… سرباز گمنام آقا! تو آمدی و من به رسم مهمان نوازی به دیدارت آمدم. میزبانی خجل هستم که اگر همه دنیا را برای میزبانیت فراهم کنم دینم ادا نمیشود.
بسم رب شهداء والصدیقین
سرباز گمنام آقا! تو آمدی و من به رسم مهمان نوازی به دیدارت آمدم. میزبانی خجل هستم که اگر همه دنیا را برای میزبانیت فراهم کنم دینم ادا نمیشود.
میبینی؟؟.. به سیل جمعیت نگاه میکنی؟؟.. آدمهای متفاوتی آمدهاند با هر سلیقهای؛ که فقط و فقط بگویند: شهیدان! ای گمنامان، مقفود الاثرها، تا آخر عمر مدیون خون شما خواهیم بود.
ای شهید گمنام! … نمیدانم نامت چه بوده اهل کجا بودهای… فقط میدانم که تو حکمتی هستی از جانب خدا چندین سال از جنگ میگذرد؛ عدهای جنگ را فراموش کردهاند؛ شما سربازان گمنام حکمتی هستید که هر چندین سال یکبار با آمدنتان به یاد مردم بیاورید که بهای امنیت امروزشان خون شهیدان است.
صدای یا زهرا یا زهرای هم سنگرانت را میشنوی.. آنها هم به استقبالت آمدهاند.. آمدهاند که دست مریزاد بگویند.. تو بیشتر از آنها گمنام بودهای. تو بیشتر از آنها در دل خاک غریب بودهای..
حالا که آمدها ی بیا وبرایم.. از حلبچه.. از فکه.. طلائیه… شلمچه و گورهای دسته جمعی کردستان.. اروند رود.. نخلهای سوختهٔ شلمچه بگو!
بیا و معنای غیرت، شرافت، ناموس، عزت و وطن را برایم بگو.
که تو معنی این هارا بهتر از هرکس میدانی.
تو رفتهای ولی شهر ما بوی خدا گرفته است.
—————–
نویسنده: مهدیه غلامی
—————–
تصاویر:
با سلام… لطفا یکی از شهیدان گمنام که باعث ابادی این مرز و بومن را به روستای ده محمد برای تدفین اختصاص بدهید… مردم روستای ما بی صبرانه مشتاق حضوریک شهید گمنام در دیار خود هستند…. با تشکر