شهید ابوالقاسم الله‌یارزاده

در حقیقت انسان برای نجات از چنگال اهریمنی بی ایمان جهاد می‌نماید و به سوی پروردگار خود پر می‌گشاید..

شهید ابوالقاسم الله‌یارزادهشهید ابوالقاسم الله‌یارزاده
نام پدر: الله‌یار
تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۴/۱۱

 

 

 

زندگینامه
این بار سخن در بارهٔ رهروی دیگر از وادی عشق است. شهید ابوالقاسم الله‌یارزاده در سال ۱۳۴۷ در خانواده ای مذهبی و کم درآمد در روستای پیکوه طبس متولد شد دوران کودکی را در محل تولد سپری کرد. سپس به دبستان رفت و تحصیلاتش را تا دوم دبیرستان ادامه داد. در هنگام تحصیل در مراسم مذهبی از جمله دعای کمیل شرکت می‌نمود، اخلاقش زبانزد خاص و عام بود، خود را بزرگ‌تر از دیگران نمی‌دانست و رسیدگی به خانواده های کم در آمد را در اولویت کارهایش قرار می‌داد.
هنگامی که دنیای استکبار در جبههٔ وسیع و یکپارچه به جنگی تمام عیار بر علیه نظام تازه تأسیس جمهوری اسلامی روی آورد و رژیم بعث از زمین، هوا و دریا به خاک مقدسمان تجاوز نمود؛ سنگر علم و دانش را رها کرد و چون خوشبختی و رستگاری را در حضور در جبهه نبرد با دشمن متجاوز می‌دانست، با دلی بی قرار و عزمی آهنین و استوار برای حراست از مرزهای شرف و شهامت به سوی میدان رزم شتافت. چون از سن کمی برخوردار بود اقدام به دستکاری شناسنامهٔ خود نمود تا بدین وسیله مشکلی در راه اعزامش ایجاد نشود.
بعد از ۴۵ روز حضور در جبهه هنگامی که برای مرخصی به جمع خانواده بر می‌گردد در صحبت از یکی از عملیات‌ها چنین می‌گوید: «در منطقه مهران نزدیک بود به اسارت نیروهای عراقی در آییم، من قبل از نزدیک شدن دشمن در گودالی پنهان شدم و اسلحهٔ خود را زیر سرم قرار دادم، در آن لحظه از خدا خواستم که چون بدون اجازهٔ مادر قدم در میدان نبرد نهاده‌ام، نجات پیدا کنم و دو باره با اجازهٔ مادر به جبهه بر گردم، در همین حال صدای تکبیر رزمندگان شنیده شد، نیروهـا آمدند و من را که نزدیک بود اسیر شوم نجات دادند. » در مرحله دوم اعزامش بعضی از آشنایان از مادرش می‌خواهند کـه مانع رفتن فرزند گردد و مادر در جواب آن‌ها می‌گوید:اگر فرزندان ما، در دفاع از اسلام شرکت نکنند چه کسانی می‌بایست این وظیفه را انجام دهند، لذا این بار پرشورتر از دفعه قبل به جبهه می‌شتابد و در عملیات کربلای یک، در آزاد سازی مهران شرکت می‌کند. ابوالقاسم در همین عملیات در تاریخ ۱۳۶۵/۴/۱۱ بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و با تپیدن در خون خود، زیباترین هنرها را آفرید، بر این هنر آفـرین عرصهٔ عشق و پیکار درود می‌فرستیم و یاد و راهش را گرامی می‌داریم. پیکر پاک این دلاور اسلام پانزده روز پس از شهادت پس از تشییع در روستای پیکوه به خاک سپرده شد.

گزیده ای از وصیتنامه شهید
«در حقیقت انسان برای نجات از چنگال اهریمنی بی ایمان جهاد می‌نماید و به سوی پروردگار خود پر می‌گشاید اگر به فیض عظیم شهادت نایل گشتم که افتخار یک امت آزاده است، به تمام امت قهرمان پرور ایران به عنوان یک نصیحت کوچک بیان می‌دارم که تا سرنگونی اجانب و ابر قدرت‌های جنایتکار از پای ننشینند و به جبهه‌ها بیایند و سنگر من و همرزمان را خالی نگذارند. ».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیست − هجده =