این مقاله با تمرکز بر آیات قرآن کریم، در صدد تبیین معیارهای تولیت حج بوده و البته عملکرد آل سعود در مدیریت حج را نیز بر اساس معیارهای قرآنی، مورد سنجش قرار داده است.
چکیده
عملکرد ناموفّق آل سعود در مقام تولیت خانه خدا، به جهت مطابق نبودن با موازین اسلام و صریح آیات قرآن، چالشهای متعددی را در منطقه ایجاد نموده و اعتراض جهان اسلام را برانگیخته است. معیارهایی چون، رعایت تقوای الهی، توانمندی در ایجاد یا حفظ امنیت زائران، اهتمام به سنّت برائت از مشرکین و دیگر شعائر اسلامی، توانمندی در حفظ وحدت امّت اسلامی، توانمندی در هموار نمودن مسیر برای حضور حجاج در مراسم حج و توانمندی در حفظ و تقویت روحیه عبودیت و بندگی که از اهداف اصلی و فلسفه حج میباشد، از جمله شرایط متولیان حج در قرآن کریم دانسته شده است.
این در حالی است که اکثر این موازین را در عملکرد تولیت فعلی حج نمیتوان مشاهده نمود. عدم تطبیق عملکرد آل سعود با معیارهای ارائه شده از سوی قرآن کریم، رهبران و اندیشمندان جهان اسلام را بر آن داشته است تا به فکر راه چارهای برای مدیریت حج باشند. این مقاله با تمرکز بر آیات قرآن کریم، در صدد تبیین معیارهای تولیت حج بوده و البته عملکرد آل سعود در مدیریت حج را نیز بر اساس معیارهای قرآنی، مورد سنجش قرار داده است. روش مقاله در مراجعه به آراء، استنادی و در تبیین محتوا، تبیینی و تحلیلی است.
کلیدواژه ها
حج، خانه خدا، معیارهای تولیت، عربستان سعودی، قرآن کریم
مقدمه:
رهبران و بزرگان جهان اسلام؛ ازجمله حضرت امام خمینی (ره) در مورد مدیریت حج فرمودهاند: «علما و مسلمانان و روشنفکران باید چارهای بیندیشند.» (امام خمینی، ۱۳۷۸، ج۱۱، ص۴۱۱) و نیز سخنان رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنهای ـ حفظهالله ـ که میفرمایند: «جهان اسلام باید فکری برای مدیریت حرمین شریفین و حج بکند» (۱۲/ ۰۶/ ۹۵)؛ سخنانی مبتنی بر فهم و درایت عمیق است و نشان دهنده این است که متولیان امروزی حج بر اساس معیارهای اسلامی و قرآنی عمل نمیکنند.
طبیعی است کلیددار و تولیت کعبه که حکومت اسلامی آن را انتخاب میکند، باید مطابق با قرآن و قوانین الهی عمل کند (جوادی آملی، ۱۳۸۹، ج۱۹، ص۲۱۶). خداوند سبحان با بیان (إِنْ أَوْلِیاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُون) (انفال: ۳۴)، با صراحت بیان داشته استکه متولّیان کعبه باید برخوردار از تقوای الهی باشند. اساساً خانه خدا باید در اختیار مؤمنان و متقیان باشد و کسانی تولیت آن را بر عهده بگیرند که بتوانند معیارهای مد نظر قرآن را سرلوحه کار خود قرار داده و مراسم عظیم حج را بر مبنای آن مدیریت کنند.
معیارهای تولیت حج از منظر قرآن کریم چیست؟
این سؤال اصلی است که در این مقاله مورد بحث قرار خواهد گرفت. در صورت روشن شدن پاسخ این سؤال و تطبیق آن با عملکرد تولیت فعلی خانه خدا، مبانی قرآنی سخنان رهبران اسلام؛ از جمله حضرت امام خامنهای مبنی بر ناسازگاری عملکرد متولیان فعلی حج با معیارهای اسلامی، روشن خواهد شد. در جهت پاسخ به این مسئله، ابتدا توضیح مختصری در رابطه با حج ارائه خواهد شد و سپس با توجه به آیات قرآن کریم، معیارهای تولیت تبیین خواهد شد. در پایان تبیینی از عملکرد متولیان فعلی حج نیز ارائه میگردد.
۱. مفهومشناسی حج و تولیت
حج، در لغت به معنای قصد پی در پی کردن و در شریعت قصد کردن خانه خدا برای انجام اعمال و مناسک خاص است (شیخ طوسی، ۱۴۰۰م. ص۲۹۷). در واقع اگر عمل مخصوص در بیت الحرام را که نخستین بار حضرت ابراهیم(ع) آن را تشریع نمود و در شریعت محمدى(ص) نیز جریان یافت، حج نامیدهاند؛ به همین جهت است که هرکس بخواهد این عمل را انجام دهد، قصد خانه خدا مىکند (طباطبایی، ۱۳۷۱، ج۱۴، ص۳۶۹).
به لحاظ اصطلاحی، حج یا قصد نمودن خانه خدا، سنتی الهی است که ملائکه، انبیای الهی، و ائمه: همواره در انجام آن مداومت داشتهاند. ۱ حج و مناسک آن، از مقدّسات و شعائر الهی است۲ و به قدری از اهمیت برخوردار است که امام صادق(ع) فرمودند: «تأخیر حج کسی که حج بر او واجب است تا فرارسیدن مـرگ، مـوجب کور محشورشدن در عالم آخرت میگردد.» (کلینی، ۱۴۰۷ق. ج۴، ص۲۶۹)
اما در رابطه با اصطلاح «تولیت»، واژه تولّی یا ولایت، معانی مختلفی دارد اما در اینجا به معنای پذیرش مسئولیت و عهدهدار شدن در اداره یک امر است. تولّی (از باب تفعّل)، ولایت کسی را پذیرفتن یا به حکومت رسیدن است (راغب اصفهانی، ۱۳۹۲م. ذیل «و ل ی»).
لذا اگر در قرآن کریم در مورد منافقان آمده است؛ (وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْل) به این معنا است که وقتی در جامعه اسلامی بر امری گمارده شدند، همواره تلاش میکنند تا نظام اقتصادی و ارزشهای فرهنگی را تباه ساخته و مانع تعالی اخلاقی جوامع بشری شوند؛ لذا در اسلام بیان شده که متولّی هر امر، لازم است شرایط لازم را داشته باشد. متولّی دین باید فقیهی عادل، مدیر، مدبّر، آگاه به زمان، شجاع و… باشد؛ زیرا مسلمانان زمانی از تمدن اصیل بهرهمند میشوند که اسلام ناب در میان جامعه اجرا شود و هنگامی قوانین اسلامی جاری میشود که جامعه یک مسئول متخصص اسلامشناس داشته باشد (جوادی آملی، ۱۳۸۶: ۱۰۰).
