غرب ناگزیر به کنار آمدن با روسیه است

تقابل بیشتر غرب با روسیه و تشدید تنش‌ها در عمل چندان محتمل به نظر نمی‌رسد. شرایطی که در واقع باعث می‌شود غرب بجای تنش افزایی و تقابل جویی بیشتر با روس‌ها، حفظ وضعیت موجود را مدنظر قرار دهد.

اختلافات میان روسیه و آمریکا این روزها به میدان نبرد دیپلماتیک و کنسولی کشیده شده است.

 چهارشنبه گذشته، دیمیتری پسکوف، سخنگوی ریاست جمهوری روسیه با تعیین ضرب العجل زمانی برای خروج دیپلمات‌های آمریکایی اعلام کرد که این دیپلماتها برای تَرک خاک روسیه تا اول سپتامبر فرصت دارند. پیش از تعیین ضرب العجل توسط روسیه، گفته شده بود که دولت واشنگتن، امکان استفاده از شش ساختمان در خاک ایالات متحده که پنچ تای آنها تاسیسات دیپلماتیک روسیه محسوب می‌شدند را برای دیپلمات‌های روسی محدود کرده است. اقدامی که یوری اوشاکوف" مشاور رئیس جمهوری روسیه در امور سیاسی، آن را «تسخیر زورمدارانه» اموار متعلق به دولت روسیه عنوان کرد.

تصمیم روسیه برای خروج دیپلمات‌های آمریکایی به دنبال اعمال دور تازه‌ای از تحریم‌های مجلس نمایندگان و سنای آمریکا در ماه ژوئن یعنی کمتر از دو ماه پیش گرفته شد و پوتین دستور کاهش ۷۵۵ دیپلمات و کارمند آمریکایی که در سفارت یا کنسولگری های این کشور در روسیه هستند را صادر و اعلام کرد که سقف شمار دیپلمات های آمریکایی در این کشور باید به ۴۵۵ نفر برابر با شمار دیپلمات های روس در آمریکا برسد.

تحریم‌های ضد روسی در آمریکا که بیشتر پروژه های نفت و گاز روسیه را هدف قرار داده است، در عین حال تنها در دوره ترامپ نیست که دنبال می‌شود، بلکه در دوره اوباما و از زمان الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه نیز جریان داشت و حتی اوباما در ماه‌های پایانی حضور خود در کاخ سفید فرمان اخراج ۳۵ دیپلمات روسی را از واشنگتن صادر کرد.

با وجود این شرایط و اگرچه به نظر می‌رسد تقابل روسیه و غرب در حال تشدید است، اما نمی‌توان انتظار داشت که کلیت غرب شامل اروپا و آمریکا چندان متمایل به تقابل بیشتر و در واقع تشدید منازعات جاری باشند. براین اساس شاید با احتمال بیشتری بتوان عنوان کرد که تقابلات ضدروسی در غرب و بویژه در آمریکا بطور معمول در حوزه دیپلماتیک و کنسولی باقی بماند و غرب و بویژه واشنگتن فاقد ظرفیت لازم برای تشدید تنش‌ خود با مسکو باشد. به بیان دیگری می‌توان گفت که وجود مجموعه عواملی باعث می‌شود تا اتحادیه اروپا و آمریکا ناگزیر به تحمل روسیه در وضعیت فعلی و عدم تقابل جویی بیشتر با این کشور باشند.

تمایل اروپا به کنار آمدن با روسیه به جای تقابل

واکنش روسیه در شرق تهدید علیه اتحادیه اروپاست: بر خلاف آمریکا، اروپا وقتی با واکنش متقابل روسیه مواجه می‌شود، این واکنش در واقع تهدید موجودیتی و ارضی علیه اروپا به شمار می‌رود. واکنش مسکو به استقرار یک هزار نیرو و تقویت نیروهای ناتو در لهستان و کشورهای بالتیک، استقرار ۱۰ هزار نیرو در سه منطقه مرزی غربی شامل روستوف-نا-دونو، اسمولنسک و وورونژ بوده است که هر سه منطقه در غربی‌ترین مرز با اروپا قرار دارند. اگر در این موارد واکنش مسکو برای واشنگتن نوعی پاسخ متقابل ارزیابی شود، این پاسخ برای اروپا  تهدید استراتژیک و ارضی است و در این جا امنیت اروپا با بیشترین خطر روبروست.

