یکی از مهمترین فیلسوفان مورد توجه هیدگر در طول کار فکریاش دکارت است. هیدگر در مواضع مختلفی با دکارت مواجه میشود و او را مورد نقد قرار میدهد.
چکیده
یکی از مهمترین فیلسوفان مورد توجه هیدگر در طول کار فکریاش دکارت است. هیدگر در مواضع مختلفی با دکارت مواجه میشود و او را مورد نقد قرار میدهد. یکی از مهمترین مفاهیم دکارتی که مورد انتقاد هیدگر قرار میگیرد، مفهوم «جهان» است. نزد دکارت جهان به کمیّت و امتداد تقلیل مییابد و بدل به ابژهای میشود که تنها در نسبت با سوژه معنا و منزلت دارد. هیدگر در هستی و زمان تصور جدیدی از جهان را طراحی میکند و به نقد تصور دکارتی جهان میپردازد. جهان هیدگر درواقع شبکهی روابطی است که زندگی دازاین را برمیسازند. دازاین در جهان قرار دارد نه جهان در ذهن دازاین. جهان زمینهای است که در آن برقرارکردن نسبت با امر تودستی ممکن میشود و معنا مییابد. پس از این، در چند اثر از دوران متأخر نیز هیدگر مفهوم دکارتی جهان را نقد میکند. هیدگر در نوشتههایی همچون «عصر تصویر جهان» و «پرسش از تکنولوژی»، از بدلشدن جهان به تصویر و منبع انرژی یاد میکند که درواقع محصول تصور دکارتی از جهان هستند. در این مقاله بر آنایم مفهوم جهان را در اندیشهی این دو فیلسوف مطالعه کنیم و در این اثنا انتقادات هیدگر به تلقی دکارتی و نتایج برآمده از آن برای دنیای مدرن را، با ابتناء به سه اثر یادشده از وی، مورد بررسی قرار دهیم.
کلیدواژه ها: جهان؛ در ـ جهان ـ هستن؛ سوژه؛ دازاین؛ امر تودستی؛ تصویر جهان؛ تکنولوژی
نویسندگان:
سید محمدجواد سیدی: دانشجوی دکتری رشته فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی
احمدعلی حیدری: دانشیار گروه فلسفه دانشگاه علامه
فصلنامه پژوهش های فلسفی – کلامی – دوره ۱۸، شماره ۷۰، زمستان ۱۳۹۵.