به نظر میرسد، همین مختصر در تبیین معنای حج و تولیت کافی است. اما حج متولیانی دارد که این مراسم عظیم را ـ که هر ساله در ایام ذی حجه برگزار میشود ـ مدیریت میکنند و در دیگر ایام سال نیز مسئولیت انجام امور مربوط به این حریم مقدس و مبارک را
بر عهده دارند. بر اساس نگرش قرآن کریم، این متولیان باید چه خصوصیاتی داشته باشند و بر اساس چه معیارهایی به مدیریت حج بپردازند؟
۲. معیارهای تولیت حج از منظر قرآن
۲ـ ۱ / رعایت تقوای الهی
طبق نظر صریح قرآن کریم، بر اساس بیان (إِنْ أَوْلِیاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُون) (انفال: ۳۴)؛ تنها افرادی میتوانند مدیریت حج را بر عهده بگیرند و به عنوان متولیان حج قلمداد شوند که انسانهای متقی باشند (ابن کثیر، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۴۵). بر اساس آیه، در عهده-دار شدن تولیت خانه خدا، مسلمان بودن کافی نیست بلکه متولی باید از مؤمنان خاص بوده و از مرتبه عالی تقوا برخوردار باشد (آلوسی، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۸۹). در فرهنگ قرآن کریم متّقی کسی است که با ایمان و عمل صالح برای خود ملکهای نفسانی فراهم میسازد تا او را از آسیبهای درونی (هوای نفس) و بیرونی (شیطان) مصون دارد (جوادی آملی، ۱۳۸۹ الف: ج۲، ص۱۳۲).
قرآن کریم بیان میکندکه اساس خانه خدا بر تقوا بنا نهاده شده و با بیتقوایی ـ به هر شکل ممکن ـ سازگار نیست، (لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا) (توبه: ۱۰۸). انسانهای بیتقوا که مانع حضور و بهره برداری مردم از مسجد الحرام میباشند وعلاوه بر اینکه خود از عبادت صحیح در آن منصرفاند، دیگران را نیز منصرف میسازند، اینها متولیان و سر پرستان مسجد الحرام نیستند؛ چرا که هیچکس غیر از مردان با تقوا سرپرست و متولّی خانه خدا نخواهد بود (جوادی آملی، ۱۳۸۵، ج۲، ص۳۶۰).
البته منظور از تقوا که شرط اساسی تولیت حرم الهی است، تنها تقوای عبادی و دعایی و مانند آن نیست؛ بلکه تقوای جامع است که تمام ابعاد اجتماعی و سیاسی را نیز شامل میشود (همان، ۳۶۱). آیات آغازین سوره بقره که سخن از بهرهوری پروا پیشگان از هدایت قرآن دارد، اوصاف خاصی برای انسانهای باتقوا بیان نموده است؛ مثلاً از تقوای اعتقادی با تعبیر (یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْب)، از تقوای عبادی با تعبیر (یُقِیمُونَ الصَّلاهَ) و از تقوای مالی یا اقتصادی با تعبیر (وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُون) یاد کرده است. متولیان حج باید از این تقوای جامع برخوردار باشند. در صورت برخوردار نبودن از تقوای الهی، صلاحیت تولیت را نخواهند داشت و در صورت اصرار بر ابقای خود، در شمار زورگویان و ستمگران خواهند بود.
۲ـ۲ / توانایی در حفظ و ایجاد امنیت
از دیگر شرایط تولیتِ خانه خدا، توانایی در اداره امور امنیتی است. خانه کعبه دو نوع امنیت دارد؛ امنیت تکوینی و امنیت تشریعی؛ که امنیت تکوینی آن را خداوند به شاهد (الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ) (قریش: ۴) از پیش قرار داده و این مکان را مأمن ساخته است. امنیت تشریعی، بُعد دیگری از امنیت در حج است که بر عهدۀ متولیان حج است و در واقع تنها کسی شرایط تولیت را خواهد داشت که در برابر ذرهای خدشه به امنیت تشریعی پاسخگو باشد. خداوند با بیان (وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَهً لِلنَّاسِ
وَ أَمْناً) (بقره: ۱۲۵)، ایجاد امنیت برای حاضران در محیط خانه خدا را واجب شمرده و بر اساس آیه شریفه (مَنْ دَخَلَهُ کانَ) (آل عمران: ۹۷)؛ کسی که وارد حریم کعبه شد، شرعاً در امان است. حتی این آیه، حفظ امنیت حیوانات در حرم را نیز خواستار شده و هرگونه آزار آنها را حرام میشمارد؛ زیرا مراد از (وَ مَن دَخَلَهُ کَانَ آمِناً)، شامل وحوش و پرندگان و مانند آن نیز میشود (کلینی، ۱۴۰۷ق. ج۴، ص۲۲۶ (. با توجه به اطلاق آیات مذکور، برقراری امنیت امری فراگیر است و علاوه بر اینکه انسانها و جانوران را شامل میشود، میتوان ابعاد گوناگون امنیت؛ از جمله امنیت جانی، مالی و عرضی را به این آیات مستند کرد. از این رو، اساساً شکستن امنیت در حریم کعبه حرام است۳ و متولیان در صورتی که توانایی برقراری امنیت را نداشته باشند و یا خود در جهت شکستن این امنیت تلاش کنند، در واقع صلاحیت خود را از دست دادهاند و در صورت مداومت و پافشاری در ابقا، بر اساس بیان قرآن کریم کار حرام انجام دادهاند.
۲ـ۳ / اهتمام ورزیدن به برائت از مشرکان و دیگر شعائر الهی
احیای شعائر اسلامی و عمل بر اساس آنها، از دیگر شرایط تولیت حج از منظر قرآن کریم است. برائت از مشرکان و نیز دیگر اموری که در مراسم حج انجام میشود، از جمله سنتها و شعائر الهی است. ۴ بر اساس برخی از آیات شریف قرآن؛ از جمله (وَ أَذانٌ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّ اللهِ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُه) (توبه: ۳). برائت از مشرکین از سنتهای الهی است که پیامبر خدا به فرمان وحی، آن را به جای آورده و حضرت علیبن ابیطالب(ع) را مأمور اعلان تبرّی از مشرکان کرد (هلالی، ۱۳۷۷، ص۳۹۹؛ مجلسی، ۱۴۰۳ق. ج۳۵، ص۳۰۳) تا مرز توحید را از طغیان و شرک جدا کند و به پیروان خود نیز توصیه کرد که (خُذُوا عَنِّی مَنَاسِکَکُم) (علامه حلی، ۱۹۸۲م. ص۴۷۱؛ مجلسی، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۳۴۰).