یک جانبه‌گرایی ایالات متحده در دوره ترامپ: اگر اروپا پیش از دوران ترامپ با اعتماد به نفس بیشتری حاضر بود در مقابل مسکو قد علم کند، اما این اعتماد به نفس اروپایی متاثر از روی کارآمدن ترامپ در امریکا به شدت افول کرده است. علی‌رغم اتخاذ سرسخت‌ترین مواضع ضد روسی از جانب واشنگتن، اما برای اروپا رفتار آمریکا در دوره ترامپ چندان قابل اعتماد نیست. آمریکای ترامپ با نوعی مشی یک‌جانبه‌گرا و لغو برخی توافقات پیشین میان دو سوی آتلانتیک از جمله قرار تجارت آزاد، نشان می‌دهد چندان پای بندی و تعهد خاطری به متحدان اروپایی خود ندارد و بروکسل در این شرایط نمی‌تواند اعتماد کامل خود را متوجه واشنگتن ساخته و در موضوعات سیاست خارجی از جمله در ارتباط با روسیه پیروی مطلق از واشنگتن را مدنظر قرار دهد. همین نگرانی از یک‌جانبه‌گرایی آمریکایی هاست که باعث می‌شود اروپا در مقابل تحریم‌های اخیر ضدروسی موضعی انتقادی را اتخاذ کرده و در واقع به تحمل وضعیت فعلی با روسیه به جای تقابل متمایل شود. مواضع انتقادی برخی مقامات اروپایی از جمله ژان کلود یونکر رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا نسبت به اعمال تحریم آمریکا علیه روسیه و ایران نشان داد، اروپا به مانند گذشته توان همراهی بی چون و چرا در سیاست خارجی واشنگتن را ندارد.

پیوند انرژیک روسیه و اروپا: وابستگی اروپا به گاز روسیه بدون تردید یکی از مهمترین دلایل تمایل اروپا به کنار آمدن با مسکو است. قطع وابستگی اروپا به منابع انرژی روسیه در حوزه گاز همواره از زمان بحران اوکراین در مارس ۲۰۱۴ مد نظر رهبران اروپایی بوده، هرچند تا کنون درعمل بورکسل نتوانسته آن را اجرا کند. منابع جایگزین گاز برای اروپا از جمله نروژ توان کافی برای تامین گاز این قاره را ندارد و گاز هلند نیز به گفته مقامات هلندی از کیفیت گاز روسیه برخوردار نیست. همچنین سایر منابع خارج از اروپا از جمله ایران و قطر نیز بدلیل نیاز به ایجاد زیر ساخت وخط لوله انتقال و همچنین عبور از برخی مناطق بی‌ثبات در خاورمیانه نه برای اروپا از نظر قیمت تمام شده به ارزانی گاز روسیه است و نه اطمینان خاطر لازم را از نظر تامین امنیت این خطوط در مسیرعبور خواهد داشت. لذا گاز روسیه در حال حاضر قابل دسترس‌ترین منبع انرژی اروپا به شمار می‌رود که وابستگی به آن برای اروپا اجتناب ناپذیر است. مصرف سالانه گاز اروپا در حال حاضر به حدود ۴۵۰ میلیارد متر مکعب میرسد که یک سوم آن از سوی روسیه تامین می‌شود و فراتر از آن قرار است یک طرح نه و نیم میلیارد دلاری در آینده نزدیک صادرات سالانه گاز روسیه به اروپا را ۵۵ میلیارد متر مکعب دیگر بالا ببرد. به بیان دیگری امنیت اروپا در عرصه انرژی تا اندازه زیادی در گرو صنعت گاز روسیه است و این وابستگی حتی در مقایسه با گذشته بیشتر نیز شده است.

