شهید غلامرضا اسماعیلیان

وی در سال ۱۳۴۶ پا به عرصه وجود نهاد که ارادت به مولا علی بن موسی‌الرضا (ع) سبب شد تا نام غلام رضا را برایش انتخاب نمایند.

شهید غلامرضا اسماعیلیانشهید غلامرضا اسماعیلیان
نام پدر: رجب
تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۶/۲

 

 

 

زندگینامه
حضرت علی (ع) می‌فرماید: از درهای والای بهشت که به روی هر کس باز نمی‌شود، و خاص اولیاست باب‌الجهاد است درجه‌ی اولیای خاص پاکباختگی است یعنی هستی خود را در راه خدا در طبق اخلاص نهادن. تقوا را نیز درجاتی است و متقین هم درجاتی دارند بعضی از متقین آنچنان منزهند که از هستی خودشان چشم پوشیده‌اند و در دستگاه خداوند پاکباخته به شمار آمده‌اند؛ و همین‌ها هستند که مجاهدینند و بالاخره به درجه شهادت می‌رسند یعنی خودشان با درک و شعور از هستی صرف‌نظر می‌کنند: وَ آمَنوا وَ عمِلوُا الصّالِحاتِ ثُمَّ اتّقَوا و آمنوُا ثمَّ اتّقوا و أحسَنوا و الله یُحبُّ المحسِنینَ. (سوره مائده، آیه ۹۳ ) و ایمان آورند و تقوا پیشه کنند و نیکی نمایند و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد.

روزی که در روستای جمز از توابع طبس خبر تولد غلامرضا پیچید کمتر کسی فکر می‌کرد که وی از برگزیدگان الهی برای شهادت باشد.
وی در سال ۱۳۴۶ پا به عرصه وجود نهاد که ارادت به مولا علی بن موسی‌الرضا (ع) سبب شد تا نام غلام رضا را برایش انتخاب نمایند.
او در خانواده ای متدین و مذهبی و مستضعف دوران کودکی خود را سپری نمود و به جهت فراگیری علم و دانش راهی مدرسه روستا شد؛ و تحصیلات خود را تا پایان دورهٔ ابتدایی در همان جا، ادامه داد. فقدان مدرسه‌ی راهنمایی، دوری از شهر و مشکلات رفت و آمد، عواملی بودند که باعث شد وی نتواند تحصیلاتش را ادامه دهد. بنابراین در کنار پدرش به کشاورزی و دامداری مشغول گردید. به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و به جهت اطاعت از فرمان حضرت امام خمینی (ره) وارد بسیج شد. تا بتواند مدافعی باشد برای انقلاب اسلامی. پس از طی آموزش‌های لازم، راهی جبهه های حق علیه باطل گردید. تا دین خود را در این زمینه ادا کند. بعد از آن به خدمت مقدس سربازی فرا خوانده شد و از طریق سپاه پاسداران برای سومین بار به جبهه رفت. پس از گذشت یک سال از خدمت مقدس سربازی در ۱۳۶۶/۶/۲ در جزیره مجنون به درجه رفیع شهادت آمد؛ و به جمع عاشقان پر کشید. پیکر پاکش چند روز پس از شهادت در طبس تشییع و در روستای جمز به خاک سپرده شد.
‹ یادش گرامی باد ›

ای کاش ترا نشانه ای می‌گفتم      از آتش دل زبانه ای می‌گفتم
یک روز به واژه‌هایی از جنس عدم        ای کاش‌تر ترانه ای می‌گفتم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

9 + 19 =