این سنّت البته قبل از پیامبر اسلام نیز پیوسته از سوی انبیای الهی مورد اهتمام بوده، بهگونهای که نمونه بارز اجرای این سنّت را میتوان در برائت حضرت ابراهیم(ع) از آزر مشاهده نمود که قرآن کریم به آن اشاره کرده است (الانعام: ۷۴). در همین راستا، در آیات متعددی از قرآن کریم (نساء: ۴۱۶؛ انعام: ۱۰۶؛ توبه: ۱ و ۳۶) به برائت از شرک و مشرکان از سوی انبیای الهی تأکید شده است. اساساً میتوان فلسفه حج و تمام تلاشهای حضرت ابراهیم در جهت بت شکنیها
و مبارزات با نمرودیان و بت پرستان، و هجرتها و تحمل سختیها در وادی لم یزرع (ابراهیم: ۳۷) و فدیه کردن اسماعیل(ع) را مقدمه و زمینهای دانست تا نبی خاتم(ص) به تمام جهانیان ابلاغ کند که (یا قَوْمِ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تُشْرِکُون) (انعام: ۱۹). بر اساس این فلسفه که هدف نهایی ساختن بیت الله الحرام رسیدن به توحید و تبری ورزیدن از الحاد و شرک است، مراسم حج و خانه توحید شایستهترین زمان و مکان برای ابراز تنفّر از طاغوتهای زمان و شرک و بتپرستی و مخالفان اسلام واقعی است. لذا خداوند متعال با بیانهای مختلف، انسانهای آزاده را بر این امر دعوت نمود تا در روز حج اکبر؛ یعنی در روزی که تمام زائران بیت الله الحرام حضور دارند، از تمام مشرکان و ملحدان و تمام مظاهر شرک اعلام برائت کنند و انزجار و نفرت خود را از طاغوتها و ظالمان جهان بیان دارند.
۲ ـ ۴: هموار نمودن مسیر برای حضور حجاج در مراسم حج (پر هیز از صدّ عن سبیل)
خداوند در برخی از آیات قرآن، ۶ برای مزاحمت کسانی که مؤمنان را از ورود به زیارت خانه خدا باز میدارند و مانعی بر سر راه آنها قرار میدهند، با تعبیر (نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِیم) عذاب سختی را وعده داده است. بر اساس نظر برخی مفسران؛ از جمله مرحوم شیخ طوسی در آیه (إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَیَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ الله) فعل مضارع «یَصُدُّون» بر فعل ماضی «کفرُوا» عطف شده و تقدیر جمله اینگونه است که «إِنّ الذِینَ کفروا من شأنهِم الصدّ عن سبِیلِ الله» (شیخ طوسی، بیتا، ج۷، ص۲۷۱)
و بر این اساس، کسانی که بر سر راه زائران مانع ایجاد میکنند، در واقع کافر هستند. از همین رو امام صادق(ع) فرمود: هرکس در حریم امن الهی با غیر اولیای خدا دوستی و همبستگی کند [کاری که امروزه متولیان حج دقیقاً آن را انجام
میدهند]، او ملحد به ستم است و بر خداست که او را عذابی دردناک بچشاند (کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۳۳۷).
بر اساس آیه مذکور و با استناد به بیان شریف حضرت امام صادق(ع)، دوستی با آمریکا و عمل کردن به عنوان ابزاری در دست آمریکا و دیگر رژیمهای طاغوتی؛ از جمله مصادیق همبستگی با غیر اولیای الهی است و نوعی الحاد محسوب میشود. احادیث دیگری نیز این مطلب را تأیید میکند؛ از جمله بیان دیگری از امام صادق(ع) که میفرماید:
«هر ستمیکه کسی در مکّه به خود کند، چه سرقت یا ظلم به دیگری یا هر کار دیگر که ستم باشد، نوعی الحاد است.» (ابن بابویه، ۱۴۱۳ق. ج۲، ص۲۵۲).
همپیمان شدن با دشمنان اسلام، زمینه تسلط دشمنان بر حریم امن الهی را فراهم ساخته و موجب محدود شدن ورود مؤمنان به این سرزمین مقدّس خواهد شد. بر همین اساس، مرحوم سید قطب با توجه به برخی از آیات شریف قرآن، ممانعت مردم از عبادت در مسجد را تعدی به حق خداوند دانسته و معتقد است کسانی که مانع عبادت مردم در مسجدالحرام شوند، آنها را از راه خداوند بازداشته و به حق خداوند تعدی کردهاند (سید قطب، ۱۹۶۷م. ج۵، ص۵۹۲).
۲ ـ ۵: پرهیز از خودبرتر بینی و مانعتراشی برای مشارکت مؤمنان در مدیریت حج
بر اساس آیات قرآن، ۷ هیچکس مالک خانه کعبه و اختیاردار مسجدالحرام نیست مگر خدا، لذا هیچ شخص یا گروه خاصی نمیتواند در تصمیم گیری مربوط به حج و خانه خدا خود را محقتر و برتر از دیگران بداند؛ چرا که تصمیمگیری در باب این امر، مربوط به عموم مسلمانان و بر اساس معیارهای قرآنی است:
«تولیت خانه خدا، حقّ الله است؛ نه حق الناس… تولیت مساجد عموماً و سرپرستی مسجدالحرام خصوصاً که ملک احدی نیست و وقف آن از قبیل تحریر رقبه و فک ملک است نه از قبیل تحبیس الأصل و تسبیل الثّمره، حق کسی نخواهد بود بلکه حکم الهی و حق خاص خداست که بر مردان با تقوا جعل و الزام شده است. پس نه تنها تولیت حرم در اختیار دولتمردان خائن کنونی حجاز نیست و دیگران می-توانند دخالت کنند، بلکه بر متّقیان سراسر بلاد اسلامی لازم است که این فرمان غیبی را امتثال نموده و حرم را از حرامی و مسجد الحرام را از اجنبی آزاد نمایند.» (جوادی آملی، ۱۳۸۵ش. ج۲، ص۳۶۱).