ناگزیری آمریکا به تحمل روسیه

جبهه ضد روسی در غرب یکدست نیست: همان گونه که گفته شد با وجود تمایل واشنگتن به تقابل با مسکو، اما اروپا در این ارتباط چندان با آمریکا همراه نیست. اگرچه  از سال ۲۰۱۴ و متاثر از الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه، غرب تصمیم به تقابل جدی با روسیه گرفت، اما با وجود همراهی پیشین اروپا و آمریکا در این موضوع، اما در حال حاضر ائتلاف ضدروسی در غرب چندان به مانند گذشته همسو نیست. درواقع اعمال تحریم‌های بیشتر آمریکا علیه روسیه بیشترین زیان تجاری را نصیب کشورهایی مانند ایتالیا، مجارستان و بلغارستان خواهد کرد که از نزدیکی روابط با مسکو حمایت کرده و از شرکای اقتصادی مهم روسیه در اروپا بشمار می روند. این زیان تجاری از طرف دیگر به ضعف توان تجاری این کشورها برای همکاری مشترک در اتحادیه اروپا منجر خواهد شد و در نتیجه مقامات اتحادیه با هدف مقابله با تضعیف اقتصادی اعضا مجبور به واکنش منفی در مقابل تشدید تنش آمریکا و روسیه خواهند شد. در جریان تحریم‌های اخیر کنگره آمریکا علیه روسیه، وزارت خارجه فرانسه در بیانیه‌ای انتقادی اعلام کرد تحریم‌های جدید آمریکا علیه روسیه و ایران به دلیل تاثیرات آن بر دیگر کشورهای جهان، مغایر قوانین بین‌المللی است. براین اساس شکاف  در جبهه آمریکا و اروپا در ارتباط با تقابل با روسیه، یکی از مهمترین دلایل ناگزیری واشنگتن به تحمل مسکو خواهد بود.

نیاز آمریکا به جلب همکاری روسیه: در حالی که واشنگتن این روزها مواضع بسیار پرتنش و خطرآفرینی را در موضوع کره شمالی اتخاذ می‌کند و در مقابل پیونگ‌یانگ تهدیدات مکرر خود را متوجه ایالات متحده می‌کند، کاخ سفید به حفظ همه کانال‌های ارتباطی موجود در مسئله کره شمالی نیازمند است. بدون چین و روسیه، آمریکا به هیچ عنوان قادر به پیگیری مسئله کره شمالی نخواهد بود و روسیه به همراه چین در دسترس‌ترین ابزار غرب در موضوع کره شمالی به شمار می‌رود. علاوه براین در سایر حوزه‌های منطقه‌ای از جمله در افغانستان و سوریه، آمریکا خود را نیازمند جلب همکاری روس‌ها می‌بیند. در افغانستان پیگیری گفتگوهای صلح که با هدف بازگرداندن دوباره طالبان به صحنه سیاسی افغانستان می‌باشد، از طریق روس‌ها امکان‌پذیرتر است و در صورت تقابل بیشتر واشنگتن و مسکو، عملیات ائتلاف آمریکایی ضد داعش در سوریه مختل خواهد شد. مسئله‌ای که چندان خوشایند واشنگتن نیست و پنتاگون ترجیح می‌دهد بجای اختلال در کار ائتلاف تحت رهبری‌اش در سوریه، از تشدید تقابل خود با مسکو پرهیز نماید.

براین اساس با توجه به مجموع شرایط مذکور است که تقابل بیشتر غرب با روسیه و تشدید تنش‌ها در عمل چندان محتمل به نظر نمی‌رسد. شرایطی که در واقع باعث می‌شود غرب بجای تنش افزایی و تقابل جویی بیشتر با روس‌ها، حفظ وضعیت موجود را مدنظر قرار دهد.

انتهای متن/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × 2 =