وقتی احساس کرد که در جبهه به وجود او نیاز است، ندای رهبر و مقتدای ملّت بزرگ ایران حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی را لبیک گفت و پس ازیک ماه و نیم دفاع شجاعانه، در عملیات بزرگ والفجر ۴ در تاریخ ۱۳۶۲/۵/۲۴ به فیض عظیم شهادت نائل گردید.
شهید عیدمحمد رحیمی
نام پدر: حسن
تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۵/۲۴
زندگینامه
به خدا قسم این که من به جبهه آمدم و لباس رزم بر تن کردم برای این نبود که مردم بگویند او جبهه رفته یا از روی چشم و هم چشمی رفته. یا از درس فرار کرده است و غیره … نه! من فقط هدفم رضای الله بود، فقط برای این بود که از ملتم، از کشورم، از خون به زمین ریختهٔ شهدای کربلا و شهدای این جنگ تحمیلی دفاع کنم و نگذارم که خونشان پایمال شود و نگذارم که سلاح برادری که در جبههٔ جنگ همچون شیر بر دشمن زبون می‌تازد و شهید می‌شود بر زمین افتد. آری وظیفهٔ هر مسلمان است که از کشورش دفاع کند و بدانید که تنها راه سعادت انسان اول ایمان به یگانگی خدا و معاد، دوم جهاد در راه خدا و سوم شهادت در راه اوست.
شهید عید محمد رحیمی در تاریخ ۱۳۳۹/۱/۴ در روستای محمدآباد از توابع شهرستان طبس در خانواده ای مؤمن و انقلابی دیده به جهان گشود.
پدرش حسن و مادرش شهربانو نام داشت. تحصیلات خود را تا سوم ابتدایی ادامه داد و به علّت عدم تمّکن مالی خانواده ترک تحصیل نمود و به کمک پدرش که به دامداری مشغول بود پرداخت.
بعد از خدمت مقدس سربازی وارد بسیج شد، و مدت شش ماه در پایگاه مقاومت بسیج روستای حلوان خدمت کرد.
وقتی احساس کرد که در جبهه به وجود او نیاز است، ندای رهبر و مقتدای ملّت بزرگ ایران حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی را لبیک گفت و پس ازیک ماه و نیم دفاع شجاعانه، در عملیات بزرگ والفجر ۴ در تاریخ ۱۳۶۲/۵/۲۴ به فیض عظیم شهادت نائل گردید.
از این شهید بزرگوار یک فرزند به یادگار مانده تا از پرچم استقلال، آزادی و عزّت که با خون پدرش رنگین و به اهتزاز در آمده است حراست نماید.
خداوندا: شهدای عزیز این ملّت را که برای اعتلای دین تو جان باخته‌اند در جوار اولیائت جاودان فرما.
‹ یادش گرامی و راهش پر روهرو باد ›