یادداشت – طبس نیوز ، بدون تردید نام طبس در جغرافیای سیاسی جهان معادل است با رسوایی و شکستی مفتضحانه و عبرت انگیز برای بزرگترین ابرقدرت دنیا یعنی آمریکا .
نامی که هنوز هم برای دولتمردان ایالات متحده و سران کاخ سفید یادآور روزهایی تلخ و مایه شرمساری و سرافکندگی است .
درست در روزهایی که ورزیده ترین نیروهای ویژه ارتش به ظاهر قدرتمند و مجهز آمریکا موسوم به نیروی دلتا خود را برای انجام عملیاتی بزرگ و تاریخ ساز آماده می کردند غافل از آن بودند که دست قدرتمند تقدیر الهی سرنوشتی شوم و دور از انتظار را برایشان مقدر ساخته است ، چراکه ” یدالله فوق ایدیهم ” .
عملیات نیروی دلتا موسوم به پنجه عقاب اگر چه در ظاهر امر برای آزادی گروگانهای آمریکایی انجام می شد ولی عملا در ورای آن اهدافی بزرگتر برنامه ریزی شده بود که عبارت بود از دستگیری و به شهادت رساندن رهبران انقلاب و سران نظام و در نهایت سرنگونی نظام نوپای جمهوری اسلامی . اگر چه این عملیات بطور مستقیم از کاخ سفید و دفتر رییس جمهوری وقت ایالات متحده یعنی شخص کارتر هدایت می شد و در ظاهرالامر برنامه ریزیها دقیق و تمرینات بسیار زیادی برای این نیروهای ویژه تدارک دیده شده بود بگونه ایکه علی الظاهر احتمال هر گونه شکست برای این عملیات را به صفر می رساند اما با تقدیر الهی در نهایت با پایانی فاجعه بار و عبرت آموز برای تمامی آنانی که قدرت خود را فراتر از خداوند و ایمان به قدرت خدا می دانستند پایان یافت .
حادثه قابل ذکر دیگر در سالهای اخیر ردیابی و شکار پیشرفته ترین پهپاد و پرنده جاسوسی ارتش ایالات متحده که علی الظاهر توانایی گریز از قویترین ردیابها و رادارها را داشت در محدوده جغرافیایی صحرای طبس بود که بار دیگر نام طبس را با شکست و رسوایی دیگری به یاد و خاطر سران کاخ سفید و از جمله رییس جمهوری آمریکا آورد و برسر زبان آنها انداخت .
اگر چه ماجرای شکست مفتضحانه نیروی ویژه ارتش آمریکا در صحرای طبس نقطه عطفی در تاریخ انقلاب به شمار می رود و نه تنها در تاریخ انقلاب بلکه در تاریخ ارتش ایالات متحده نیز برای همیشه بعنوان شکستی بزرگ و رسواکننده ثبت گردیده ، ولیکن رخداد عظیم دیگری که شاید اهمیت آن کمتر از ماجرای صحرای طبس نباشد و شاید حتی تاثیرش در پیروزی انقلاب به نوعی بیش از سایر رخدادها بوده و لیکن تحت الشعاع واقعه صحرای طبس قرار گرفته ، نقش اساسی و سازنده ایست که زلزله شهریور سال ۵۷ در ایجاد اتحاد و همدلی بین نیروهای انقلابی ایجاد نموده بود .
شاید در آن روزهایی که محمدرضا ، شاه ایران ، برای ابراز همدردی عوامفریبانه به طبس مسافرت نموده بود هرگز فکرش را هم نمی کرد که همین رخداد به ظاهر نامرتبط مقدمه ای موثر برای سرنگونی سلطنتش خواهد بود .
بسیاری از سالخوردگان و حتی میانسالان به خوبی به یاد دارند که در آن ایام شهرستان طبس و کمک و به مردم دغدیده و زلزله زده عرصه و بهانه ای شده بود برای ایجاد نوعی رقابت بین نیروهای انقلابی و نیروهای شاهنشاهی ؛ اگرچه نیروهای وابسته به رژیم و ارتش شاهنشاهی تمامی تلاش خود را بکار گرفته بودند تا چهره ای انسانی و مردم دوست از خود نشان دهند ، ولیکن اخلاص و همدلی موجود در میان نیروهای انقلابی که خود از جنس همین مردم داغدیده طبس بودند عاملی بسیار قویتر و ملموستر بود که در نهایت اثرات عملی خود را نیز برجای گذاشت .
بدون شک نقش تاثیرگذاری که زلزله طبس درست چند ماه قبل از پیروزی نهایی انقلاب در ایجاد همدلی و اتحاد و یکپارچگی تمامی نیروهای انقلابی برجای گذاشت یکی از اصلیترین عوامل و از موثرترین مقدماتی بود که زمینه را برای شلیک تیر نهایی بر پیکره نیمه جان هیولای شاهنشاهی که ریشه ای دوهزار و پانصد ساله در تاریخ پر فراز و نشیب این مملکت داشت فراهم آورد .
از اینرو شاید سهم و تاثیرات شهرستان طبس و وقایع آن در پیروزی انقلاب و تثبیت آن به نوعی از بسیاری مناطق دیگر کشور بیشتر و پر رنگتر بوده است بنابراین امروز بر همه ماست تا با پایبندی به آرمانها و پاسداری از انبوه افتخارات این شهرستان و مردم شریفش ، با همدلی و اتحاد روز به روز حضور خود را در تمامی صحنه ها به ثبت برسانیم و زمینه را برای اعتلا و شکوفایی بینهایت استعدادهای بالقوه نهفته در جغرافیای سرشار از موهبت و نعمت آن فراهم سازیم.