در برخی از آیات قرآن کریم به صراحت بر این امر تأکید شده که بیت الله الحرام، به شخص یا طایفه خاصی تعلّق ندارد و در اختیار دولت خاصی نیست. آیات متعددی از جمله آیاتی که در پِی میآید نشان میدهد که هیچ شخص و یا دولت خاصی حق ندارد خود را بر دیگران در باب آن مقدم بدارد و از ورود دیگران؛ چه به لحاظ حضور برای زیارت و چه از جهت حضور در عرصه تصمیم گیریهای مدیریتی منع کند:
(جَعَلَ اللهُ الْکَعْبَهَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ) (مائده: ۹۸).
(وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَهً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِیمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَ الْعاکِفِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُود) (بقره: ۱۲۵).
(إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاس) (آل عمران: ۹۶).
(وَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِی جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْباد) (حج، ۲۵).
تعبیر «طَهِّرا بَیْتِیَ» در یکی از آیات مذکور و یا «وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِین» (حج: ۲۶) در برخی دیگر از آیات، اشاره به این دارد که این خانه از آنِ خداست و و همه می-توانند در آن، به عبادت بپردازند و اختصاص به طبقه خاص و یا کشور خاصی ندارد. (طباطبایی، ۱۳۷۱ش. ج۱۴، ص۳۶۸).
لذا متولیان حج موظف هستند شرایط را برای حضور همه فراهم سازند و نظرات تمام کشورهای اسلامی را در تصمیمگیریها دخالت دهند و هیچ مانعی را برای حضور مسلمانان ایجاد نکنند.
۲ـ ۶: تلاش برای ایجاد وحدت بین مسلمین
تقویت دین اسلام؛ از جمله اهداف تأسیس پایگاه اسلامی حج است (مائده: ۹۷)
و از همین رو در روایات اسلامی مورد تأیید شیعه و اهل سنّت، گاهی بر حج اطلاق جهاد شده است (کلینی، ۱۴۰۷ق. ج۴، ص۲۶۰؛ ابن ماجه، بیتا، ج۲، ص۹۶۸، ح۲۹۰۱) و در مواردی نیز، ارزش نفقهای که در راه حج مصرف شود بـا نـفقهای که در جهاد در راه خدا مصرف میشود، یکسان دانسته شده است. (بخاری، ۱۴۲۲ق. ص۲۷۲) اینکه حضرت علی۷ «حج»
و «جهاد» را در کنار هم بهکار برده و فرموده است: حج، «مایۀ تقویت دین و مایۀ عزّت اسلام است» ۸ مراد این است که حج باید بهگونهای اداره شود که موجب تقویت پیوند بین مسلمانان و نزدیکتر شدن آنها به یکدیگر شود (مطهری، ۱۳۸۰ش. ص۸۰) از این رو تلاش جهادی برای تقویت مسلمین، از جمله وظایف متولیان حج است. از لوازم تقویت اسلام، تقویت وحدت در بین مسلمین است.
آیات متعددی از قرآن کریم بر اتحاد و همبستگی امت اسلامی تأکید کرده و رمز موفقیت و غلبه بر دشمنان را اتحاد و همبستگی دانسته است. ۹ بر همین اساس، متولیان حج باید از جمله کسانی باشند که به ایجاد وحدت در بین مسلمین اهتمام ورزند. آنها در جهت تحقق این امر، از سویی باید روابط خود با مشرکان و دشمنان الهی را قطع کنند و آنها را از دخالت در امور مسلمین باز دارند و از سویی با استفاده از ظرفیت عظیم حج، مؤمنان را در مقابله با آنها متحد و یکپارچه سازند. بر همین اساس، قرآن کریم خطاب به پیامبرخدا(ص) میفرماید: (وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً
وَ کُفْراً وَ تَفْرِیقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ الله وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلَّا الْحُسْنى وَ اللهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکاذِبُون)؛ و کسانی کـه مسجد را برای ضرر زدن و کفر
و تفرقهاندازی میان مسلمانان و کمینگاهی برای محاربین و دشمنان خدا و رسول، اتخاذ میکنند [آنگونه که متولیان فعلی حج عمل میکنند] و سوگند یاد مـیکنند کـه آنـان حسن نیت دارند، خداوند گواه است که آنان دروغ پردازند.» (توبه: ۱۰۷).
۲ ـ۷: مراعات و اهتمام به هدف اصلی حج؛ حفظ روح تعبّد و بندگی در بین مسلمین
به تعبیر قرآن کریم، خداوند خانه کعبه را بیت الله الحرام قرار داد برای اینکه جایگاه توحید، عبادت و تقرّب به سوی خود باشد. ۱۰ به تعبیر استاد علامه طباطبایی، اینکه خداوند با تعبیر (وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِین) بیت را به خود نسبت داده، به خاطر این است که بفهماند این خانه مخصوص عبادت من است. (طباطبایى، ۱۳۷۱ش ج۱۴، ص ۳۶۸) در مراسم حج، تمام زمینههای لازم برای تحقق یک عبادت واقعی فراهم است؛ چرا که حج ریاضتی نفسانی است، طاعتی مالی است، عبادتی بدنی است و تمام لوازم یک عبادت تام و کامل را در خود دارد. (نجفی، ۱۳۶۶ش ج۱۷، ص۲۱۴) این مراسم، هیچگاه نباید در بین مسلمین تعطیل شود؛ چرا که در این صورت، روح بندگی و عبودیت به مرور زمان در بین مسلمانان تضعیف خواهد شد که این از مهمترین عوامل عرفی شدن دین و دقیقا از جمله اموری است که دشمنان اسلام در پی آن هستند.
