نورنیوز ـ گروه سیاسی: دادگاه بینالمللی دادگستری اعلام کرده؛ کانادا، اوکراین، سوئد و بریتانیا در این دادگاه در رابطه با سقوط هواپیمای اوکراینی علیه ایران شکایت کردهاند تا به خانوادههای مسافران این هواپیما خسارت بپردازد.
پس از این اعلام، موج گستردهای از فضاسازی رسانهای و تبلیغاتی از سوی مقامات رسمی غرب و رسانههایشان علیه جمهوری اسلامی ایران ایجاد شد.
در همین ارتباط در اقدامی خلاف عرف دیپلماتیک، «سایمون شرکلیف» سفیر انگلیس در تهران در توئیتی گستاخانه و غیر منطقی نوشت: «ایران در ارائه پاسخگویی یا پرداخت غرامت برای سرنگونی پرواز PS۷۵۲ کوتاهی کرده است. ما متعهد به پیگیری شفافیت، عدالت و پاسخگویی در این زمینه برای قربانیان و خانوادههای آنها هستیم. امروز، کشورهای بریتانیا، کانادا، سوئد و اوکراین روند دادرسی مربوطه را در دیوان بینالمللی دادگستری آغاز کردهاند.»
بیبیسی فارسی نیز با هدف احساسی کردن فضا مدعی شد: «اعضای خانواده قربانیان هواپیمای اوکراینی پس از اعلام تصمیم بریتانیا، کانادا، سوئد و اوکراین برای طرح پرونده سرنگونی هواپیمای مسافربری ۷۵۲ اوکراین در دیوان بینالمللی دادگستری در لاهه اشک ریختند، یکدیگر را در آغوش کشیدند و به هم تبریک گفتند. خانوادهها پس از نشست خبری در تورنتو خواستار پیگیری پرونده تا مجازات آمرین آن شدند.»
این جوسازی رسانهها و مقامات غربی در حالی صورت گرفت که آنها در پرداختن به موضوع، چند اصل مهم و اساسی را عامدانه از قلم انداختهاند.
نخست؛ پس از واقعه تلخ سقوط هواپیمای اوکراینی، رسیدگی قضایی همهجانبه به این پرونده بر اساس اصول صلاحیت سرزمینی، صلاحیت ذاتی و صلاحیت محلی و شخصی توسط سازمان قضایی نیروهای مسلح ایران آغاز و در ۲۷ فروردینماه ۱۴۰۲ احکام نهایی متهمان این پرونده صادر شد.
این توجه و پیگیریهای ویژه و همهجانبه ایران به این مسئله در حالی بود که در همان زمان نیز غرب با جوسازیهای رسانهای برای کتمان اهمیت این رسیدگی و احکام صادره، زنجیرهای از خبرسازیهای جعلی و بیریشه را در پیش گرفت.
نه آن زمان و نه در مقطع کنونی، رسانههای مذکور به این حقیقت اشاره نداشته و ندارند که ریشه اصلی این حادثه، جنایت تروریستی و ضدبشری آمریکا در ترور سرداران ایرانی و عراقی مقاومت سرداران شهید حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس بود، چه، پس از این جنایت، ترامپ رسما از طرح حمله به ۵۲ نقطه ایران سخن گفته بود و ایران بر اساس اصول دفاعی باید در حال آمادهباش و واکنش سریع به هر تجاوزی قرار میگرفت.
دوم؛ رسانههای فارسیزبان معاند، در حالی بدون رعایت اخلاق حرفهای به متهم کردن ایران در پرونده مذکور میپردازند که نیروهای مسلح ایران در کوتاهترین زمان ممکن که در جهان بیسابقه است، تنها پس از سه روز تحقیقات و مشخص شدن زوایای این حادثه، مسئولیت کامل آن را پذیرفته و ضمن عذرخواهی ردههای بالای فرماندهی از مردم، بر پیگیری قضایی و پرداخت حقوق قربانیان این حادثه تاکید کردند.
این اهتمام همهجانبه در حدی بود که اتباع ایرانی حادثه مذکور از سوی بنیاد شهید به عنوان شهید شناخته شد و برای هر قربانی نیز ۱۵۰ هزار دلار و یا معادل یورویی آن به عنوان غرامت تعیین و پرداخت شد.
در همین حال جمهوری اسلامی در اقدامی انساندوستانه و داوطلبانه ضمن ارائه طرح تشکیل کمیتهای مشترک با کشورهایی که اتباعشان در این هواپیما حضور داشتند، جعبه سیاه هواپیما را برای بررسی در اختیار طرفهای مقابل قرار داد.
این رسانهها اما در کمال وقاحت، نه تنها این همکاری گسترده ایران را بیان نمیکنند، بلکه اذعان تیمهای کارشناسی اوکراینی، کانادایی، فرانسوی و… مبنی بر غیر عمدی بودن و نقش خطای انسانی در این حادثه را سانسور میکنند.
