با این مساله دارند؟ نظری اجمالی واقعیت موضوع را روشن می نماید.
سپاه پاسداران: در سال های اخیر موفقیترین و منظبتترین نکات و ملاحظات امنیتی در مناطق مرزی کشور به خوبی از سوی سپاه پاسداران مدیریت شده است در شرق و جنوب شرق کشور در غرب و شمال غرب کشور سپاه با حمایت از مردم بومی منطقه به بومی گرایی و مردم داری روی آورد. به ساده ترین شیوه ممکن می توان در قالب تمثلی این واقعیت را روشن نمود. سپاه مانند دروزابانی است که در یک بازی بیش از ۹۵ صدرصد توپ های محتمل به گل را دفع نموده اما همین دروازبان یک گل خورده . آیا بجاست که که چنین دروابانی را سرزنش نمود؟ پرواضح است که تحلیل هایی که برای تخریب سپاه پاسداران صورت می گیرد، منصافنه نیست. سپاه پاسداران حتی در یک ابتکار منطقی رئیس حفاطت مجلس را تغییر داد که اوج تواضع این نهاد ارزشی را به اثبات رساند.
کردها: برکسی پوشیده نیست کردها خط مقدم نبرد علیه داعش هستند. بیش از ۴۰ شهید مدافع حرم در استانهای کردنشین ایران از ایلام تا آذربایجان غربی علیه ددمنشی داعشی ها به درجه رفیع شهادت نائل شدند. ضربه ای که دعش در خاورمیانه از کردها خورده است بیش از هر قومیتی دیگر است . همچنانکه ضربه ای که صهوینیست ها از کردها خورده اند در هیچ جبهه ای نخورده بودند. صهیونیست ها و داعشی ها در یک جبهه هیچ وقت کردها را فراموش نکرده و نخواهند و آن فتح کوبانی علیه داعش و جنگ های صلیبی و آزادسازی قدس شریف توسط صلاح الدین ایوبی از چنگال یهویدیان است. پس واقعیت حتمی وجود دارد که دشمن در کمین کردهاست بخصوص اینکه تحت تاثیر دو مساله کردها در غرب و شمال غرب به کانون وحدت ملی تبدیل شده اند. یکی حمایت قاطع مردم کرد از نمایندگان مقام معظم رهبری بخصوص پس از سفر مقام معظم رهبری به استان های کرمانشاه و کردستان و دوم اعتماد کردها به سپاه پاسداران بود. با این حال نباید از اصل غفلت دور ماند. پیوند داعشی – صهیونیستی علیه کردها و تلاش برای شکاف میان کردها و نظام بخصوص سپاه پاسداران حتمی است و نیازمند واقعیاتی است که همسویی بیشتر در برخورد با پروژه داعشی – صهیونیستی را الزام آور میسازد.
فضای کاذبی که در خلال انتخابات ریاست جمهوری ایجاد شد زنگ خطری برای همسویی سپاه پاسداران و کردهاست. چرا که تجربه سه دهه حضور سپاه در میان کردها و تجارب تاریخی کردها از بی ثباتی سیاسی و امنیتی ، مانع هرگونه شکاف است. طرح مباحثی در چارچوب سهم خواهی زیبنده یک نظام مردم سالار دینی نیست.کردها همیشه مطالباتی قانونی داشته و دارند و حل این مسائل را در چارچوب عملیاتی نمودن مصوبات مقام معظم رهبری بهترین گزینه می دانند. چرا که در تاریخ معاصر کردستان ایران هیچ شخصیتی به اندازه مقام معظم رهبری نگرش های منفی به مساله کردها را تغییر نداد. جمله معروف " استان کردستان استان فرهنگ است" و " کرمانشاه سینه ستبر ایران زمین" هیچ وقت از خاطره کردها محو نخواهد شد.
چشم انداز رویداد
مساله ای که واقعیت کنونی خاورمیانه را نمایان می سازد اولویت محور مقاومت در منطقه است. دیر یا زود داعش شکست خواهد خورد و نشانه های این شکست با بی اعتنایی داعش به مسجد تاریخی شهر موصل برهمگان آشکار شد. اما تلاش مذبوحانه رژیم های مرتجع عربی با همسویی رژیم غاصی صهیونیستی برای ایجاد شکاف ادامه خواهد داشت. پیوند سپاه پاسداران و کردها نه تنها در داخل بلکه در خارج تبعات کلیدی خواهد داشت. بسیاری از مشاوران نظامی ایران در سوریه کردها هستند و هرگونه موفقیت در داخل امید و توان محور مقاومت در جبهه داخلی سوریه را بالا می برد.از آنجا که صهیونیزم ستیزی فصل مشترک کردها و سپاه پاسداران است و داعش در بدترین وضعیت میدانی قرار دارد، طرح هرگونه مطالبه قومی مذهبی در شرایط کنونی نه به مصلحت کردها و نه امتیازی برای هر جریان سیاسی است. کردها یک واقعیت را می خواهند نابودی داعش و صهیونیزم بین الملل از منظر منطقه ای و اجرایی کردن مصوبات مقام معظم رهبری در استان های کردنشین ایران از منظر داخلی.
انتهای متن/