ابعاد شورش واگنر و جنگ شناختی غرب علیه روسیه

نورنیوز ـ گروه بین‌الملل: گروه نظامی خصوصی واگنر به فرماندهی «یوگنی پریگوژین» که در سال‌های گذشته در مناطق مختلف جهان به نیابت از روسیه وارد عمل شده، از شب گذشته علیه نظامیان ارشد این کشور همچون «سرگئی شویگو» وزیر دفاع و «والری گراسیموف» رئیس ستاد ارتش معترض شده و با هدف برکناری آن‌ها اقدام به شورش مسلحانه کرده است.


اختلافات گروه واگنر با ارتش و وزارت دفاع روسیه از مدت‌ها پیش و در مورد شیوه مدیریت عملیات جنگی در اوکراین آغاز شده بود.


در حالی که پریگوژین هدف خود از چنین اقدامی را برپایی عدالت نامیده اما نهادهای رسمی روسیه این تمرد و سرکشی را به خنجر از پشت زدن تعبیر کرده‌اند که شرایط داخلی روسیه را آن هم در بحبوحه جنگ، با آشوب مواجه ساخته است.




 


از سویی؛ گرچه اقدامات گروه واگنر از نظر شکلی با توجه به درگیر بودن روسیه در جنگ اوکراین، می‌تواند آثار روانی مخربی را به‌دنبال داشته باشد اما این گروه از نقطه‌نظر ماهیتی فاقد حداقل توان لازم برای به چالش کشاندن ارتش روسیه است‌ و احتمال اینکه واگنر بتواند موفقیت قابل توجهی به دست آورد، بسیار اندک است.


از آن سو اما؛ از ابتدای بروز درگیری میان طرفین در آخرین ساعات شب گذشته، نوع پردازش این رویداد از سوی رسانه‌های غربی از جهات مختلف حائز اهمیت است و نشان از یک برنامه‌ریزی هدف‌مند برای بهره‌برداری حداکثری از این موضوع دارد.


ابعاد و شیوه مواجهه کشورها و رسانه‌های غربی در قبال این موضوع را باید در راستای سناریوی جنگ ترکیبی با محوریت جنگ شناختی علیه روسیه ارزیابی کرد که تلاش عامدانه آنها برای وخیم نشان دادن اوضاع روسیه شاهدی بر این مدعاست.   


موضوع دخالت خارجی در امور روسیه و اظهارنظر دیگر مخالفین در این خصوص از جمله دیگر موضوعاتی است که نشان از پروژه بودن تحولات اخیر روسیه در چارچوب جنگ ترکیبی غرب علیه این کشور دارد، چنانچه «میخائیل خودورکوفسکی» مخالف سرشناس پوتین در اظهاراتی ضمن حمایت از شوش گروه واگنر گفته است: «در صورت حمله به کرملین حتی حمایت از شیطان نیز مشروع است.»


این اظهارات مشابهت بسیار زیادی با رویکردهای بخشی از اپوزیسیون ایرانی در کشورهای غربی دارد که برای دست‌یابی به مقاصد شخصی خود، حتی از به آشوب کشیده شدن ایران و حمله خارجی نیز حمایت به عمل می‌آورند.


روسیه

 


به بیان دیگر؛ راهبرد جنگ‌های موج چهارمی و ترکیبی با محوریت جنگ شناختی و عملیات روانی به خمیرمایه سیاست‌های راهبردی غرب علیه مخالفین تبدیل شده و می‌کوشند از این طریق در کنار گسترش جنگ‌های نیابتی، بیشترین ضربه را به طرف مقابل وارد کنند.


این سناریوی غربی‌ها البته از آغاز جنگ اوکراین به وضوح مشخص بود و ایالات متحده آمریکا بیش از آنکه در این معرکه بر به‌کارگیری غرب‌گرایان اوکراینی مانند زلنسکی و اعضای ناتو به عنوان بازوی نیابتی خود در حوزه قدرت سخت متکی باشد، بر استفاده از انواع تکنیک‌های جنگ شناختی متمرکز شد.


به هر شکل؛ گرچه ساختار قدرت در روسیه بعید است که با چنین سناریوهایی از هم فرو بپاشد اما قطعا زحماتی را برای این کشور در بحبوحه جنگ اوکراین فراهم می‌آورد که بعید است کرملین بابت آن به راحتی از سر تقصیرات مسببینش بگذرد.      

نورنیوز

لینک منبع خبر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 × 5 =