ترامپ سعی دارد خود را در جنگ سوریه متفاوت از اوباما و اهل عمل نشان بدهد اما شاید همین سعی او باعث بشود معماها و گرههای بیشتری بر معماها و گرههای پیچیده قبلی آن بیفزاید و حتی تحرک دیپلماتیک اخیر روسیه را هم تهدید بکند.
به گزارش طبس نیوز به نقل از گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس «سیدرحیم نعمتی» در روزنامه «جوان» نوشت:
دونالد ترامپ در زمان کارزار انتخاباتی وعده همکاری با روسیه را در جنگ سوریه برای مبارزه جدیتر با داعش داده بود و انتظار میرود که بعد از ورود به کاخ سفید به این وعده عمل کند و قرار است جیمز متیس، وزیر دفاع جدید امریکا، در گام نخست از عمل به این وعده طرح و پیشنهادهای خود را در ملاقات روز جمعه با ترامپ با او مطرح کند. یک جنبه این ملاقات به مهلتی مربوط میشود که ترامپ به متیس یا «سگ هار» داده تا در مدت یک ماه آینده برنامهای برای ایجاد منطقه امن در خاک سوریه تدوین کند، برنامهای که به نظر میرسد ترامپ در اجرای آن مصمم باشد. از طرف دیگر، روسیه با جدیت تمام خط مذاکراتی را دنبال میکند که با ابتکار دو کشور دیگر ایران و ترکیه شکل گرفته و بعد از نشست اخیر آستانه با حضور استفان دی میستورا، نماینده سازمان ملل در سوریه و هیئتهای دولت سوریه و مخالفان، چشماندازی هر چند ضعیف از حل و فصل سیاسی بحران سوریه را به وجود آورده است. به این ترتیب، دو تحرک جدید امریکایی و روسی و از دو زاویه جنگی و دیپلماتیک در قبال بحران سوریه ایجاد شده که دست کم در ظاهر امر معماهایی را در نحوه عمل به وعده ترامپ ایجاد میکند.
تحرک ترامپ در زاویه جنگی پیش میرود که به نظر میرسد شامل سه جهت میشود. دو جهت اولی عبارت از همکاریهای بیشتر با واحدهای کرد سوریه موسوم به یگانهای مدافع خلق، پ گ و افزایش واحدهای نظامی امریکا در خاک سوریه است که باید گفت پایگاه نظامی جدید امریکایی در غرب شهر حسکه چند روز قبل و در ارتباط با این دو جهت تأسیس شد. این نحو عمل امریکا چیز جدیدی نیست و در زمان باراک اوباما، رئیسجمهور پیشین امریکا، هم دنبال میشد اما اوباما با توجه به حساسیتهای ترکیه سعی داشت با احتیاط کامل در این جهت حرکت کند اما حالا ترامپ احتیاط را کنار گذاشته و معمای تأثیر این بیاحتیاطی ترامپ، واکنش ترکیه را به همراه داشته است. جهت سوم از تحرک ترامپ تحقق همان وعده او و همکاری نظامی با روسیه در جنگ با داعش است. نکته جالب اینجا است که این همکاری در قبل و جزئی از دیپلماسی جان کری، وزیر خارجه امریکا در دولت اوباما بود اما فرماندهان نظامی پنتاگون با آن سر ناسازگاری داشتند و آن را در عمل عقیم گذاشتند. حالا باید دید که ترامپ چگونه میتواند معمای همکاری نظامی با روسیه را جدای از سیاستمداران واشنگتن، برای فرماندهان نظامی پنتاگون حل کند تا انتظار همکاری آنها را در این جهت داشته باشد.
گذشته از این موارد، ایجاد منطقه امن در سوریه مهمترین معما و چالشی است که ترامپ با طرح آن در بحران سوریه ایجاد کرده است. اوباما از ابتدای جنگ سوریه با این چالش روبهرو بود اما با توجه به هزینهها و پیامدهای سنگین آن به نحوی سعی میکرد با احتیاط کامل رفتار کرده و با وجود اصرار متحدینش در جبهه غربی-عربی (فرانسه، ترکیه، عربستان و قطر) هزینه این منطقه را بیشتر از منفعت آن دید و حاضر به انجام اقدامی در جهت آن نشد. حالا ترامپ در همین ابتدای کار از سگ هار خود میخواهد این منطقه را ایجاد کند اما همان متحدین به جز فرانسه، چندان آن را جدی نگرفته و بیشتر منتظر ماندهاند تا جزئیات بیشتر طرح او معلوم بشود. در واقع، تردید متحدینی مثل ترکیه و قطر از یک جهت به نامعلوم بودن نحوه ایجاد این منطقه ارتباط دارد و از جهت دیگر به واکنش روسیه در برابر آن چنان که کرملین از حالا به ترامپ نسبت به «تمام پیامدهای احتمالی ایجاد منطقه امن در سوریه» هشدار داده است. اگر ترامپ یک طرفه اصرار به ایجاد این منطقه داشته باشد، بیشک این کار او بر نحوه همکاری نظامیاش با روسیه در جنگ با داعش تأثیر منفی میگذارد چرا که مسکو از ابتدا با ایجاد این منطقه به شدت مخالف بود و بعد از ورود نظامیاش به جنگ سوریه، هزینه ایجاد این منطقه را تا آن حد بالا برد که اوباما از خیر آن گذشت. این احتمال ضعیف وجود دارد که منطقه امن مورد نظر ترامپ بخشی از همکاری نظامیاش با روسیه باشد، به نحوی که با مشارکت مستقیم روسیه این منطقه را ایجاد کند هر چند که موضوع را با ادبیات گذشته پیش ببرد. مجموعه این عوامل پیچیدگی پیرامون منطقه امن مورد نظر او را افزایش داده و معمایی پیچیدهتر از معماهای دیگر ترامپ در سوریه به وجود بیاورد. به هر حال، ترامپ سعی دارد خود را در جنگ سوریه متفاوت از اوباما و اهل عمل نشان بدهد اما شاید همین سعی او باعث بشود معماها و گرههای بیشتری بر معماها و گرههای پیچیده قبلی آن بیفزاید و حتی تحرک دیپلماتیک اخیر روسیه را هم تهدید بکند.