بر همین اساس امروزه یکی از توطئههای اصلی استکبار تعطیل نمودن حج و کمرنگ کردن آن است تا در سایه آن زمینه اباحیگری را در کشورهای اسلامی فراهم سازد؛ چرا که با تعطیل شدن حج، به مرور زمان انسانها به جهت اینکه لزومی در رفتن به حج واجب نمیبینند در تطهیر اموال خود و پرداخت خمس و زکات همّت نگماشته و از این جهت نوعی اباحیگری و سستی نسبت به احکام دین در سطح جوامع اسلامی رواج خواهد یافت. این امر در بلند مدت روح عبودیت و بندگی را در بین جامعه از بین میبرد و باعث میشود تا از تعالیم الهی تنها پوستهای باقی بماند. سختی دل کندن از اموال و شهوات نفسانی و از دست دادن روحیه استکبار ستیزی، و نیز از بین رفتن اتحاد مسلمانان و فراموش نمودن برائت از مشرکان؛ از جمله پیامدهای ناگوار تضعیف روح عبودیت در بین مسلمانان است. از این رو، بر اساس هدف عبودیت که قرآن کریم آن را به عنوان هدف و فلسفه مراسم حج قرار داده، تنها کسی صلاحیت تولیت خانه توحید را خواهد داشت که در جهت حفظ و تقویت روحیه تعبّد و بندگی در جامعه اسلامی تلاش کند:
«دشمنان در پی آن هستند تا ابراهیم را که نماد ایمان و عبودیت بود و از عزیزترین عزیزانش و شیرینترین ثمره عمرش در راه خدا گذشت را از اذهان مسلمین بزدایند و آنها را از قربانی کردن نفس خود غافل سازند. بر اساس آیات قرآن کریم (حج: ۳۷) گرچه انسان در ظاهر، گوسفند قربانی میکند اما این قربانىها اثرى معنوى براى آورندهاش دارد و آن صفات و آثار معنوى است که از طریق آن به سوى خداى تعالى صعود میکند و به خدا نزدیک میشود.» (طباطبایى، ۱۳۷۱ش. ج۱۴، ص۳۷۵).
آیات قرآن کریم و روایات پیشوایان معصوم بارها مسلمانان را نسبت به این توطئه گوشزد کرده است. خداوند متعال، به همین جهت، حج را عامل قیام و پایداری مسلمانان و کعبه را، وسیله سامان بخشیدن به کار مردم دانسته است. ۱۱ در قرآن کریم بارها بر این امر تاکید شده که بیت اللَّه و احکام و مناسکش مایه قوام و حیات مردم است (طباطبایى، ۱۳۷۱: ج۶، ص۱۴۳) و از حج، به عنوان بهترین توشه تقوا و زاد راه مسیر تکاملی انسان یاد شده است. ۱۲ بر همین اساس، حضرت علی(ع) فرمودند:
«لَا تَتْرُکُوا حَجَّ بَیْتِ رَبِّکُمْ فَتَهْلِکُوا».
«حجّ خانه خدا را ترک نکنید که هلاک و نابود میشوید.» (ابن بابویه، ۱۴۰۶ق. ص۲۳۶).
حضرت در جایی دیگر بیان نمودهاند که «در حج، خانه خدا را خالی نگذارید وگرنه دیگران آن را پر میکنند» (شریف الرضی، نامه ۴۷).
شهید بزرگوار آیت الله بهشتی به این امر توجه داشته و مینویسند:
«اگر مراسم حج نبود، با این توطئههایی که علیه همبستگی مسلمانان شده است، بنده گمان میکنم تاکنون آن پیوندهای وحدت آفرینی را که پیغمبر(ص) و مسلمانان صدر اسلام با خون جگر و با بذل جان و مال ایجاد کردند و امیر مؤمنان، علی(ع) با سی سال سکوت
و خون دل خوردن، به حفاظت از آن پرداخت و ائمه: در راه آن تحمّل دردها و رنجها کردند، همه اینها تا به حال باید به فنا میرفت.» (حسینی بهشتی، ۱۳۹۱ش. ص۳۲).
علاوه بر تضعیف روحیه بندگی، تعطیلی حج باعث میشود تا جوامع اسلامی از دیگر فواید آن نیز محروم شوند؛ از جمله حصول الفت و مصاحبت بین مسلمانان، مجاورت و همنشینی با بزرگان و آشنا شدن با اندیشههای آنان، تمرین شرک زدایی
و پرهیز از سخنان باطل، ۱۳ تعظیم شعائر الهی، ۱۴ اعلان عمومی برائت از مـشرکان، ۱۵ رفع فقر و گرسنگی و واجب شدن قربانی بر انسان۱۶ رسیدگی به گرفتاریهای مسلمانان جهان
و برطرف کردن مشکلات آنان (مجلسی، ۱۴۰۳ق. ج۹۶، ص۳۲) و دیگر برکات بیشمار حج، که محروم شدن از هر یک از اینها میتواند در دراز مدت به تضعیف جهان اسلام منجر شود. بنابراین، متولیان حج باید کسانی باشند که نه تنها با دشمنان اسلام در این زمینه همکاری نکنند، بلکه این توطئهها را شناسایی نموده و در جهت مقابله با آن تلاش کنند.
۳. سنجش عملکرد آل سعود با توجّه به معیارهای یاد شده
آیا سران عربستان که امروزه متولی برگزاری مراسم توحیدی حجاند، بر اساس معیارهای یاد شده عمل میکنند؟ به بیان مختصر میتوان گفت عملکرد تولیت فعلی حج با هیچیک از معیارهای یاد شده سازگار نیست. عملکرد آنان در مقام تولیت خانه خدا به خصوص در سالهای اخیر، بهگونهای است که نه تنها در جهت هموار ساختن مسیر زائران گامی برداشته نشده بلکه محروم شدن بسیاری از زائران خانه خدا از حضور در مراسم حج را نیز در پی داشته است. چالشهای ایجاد شده و مشکلات ناشی از عملکرد مسئولان عربستان، در پیِ عمل نکردن بر طبق معیارهای قرآنی و شرایطی است که خداوند متعال برای متولیان خانه توحید در قرآن ذکر کرده است.
این مطلب صرف یک ادعا نیست بلکه به خوبی میتوان نشان داد که مسئولان آن کشور دارای شرایط تولیت ـ که در قرآن بیان شده ـ نیستند و بر طبق معیارهای مذکور عمل نکردهاند؛ به عنوان نمونه، در رابطه با معیار تقوا، پیشتر بیان شد که بر اساس آیات شریف قرآن، متولیان حج باید از ابعاد مختلف تقوا؛ از جمله تقوای اعتقادی، اخلاقی، عبادی و تقوای مالی یا اقتصادی بهرهمند باشند. مراد از تقوا این است که فرد به صورت خالص تمام اعتماد و اتکای خود را تنها به خداوند داشته باشد (الترمذی، ۱۳۸۹ق. ص۸۷)، نه اینکه برای حفظ موقعیت خود به بیگانگان و مشرکان چشم بدوزد.
