کره شمالی مهمترین ابزار چین برای چانه زنی در عرصه بینالملل است و ترامپ دقیقاً در حال بازی با این ابزار علیه چین است.
گروه بینالملل خبرگزاری فارس – مهدی منوری: روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا باعث شد تا پرونده کره شمالی از حالت سکون خارج شده و به عنوان یکی از مهمترین پروندههای فعال در دستور کار ترامپ قرار بگیرد. شبکه تلویزیونی «انبیسی» خبر آماده شدن طرح آمریکا برای حمله به کرهشمالی را به نقل از منابعی در نیروهای مسلح آمریکا منتشر کرد. طرح پنتاگون شامل حمله هوایی با استفاده از بمبافکنهای «بی۱ بیلانسر» است که طبق برنامه از پایگاه هوایی اندرسون در جزیره گوآم به پرواز در میآیند و بیش از ۲۰ نقطه حساس از جمله پایگاههای شلیک موشک به عنوان هدف برای آن ها تعیین شده است. مراحل مختلف این طرح آماده شده است و پنتاگون تنها منتظر دستور دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا است تا به کره شمالی حمله کند. در مقابل پیونگیانگ نیز اعلام کرد که طرحی برای حمله به جزیره گوآم در دست بررسی دارد که به زودی آن را نهایی خواهد کرد. کره شمالی اعلام کرده قصد دارد تا طرح مربوط به حمله موشکی به تاسیسات نظامی آمریکا در گوآم را با ۴ موشک تا اواسط اوت (اواخر مرداد) تکمیل کند.
جزیره گوام با ۵۴۱ کیلومتر مربع مساحت و ۱۶۰ هزار نفر جمعیت هرچند بخشی از خاک آمریکا محسوب نمیشود اما از سال ۱۸۹۸ در قلمرو آمریکا قرار گرفته است. اهمیت اصلی جزیره گوام به دلیل این است که ۳۰ درصد از مساحت این جزیره را پایگاههای نظامی آمریکا شکل میدهد. طبق اخبار رسانههای آمریکایی ۶ هزار نیروی نظامی این کشور در گوام حضور دارند. دلیل این امر نیز به موقعیت راهبردی جزیره گوام باز میگردد. نزدیکی گوام به چین، فیلیپین، ژاپن و شبهجزیره کره باعث شده تا آمریکاییها آن را بهعنوان پایگاهی نظامی برای دفاع از منافع خود در شرق آسیا برگزینند. به دلیل این اهمیت کره شمالی این جزیره را برای هدف قرار دادن انتخاب کرده است. موشکهای کره شمالی از فراز شیمان، هیروشیما و کویچی در ژاپن عبور خواهند کرد و ظرف ۱۰۶۵ ثانیه به ۳۰ تا ۴۰ کیلومتری خاک گوام میرسند و در آب فرود خواهند آمد. اما تشدید تنش بین کره شمالی و آمریکا چگونه تحلیل میشود؟
برای تحلیل تنشهای دو کشور که حتی برخی از کارشناسان نظامی اعلام کرده اند ممکن است به جنگ جهانی سوم منتج شود باید از نظریههای روابط بین الملل مدد گرفت. یکی از این نظریهها، «نظریه بازی»ها است که به گفته ریچارد اسنایدر «وسوسه بسیار قدرتمند دستیابی به یک طرح شناختهشده و شسته رفته برای تحلیل است.» از جمله نظریههای بازی، نظریه بازی با حاصل جمع صفر است که در آن برد یکی (آمریکا) به یقین باخت دیگری (کرهشمالی) است. بنابراین تنش اخیر در بین دو کشور قطعا یک بازی با حاصل جمع صفر خواهد بود و کره شمالی بازنده این بازی خواهد بود.
دلیل تداوم موضعگیریهای تهاجمی کره شمالی نیز به نظریه «بازی ترسوها» یا «Chicken Game» مربوط میشود. این نظریه میگوید اگر یکی بترسد و منحرف شود دیگری میبرد. میتوان این نظریه را قابل کاربست به نزاع موجود میان آمریکا- کرهشمالی دانست. در تنشهای اخیر کره شمالی از تهدیدات ترامپ ترسیده و سعی دارد تنها در مواضع اعلامی به بازی خود ادامه دهد چرا که طبق این نظریه اگر بترسد و کنار بکشد بازنده بازی خواهد بود. کرهشمالی با صدور بیانیههایی اعلام کرده در صورت حمله پیشگیرانه نظامی از سوی آمریکا، لسآنجلس، سئول و مناطق دیگر را هدف قرار خواهد داد. حتی این کشور جزیره گوام را به عنوان نقطه شروع جنگ خود اعلام کرده است. پیونگیانگ با این اقدامات به دنبال القای این مسئله است که نترسیده و از بازی خارج نخواهد شد.
نظریه دیگر برای تحلیل این مسئله، نظریۀ نوواقعگرایی تهاجمی است، که توسط جان میرشایمر تئوریزه شده و مبتنی بر چند مفروض بنیادین است: نخستین و اصلی ترین هدف قدرتها، تضمین بقاست، دولتها به صورت بالقوه برای یکدیگر خطرناک هستند و نیت تهاجمی دارند. رئالیستهای تهاجمی به تنشزدایی نیز اعتقادی ندارند و از منظر آنان تنشزداییها صرفا به منزله ایجاد فرصت و فضای تنفسی برای دولتها است که به آنها اجازه میدهد تا به موقعیت مطلوب و بهتری برسند.
براساس این نظریه نیز کره شمالی و آمریکا به دنبال آن هستند تا با توجه به توان نظامی خود بیشترین ضربه به منافع طرف مقابل را وارد کنند. اما حتی طبق این نظریه نیز کره شمالی نخواهد توانست در برابر آمریکا مقاومت کند چرا که هرچند کره شمالی امکان وارد کردن ضربه نخست هستهای را دارد اما ضربه دوم را نخواهد توانست وارد کند و توسط حمله هستهای آمریکا نابود خواهد شد.
برآورد اقدامات آمریکا نشان میدهد هدف اصلی تحرکات منطقهای این کشور در شرق و جنوب شرق آسیا بههیچعنوان کره شمالی نیست و واشنگتن به دنبال افول هژمونی جهانی و منطقهای خود در پی مهار پکن به عنوان یکی از جدیترین رقبای آمریکا در عرصه بین المللی و جهانی است. حضور گسترده سربازان آمریکا در ژاپن، کره جنوبی، گوام و دیگر پایگاهها در اقیانوس آرام، برگزاری تمرینات مکرر نظامی با کشورهای منطقه، اقدامات تحریکآمیز در دریای جنوب چین در نزدیکی جزایر مورد اختلاف چین با همسایگانش و استقرار سامانه موشکی تاد در کره جنوبی که با توجه به برد رادارهای آن میتواند تمام آسمان چین را هم تحت پوشش قرار دهد بهخوبی مؤید این موضوع است.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت هدف بازی جدید ترامپ با کره شمالی هدف قرار دادن چین است. چرا که کره شمالی مهمترین ابزار چین برای چانه زنی در عرصه بین الملل است و ترامپ دقیقا در حال بازی با این ابزار علیه چین است. در این میان کره شمالی نیز سعی دارد با تمسک به نظریه بازیها از طریق تهدید کردن آمریکا خود را قدرتمند نشان دهد تا به نوعی خود را در بازی حفظ کند و بازنده “بازی ترسوها” نباشد.