چرا مردم تقابل قالیباف – هاشمی را باور نمی‌کنند؟

قالیباف آنزمان نیز که خیز نهایی را برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم برداشته بود، به دیدار اکبر هاشمی رفسنجانی که ریاست دولت تکنوکرات ها را در دهه ۷۰ بر عهده داشت، رفت تا گمانه زنی ها درباره رابطه اش با هاشمی را بار دیگر شدت بخشد.

طبس نیوز: قالیباف آنزمان نیز که خیز نهایی را برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم برداشته بود، به دیدار اکبر هاشمی رفسنجانی که ریاست دولت تکنوکرات ها را در دهه ۷۰ بر عهده داشت، رفت تا گمانه زنی ها درباره رابطه اش با هاشمی را بار دیگر شدت بخشد.
رجانیوز – ابوذر هادی‌پور: انتخابات ریاست جمهوری فرصت مناسبی برای مشخص شدن مرزبندی‌ گروه‌ها و چهره‌های سیاسی به شمار می‌رود با این حال برخی از این افراد و گروه‌ها که نمایندگی گفتمان‌های تقلبی را بر عهده دارند نیز تغییر چهره داده و گمان می‌برند هجمه تبلیغاتی می‌تواند حافظه تاریخی یک ملت را پاک کند.

به گزارش رجانیوز، هاشمی رفسنجانی که در طول ۸سال گذشته لیدری مخالفت با جریان انقلابی را بر عهده داشته است، برای سنجش میزان مقبولیت خود و البته با هدف گسترش ایده‌هایش برای دوازدهمین بار در ۳۳ سال گذشته پا به جریان انتخابات گذاشته است‌.

وی در سال ۸۴ و در جریان انتخابات ریاست جمهوری آن سال نشان داد که ظرفیت مناسبی برای گروه‌های اپوزیسیون برای مخالفت با جریان انقلابی به حساب می‌آید.

هاشمی البته در جریان فتنه ۸۸ به صورت تمام قد پشت میرحسین موسوی درآمد تا نشان دهد هر چند در صحنه مستقیم انتخابات حضور ندارد ولی همچنان پرچمدار مخالفت با جریان سوم تیر به حساب می‌آید.

در جریان همین انتخابات بود که نامه معروف به “بدون سلام و والسلام ” از سوی هاشمی منتشر شد، این نامه به وضوح بیانگر آن بود که دشمنی هاشمی با احمدی‌نژاد بهانه‌ای برای تضعیف برخی از اصول و آرمان‌های نظام است.

هر چند پس از سال ۸۸ با زاویه گرفتن احمدی نژاد از همین اصول و آرمان‌ها وی عملا به تفکری که بر مبنای آن روی کار آمد پشت کرد ولی با این حال هاشمی در مخالفت با گفتمان مبنتی بر مقاومت ثابت قدم ماند ودر اظهارات و بیانیه‌هایش به صراحت و یا به تلویح به این موضوع اشاره می‌کرد.

البته مخالفت هاشمی با اصول انقلاب در سال‌های اخیر به گونه‌ای بود که نه حامیان و نه مخالفانش این مخالفت‌ها را پای دوگانه احمدی‌نژاد – هاشمی نمی‌گذاشتند و سطح این درگیری‌ها را کلان‌تر می‌دیدند.

هاشمی در حال حاضر تبدیل به یک شخصیت سیاسی شده است که “نزدیکی و یا دوری” از افکار و عقاید او به ویژه در هشت سال گذشته به یک معیار واقعی برای سنجش “ارزشی‌گری” افراد و گروه‌های سیاسی در نظر گرفته می‌شود.

البته در جریان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم برخی از کاندیداهایی که تا پیش از این رابطه نزدیک و تنگاتنگ به رئیس‌جمهور اسبق داشتند، گویا “رای منفی” هاشمی را باور کردند و ناگاه تغییر چهره داده و به ظاهر به یکی از منتقدان “معتدل” هاشمی رفسنجانی تبدیل شدند.

محمدباقر قالیباف و رسانه های متعدد و پرشمار حامی او، در حالی این روزها ژست منتقد هاشمی را گرفته است که در طول هشت سال گذشته حتی در زمان نقش آفرینی هاشمی رفسنجانی در فتنه ۸۸، موضع انتقادی نسبت به وی نداشته است.

قالیباف آنزمان نیز که خیز نهایی را برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم برداشته بود، به دیدار اکبر هاشمی رفسنجانی که ریاست دولت تکنوکرات ها را در دهه ۷۰ بر عهده داشت، رفت تا گمانه زنی ها درباره رابطه اش با هاشمی را بار دیگر شدت بخشد. و این در حالی بود که در انتخابات ۸۴ و هنگامی که در مرحله دوم این انتخابات امر بر انتخاب میان احمدی نژاد و هاشمی دایر شد، این هاشمی بود که از سوی ستادهای قالیباف برای حمایت انتخاب شد و مسئول ستاد وی در بیانیه ای از حمایت از هاشمی رفسنجانی سخن گفت.

شهردار تهران این رابطه را حتی تا اواخر سال گذشته حفظ کرد و در یک سخنرانی صراحتا از تکنوکراسی که رویکرد دولت هاشمی بود، تمجید کرد، هر چند بعدها کوشید با اختراع الفاظی چون “تکنوکراسی متصل به وحی” این موضوع را تحت شعاع قرار دهد.

البته قالیباف با آغاز سال ۹۲ و شدت گرفتن احتمال حضور هاشمی در انتخابات و برای آنکه خود را نماینده تفکر اصولگرایی معرفی کند به رویه هشت سال گذشته خود پشت پا زد و رویکرد دیگری را برگزیده است.

رویکردی که به نظر می رسد “مردم ” باور نخواهند کرد حتی اگر اشکی هم ریخته شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نه + دوازده =