کسانی که متولی حج هستند باید متّقی و مؤمن به عالم غیب و روز جزا و انسان-های پایبند به موازین اخلاقی و انسانی باشند و خود را در برابر خون انسانهای بیگناه،
بهخصوص در حریم امن کعبه مسئول بدانند و به قصور خود که موجب از بین رفتن جان هزاران انسان مؤمن و بیگناه در مراسم حج شدهاند، اعتراف کنند، در حالی که هرگز خود را مسئول ندانسته و در پی جبران برنیامدند؛ گویی به روز حساب و جزا باور ندارند.
عملکرد آنها نشان میدهدکه شرط یا معیار دوم؛ یعنی توانایی در ایجاد امنیت را نیز ندارند. فجایعی که در سال ۱۳۶۶ و ۱۳۹۴ در سرزمین مکّه و منا اتّفاق افتاد، نمونه-هایی عینی از این مسأله است. آنها حریم امن کعبه را دستاویزی قرار دادند تا از طریق آن، امنیت مسلمانان و بلاد اسلامی را به خطر بیندازند و از همین رو، در دوران صدارت و تولّی آنها، بارها حرمت خانه خدا و مؤمنان و طوافکنندگان شکسته شده و جانهای خود را از دست دادهاند.
معیار سوم؛ یعنی اهتمام ورزیدن به شعائر اسلامی؛ از جمله برائت از مشرکین که در سیره انبیای الهی وجود داشته و تقویت کننده هدف اساسی بنای کعبه و خانه توحید است نیز، همواره از سوی مسئولان سعودی سبک شمرده شده است. این در حالی است که به تصریح قرآن و بیان برخی مفسران، لازمه حرکت به سمت و سوی خدا، روی برتافتن
و برائت جستن از شرک و پرهیز از همپیمان شدن با مشرکان است (ابن عاشور، بیتا، ج۶، ۱۸۰).
معیار چهارم نیز در عملکرد آنها رعایت نشده و نه تنها تلاشی در جهت هموار نمودن مسیر برای حضور حجاج در مراسم حج نکردهاند؛ بلکه همواره در پی ایجاد مانع بودهاند۱۷ تا در پی آن، روح معنویت و عبودیت را ـ که حفظ آن به عنوان معیار هفتم ذکر گردید ـ در جوامع اسلامی تضعیف کنند. آنها در طول سالیانی که خود را متولی خانه خدا دانستهاند، حرمت کعبه را شکسته و مسلمین را آزار دادهاند و مانع ورود آنها به این حرم شریف شدهاند، در حالی که این حرم باید امنیت کامل داشته باشد (همان، ۲۰۹ـ۲۰۷).
اساسا متولیان امروزی حج، با عملکرد خود، روح و محتوای اعمال حج را از بین برده و در تلاشاند تا اعمال و مناسک حج را به اعمالی عرفی فروکاهند؛ برای نمونه، از سویی مراسم رمی جمرات و بیزاری از شیاطین به عنوان یک عمل واجب از منظر مذاهب خمسه مورد تأکید واقع میشود (المهداوی، ۱۴۲۷ق. ص۷۴) اما در سویی دیگر، روح عبادات و مناسک را از بین برده و از مناسک حج تنها به حفظ ظاهر بسنده کرده-اند. آنان با مانعتراشیهای خود بر سر راه زائران بیتالله الحرام؛ از جمله مصادیق (یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ الله) میباشند.
تلاش در راستای حفظ وحدت اسلامی و تقویت عزّت مسلمین، از دیگر معیارهای مورد نظر قرآن بود که آن نیز در عملکرد عاملان سعودی دیده نمیشود. مقامات سعودی، علیرغم اینکه لازم است سرمایههای تجاری و اقتصادی که از ظرفیت عظیم حج حاصل میشود را صرف استحکام پایههای اقتصادی کشورهای اسلامی و تقویت امّت اسلام نمایند، آن را در جهت رضایت همپیمانان آمریکایی و صهیونیستی خود بهکار گرفته و صرف تفرقهافکنی بین امّت اسلامی و به خاک و خون کشیدن مسلمانان بیگناه در سوریه، یمن و عراق میکنند.
اهتمام به حفظ هدف و فلسفه حج نیز که به عنوان یکی دیگر از معیارها در تولیت حج ذکر شد، در عملکرد عاملان سعودی دیده نمیشود. آنها نه تنها از عدم موفقیت حاجیان برخی از کشورها برای ورود به مراسم حج ناراحت نیستند بلکه به نظر میرسد با این کار زمینه بیشتری برای اهداف خود فراهم میسازند؛ چرا که در صورت تداوم
این مسئله، به مرور زمان روحیه عبودیت و تکلیف در جوامع اسلامی کمرنگ خواهد شد و زمینه اباحیگری و سستی نسبت به احکام دین در سطح جوامع اسلامی و در نتیجه نزدیک شدن به فرهنگ اروپایی فراهم خواهد شد و از تعالیم الهی تنها پوستهای باقی خواهد ماند. اشاره به این نکته لازم است که استکبار با خام نمودن عوامل سعودی، این اهداف دورتر را در سر میپروراند و هدف اصلی او تهی نمودن جوامع اسلامی از روح توحید و عبادت است.
نتیجه:
با توجه به تحقیقی که صورت گرفت، روشن شد که در قرآن کریم معیارهایی برای تولیت خانه خدا وجود دارد که متولیان امروزی حج بر طبق آنها عمل نمیکنند. آنها با ایجاد موانعی؛ از جمله از بین بردن امنیت خانه خدا و همپیمانی با دشمنان اسلام، امنیت جانی حجاج و نیز امنیت اعتقادی موجود در جوامع اسلامی را تهدید نموده و از این مکان مقدس، برای ضرر زدن و کفر و تفرقهاندازی میان مسلمانان و به عنوان کمینگاهی برای محاربین و دشمنان خدا و رسول، استفاده میکنند. آنها از ظرفیت عظیم این پایگاه اسلامی، نه تنها در جهت تقویت اسلام بهره نمیگیرند بلکه آن را ظرفیتی قرار دادهاند تا از طریق آن، زمینه را برای عرفی شدن دین و آموزههای اسلامی و فراموشی شعائر اسلامی؛ از جمله مسئله برائت از مشرکین فراهم ساختهاند.