فراتر اینکه؛ مقامات کانادا و اوکراین در حالی به خواست آمریکا و انگلیس به دنبال سوء استفاده سیاسی و باجخواهی از ایران در قبال این حادثه هستند که خود به خوبی از نظر کارشناسان درباره غیر عمدی بودن این حادثه اذعان دارند.
سوم؛ این رسانهها که با هدف ایجاد فضای آشوب و ناامیدی از آینده، هر روز به بهانهای برای مردم ایران اشک تمساح میریزند، در میان دروغپردازیهای خود تاکنون هیچ اشارهای به سرنوشت پروندههای مشابه در دیگر کشورها نکردهاند.
هواپیمای مالزیایی در سال ۲۰۱۷ توسط روسیه در میانه جنگ اوکراین به اشتباه مورد اصابت موشکهای روسی قرار گرفت و منجر به کشته شدن ۲۹۸نفر شد. ده سال پیش از آن هواپیمای بلاروس در سال ۲۰۰۷ در سومالی مورد هدف قرار گرفت و ۱۱نفر کشته شدند.
سقوط پرواز روسی بر فراز دریای سیاه که از سرزمینهای اشغالی به سمت روسیه در حال حرکت بود و هدف موشک اوکراینی قرار گرفت مورد دیگری بود که در سال ۲۰۰۱ رخ داد.
هواپیمای کرهجنوبی هم در سال ۱۹۸۳ توسط ارتش شوروی سابق مورد هدف قرار گرفت که بر اثر آن ۲۶۹ نفر کشته شدند. در ۱۹۷۸ هواپیمای بوئینگ ۷۰۷ کرهای از مبدأ پاریس به مقصد شهر سئول با حادثهای مشابه مواجه شد.
در ژوئن ۱۹۸۰ هواپیمای DC-۹ از مبدأ فرودگاه بولونیا به سمت پالرمو در جنوب ایتالیا در حال پرواز بود که همزمان با رزمایش اعضای ناتو، در نزدیکی جزیره پونزا در دریای تیرنی سقوط کرده و کلیه ۸۱ سرنشین آن کشته شدند. در نهایت در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۳، دادگاه کیفری عالی ایتالیا حکم داد که شواهد واضحی وجود دارد که نشان میدهد هواپیما توسط موشک ساقط شده است، اما با گذشت ۱۰ سال از همین دادگاه هنوز هیچکدام از عواملی که در این فاجعه دخیل بودند شناسایی یا محاکمه نشدهاند.
جالب توجه اینکه برای هیچ کدام از این پروندهها رسیدگی دقیقی صورت نگرفته است.
اما معروفترین حادثه در این زمینه را باید شلیک ناو آمریکایی وینینس به هواپیمای ایرباس ایران دانست. شلیک ارتش آمریکا به ایرباس ایرانی در سال ۱۹۸۸ و شهادت ۲۹۰ هموطن ایرانی که نه تنها به این پرونده رسیدگی و عاملان آن مجازات نشدند بلکه به فرمانده این ناو مدال نیز داده شد.
نکته قابل توجه دیگر در این جوسازیهای مغرضانه، تریبون دادن به افراد معلومالحالی چون حامد اسماعیلیون است. او که زمانی مدعی سخنگویی خانوادههای قربانیان هواپیمای اوکراینی بود، با افشای فساد مالی و سوء استفادههایش از این پرونده برای اهداف شخصی، از سوی خانوادههای مذکور طرد و مجبور به کنارهگیری شد.
اسماعیلیون که دیگر نه در داخل ایران و نه در میان اربابان غربیاش جایگاهی ندارد در فرصتطلبی جدید به دنبال کاسبی دیگری با خون همسر، دخترش و سایر قربانیان هواپیمای اوکراینی است و جالب اینکه مجددا به یکی از محورهای مصاحبههای بیبیسی و اینترنشنال تبدیل شده است، رفتاری که سیاسی بودن جوسازیها پیرامون دادگاه بینالمللی دادگستری را تایید میکند.
با این تفاسیر؛ شفافیت و صداقت ایران در خصوص این پرونده میتواند الگویی برای نهادهای بینالمللی و سایر کشورها جهت پیگیری و به نتیجه رساندن پروندههای مشابهی باشد که همچنان بر زمین مانده است که البته پرونده جنایات آمریکا، انگلیس و همقطارانشان در افغانستان و عراق و… میتواند در صدر این ارزیابیها قرار گیرد.
اتفاقا شاید هراس از تبدیل الگوی ایران در بررسی مجدانه و صادقانه این پرونده به رویهای جهانی و بازخواست کشورهای مذکور به خاطر آنچه در چند دهه گذشته رقم زدهاند، یکی از دلایل هوچیگریها و دروغپردازیهای رسانههای غربی باشد.
نورنیوز