۱۸ این امر ضرورت بیداری و بازاندیشی رهبران جهان اسلام در جهت اصلاح مسئله تولیت و انتخاب متولّی جدید حج را نشان میدهد و مؤیدی است بر بیانات رهبر معظم انقلاب که مدیریت شورایی حج را خواستار شدهاند؛ از این رو، سران و نمایندگان مسلمین جهان، باید آزادانه و بدون هیچ تشویشی منافع مسلمین را در نـظر گـرفته و بار دیگر معیارهای تولیت حج از منظر قرآن را واکاوی کنند و در جهت فقدان شرایط لازم در تولیت فعلی، چارهای اندیشیده و شرایط قرآن در جهت تولیت حج را تحقق بخشند. این امر، خود ریشه در توصیههای قرآن کریم دارد که با بیان «وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ» (مائده: ۴۵) بیان داشته که اگر کسی حرمت کعبه و مسجدالحرام را رعایت نکرد، شما نیز میتوانید حرمت او را رعایت نکنید.
پی نوشتها:
۱. برخی از روایات ناظر به این مطلب عبارتاند: محمد علی التسخیری، محمود قانصوه، الحج؛ معطیاته، احکامه و الروایات المشترکه فیه، تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، ۱۴۲۴ق. صص۱۹ـ ۱۵
۲. (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللهَ وَ لَا الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ لَا الْهَدْیَ وَ لَا الْقَلائِدَ وَ لَا آمِّینَ الْبَیْتَ الْحَرامَ یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْواناً) (مائده: ۲).
۳. (إ وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ… وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّى یُقاتِلُوکُمْ فِیهِ) (بقره: ۱۹۱).
۴. «خدای متعال در آیه شریف (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ الله…) (مائده: ۲) زمان و مکانی که حج و عمره در آن واقع میشود و نیز کسانیکه حج و عمره را به جای میآورند، همچنین قربانی حج، و… همه را از شعائر الهی دانسته است.» (جوادی آملی، ۱۳۷۷، ص۵۶).
۵. از جمله اینکه به حضرت ابراهیم فرمود: (وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالًا وَ عَلى کُلِّ ضامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیق) (الحج: ۲۷) و پس از آن به پیغمبر خاتم اعلان داشت: (وَ أَذانٌ مِنَ الله
وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّ اللهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ
وَ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللهَ وَ بَشِّرِ الَّذِینَ کَفَرُوا بِعَذابٍ أَلِیم) (برائه: ۵).
۶. (إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ الله وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذِی جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْبادِ وَ مَنْ یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِیم).
۷. (ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ)؛ خود کلمه «عتیق» معنایش این است که این خانه ملک کسی نیست و مربوط به عموم مسلمانان است.
۸. «الْحَجَ تَقْوِیَهً لِلدِّینِ وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ» (مجلسى، ۱۴۰۳ق. ج۶، ص۱۱۰).
۹. از جمله (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا الله حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا) (نساء: ۸۰) و (وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَ اصْبِرُوا) (الأنفال: ۴۶).
۱۰. (وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهِیمَ مَکانَ الْبَیْتِ أَنْ لا تُشْرِِکْ بِی شَیْئاً وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَ الْقائِمِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُود) (الحج: ۲۶) معناى (بَوَّأْنا لِإِبْراهِیمَ مَکانَ الْبَیْتِ) این است که: ما وحى کردیم به ابراهیم که براى عبادتم قصد این مکان کن. (طباطبایى، ۱۳۷۱ش. ج۱۴، ص۳۶۸).
۱۱. (جـَعَلَ اللهُ الْکَعْبَهَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَاماً لِلنَّاسِ…) (مائده: ۹۷).
۱۲. (الحَجُّ اَشهُرٌ مَعلومتٌ… وتَزَوَّدوا فَاِنَّ خَیرَ الزّادِ التَّقوی) (بقره: ۱۹۷).
۱۳. (وَأَذِّنْ فِی النّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَعـَلی کُلِّ ضـامِر یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجّ عَمِیق… ذلِکَ وَمَنْ یُعَظِّمْ حُرُماتِ اللهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَکُمُ اْلأَنْعامُ إِلاَّ ما یُتْلی عَلَیْکُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ اْلأَوْثانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ) (مائده: ۲۷ و۳۰).
۱۴. (وَمَنْ یُعـَظِّمْ شَعائِرَ اللهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ) (مائده: ۳۲).
۱۵. (وَأَذانٌ مِنَ اللهِ وَرَسُولِهِ إِلَی النّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ اْلأَکْبَرِ أَنَّ اللهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَرَسُولُهُ) (توبه: ۳).
۱۶. (لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَیَذْکُرُوا اسْمَ اللهِ فِی أَیّام مَعْلُومات عَلی ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَهِ اْلأَنْعامِ فَکُلُوا مِنْها وَأَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِیرَ * وَالْبـُدْنَ جـَعَلْناها لَکُم مِنْ شَعائِرِ اللهِ لَکُمْ فـِیها خـَیْرٌ فـَاذْکُرُوا اسْمَ اللهِ عَلَیْها صَوافَّ فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَکُلُوا مِنْها وَأَطْعِمُوا الْقانِعَ وَالْمُعْتَرَّ) (حج: ۲۷، ۲۸ و۳۶).
۱۷. تلاشهای سعودی در جهت ایجاد مانع برای حضور حجاج در مراسم حج ریشه در روش و رویکرد امویان دارد؛ چرا که در روایات اسلامی بر این امر تاکید شده که سزاوار نیست برای خانههای مکّه در قرار دهند؛ چرا که حاجیان حق دارند به حیاط خانه ساکنان مکّه وارد شوند تا مراسم حج را به پایان برند. امّا معاویه اوّل کسی بود که برای خانههای مکّه مصراعین قرار داد. (ابن بابویه، ۱۴۱۳ ق: ج۲، ص۱۹۴) لذا معلوم میشود سعودیهای امروز که خود را تابع قرآن معرفی میکنند، تابع معاویهاند. (مطهری، ۱۳۸۰: ۵۰) نظر قرآن این بوده که این حرم شریف، متعلّق به همه مسلمین باشد، حال آنکه آل سعود، بر مشی قرآن عمل نمیکنند.
۱۸. امام صادق(ع) اینگونه افراد را دزدانی دانستهکه از ظرفیت عظیم حج در مسیر خلاف اسلام بهره میگیرند و حضرت فرمود: اگر قائم ما قیام کند، ایشان را گرفته و دستانشان را قطع میکند و به خواری در کوی و برزن میگرداند و میگوید: «اینان سُرّاقالله هستند.» (جوادی آملی، ۱۳۸۸ق. صص۷۰ و۷۱). به تعبیر علامه جوادی آملی، امروز بر امّت اسلامی است که خانه خدای سبحان را از هر لوث و زشتی پاکیزه سازند؛ چرا که قیام برای تطهیر کعبه و نجات آن از دست اشرار، آیینی ابراهیمی است که جز بیخردان، از آن روی برنمیتابند [اشاره به آیه شریفه (ومَن یَرغَبُ عَن مِّلَّهِ اِبرهیمَ اِلاّ مَن سَفِهَ نَفسَه) (بقره: ۱۳۰)]. (همان، ص۷۱).
مراجع
ـ قرآن کریم
۱. شریف الرضی، محمد بن حسین (۱۴۱۴ق.)، نهج البلاغه (للصبحی صالح) – قم، چاپ: اول.
۲. آلوسی، سید محمود (۱۴۱۵ق.) روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، ج۵، بیروت، دارالکتب العلمیه.
۳. البخاری، محمد بن اسماعیل (۱۴۲۲ق.)، صحیح البخاری، بیروت ـ لبنان، دارالاحیاء لتراث العربی، الطبعه الاولی.
۴. ابن بابویه، محمد بن على (۱۴۰۶ق.)، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم، چاپ دوم.
۵. ابن بابویه، محمد بن على (۱۴۱۳ق.)، من لا یحضره الفقیه، ج۲، قم، چاپ دوم.
۶. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر (۱۴۱۹ق.)، تفسیر القرآن العظیم، ج ۴، بیروت، دارالکتب العلمیه.
۷. ابن عاشور، محمد بن طاهر (بیتا)، التحریر و التنویر، ج۶، بیروت، موسسه التاریخ.
۸. ابن ماجه، سنن ابن ماجه (بیتا)، تحقیق محمّد فؤواد عبدالباقی، ج۲، بیجا، دارالاحیاء لتراث العربی.
۹. الترمذی (۱۳۸۹ش.)، الحج و اسراره لحکیم التّرمذی، تحقیق و ضبط حسنی نصر زیدان، مطبعه السعاده بمصر، الطبعه الأولی.
۱۰. التسخیری، محمد علی (۱۴۲۴ق.)، محمود قانصوه، الحج؛ معطیاته، احکامه و الروایات المشترکه فیه، تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی.
۱۱. جوادی آملی عبدالله (۱۳۸۹ب)، تسنیم، ج۱۹، تحقیق سعید بنی علی و عباس رحیمیان، قم: اسراء.
۱۲. جوادی آملی (۱۳۸۹ الف)، تسنیم، جلد ۲، تحقیق علی اسلامی، قم: اسراء.
۱۳. جوادی آملی (۱۳۸۸ش.)، جرعهای از صهبای حج، تحقیق حسن واعظی محمدی، قم: اسراء.
۱۴. جوادی آملی (۱۳۸۵ش.)، سرچشمه اندیشه، ج۲، تحقیق عباس رحیمیان محقق،
قم: اسراء.
۱۵. جوادی آملی (۱۳۸۶ش.)، شریعت در آیینه معرفت، تحقیق حمید پارسانیا، قم: اسراء.
۱۶. جوادی آملی (۱۳۷۷ش.)، عبدالله، صهبای حج، تنظیم و ویرایش حسن واعظی محمدی، قم: نشر اسراء.
۱۷. حسینی بهشتی، سید محمد (۱۳۹۱ش.)، حج از دیدگاه قرآن، تهران: انتشارات روزنه.
۱۸. راغب اصفهانی (۱۳۹۲ش.)، المفردات فی غریب القرآن، قم: دفتر نشر نوید اسلام.
۱۹. سید قطب (۱۹۶۷م.)، فی ظلال القرآن، ج۵، بیروت ـ لبنان، دارالاحیاء لتراث العربی.
۲۰. شیخ طوسی (۱۴۰۰م.)، الاقتصاد فی ما یتعلق با الاعتقاد، قم، مطبعه الخیام.
۲۱. شیخ طوسی (بیتا)، تفسیر التبیان، تحقیق احمد حبیب قصی العاملی، ج۷، بیروت ـ لبنان: مکتبه الأمین.
۲۲. طباطبایى، محمد حسین (۱۳۷۱ش.)، المیزان فى تفسیر القرآن، ج ۱۴ و ج۶، اسماعیلیان ـ قم، چاپ: دوم.
۲۳. عاصم المقدسی، أبی محمد (۱۴۲۱ق.)، الکواشف الجلیه فی کفر الدوله السعودیه، بیجا: منبر التوحید والجهاد، الطبعه الثانیه.
۲۴. علامه حلى، حسن بن یوسف بن مطهر (۱۹۸۲م.)، نهج الحقّ و کشف الصدق، بیروت، چاپ: اول.
۲۵. کلینى، محمدبن یعقوب (۱۴۰۷ق.)، الکافی، ج۴ و ج۸، تهران، (ط ـ الإسلامیه)، چاپ چهارم.
۲۶. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى (۱۴۰۳ق.)، بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج ۶ و ۳۵، بیروت، چاپ: دوم.
۲۷. مجلسى، محمدتقى بن مقصودعلى (۱۴۰۶ق.)، روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه (ط ـ القدیمه)، ج۴، قم، چاپ: دوم.
۲۸. المعسری، محمد بن عبدالله (۱۴۲۳ق.)، الادلّه القطعیه علی عدم شرعیه الدویله السعودیه، الطبعه السادسه، بیجا: لجنه الدفاع عن الحقوق الشرعیه.
۲۹. مطهری، مرتضی (۱۳۸۰ش.)، حج «گزیدهای از یادداشتها»، تهران، انتشارات صدرا.
۳۰. موسوی خمینی، سید روح الله (۱۳۷۸ش.)، صحیفه امام، ج۱، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
۳۱. المهداوی، الشیخ دیاب (۱۴۲۷ق.)، الحج علی مذاهب الخمسه، راجعه و دققه الشیخ حسان عبدالله، بیجا: اللجنه الثقافیه فی تجمّع العلماء المسلمین.
۳۲. نجفی، محمد حسن (۱۳۶۶)، جواهر الکلام، ج۱۷، تحقیق محمود قوچانی، بیجا: المکتبه الاسلامیه.
۳۳. هلالى، سلیم بن قیس (۱۳۷۷ش.)، تاریخ سیاسى صدر اسلام / ترجمه کتاب سلیم ـ تهران، چاپ: اول.
نویسنده:
رحیم دهقان سمیکانی: دکتری دین پژوهی
فصلنامه میقات حج شماره ۹۷
انتهای متن/