امیدوارم ملت عزیز قدر انقلاب و امام را بدانند و همیشه پیرو روحانیت متعهد باشید. گول منافقان و ضد انقلاب را نخورید. وحدت را به هر قیمتی که شده حفظ کنید که دشمنان به شدت از آن می‌ترسند.
شهید حسین توتونچی
نام پدر: ابوالقاسم
تاریخ شهادت : ۱۳۶۴/۱۱/۲۱
زندگینامه
وقتی انسان در میدان‌های نبرد قدم بر می‌دارد این حکایت برایش زنده می‌شود که خون این عزیزان، ایثارهای این دلاوران، دعاهای شب این رزمندگان و نماز آنان برای چیست؟ این مردان از چه قماشی هستند که در جای جای ایران، زمین کربلایی دیگر ساخته‌اند؟ وقتی به هدف مقدس آنان پی می‌بریم دوست داریم از شرم، خون سرخمان روی صورت و گونه‌هایمان بدود و سرخی آن سیاهی صورتمان را شستشو دهد.
حسین در سال ۱۳۴۴ در یک خانواده مذهبی و زحمتکش در طبس دیده به جهان گشود. دوران کودکی را نزد والدین خود سپری نمود. در سن ۶ سالگی پا به دبستان گذاشت و تحصیلات خود را تا کلاس دوم دبیرستان ادامه داد از آنجایی که عشق و علاقه ای نسبت به اسلام و امام و انقلاب اسلامی داشت به عضویت بسیج درآمد و مشغول آموزش و عملیات نظامی گردید و بعد به خدمت سپاه پاسداران درآمد و پاسدار اسلام گردید از همان آغاز و دوران کودکی طرفدار ضعفا و محرومان و مخالف طاغوت و طاغوتیان بود با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بارها عازم مناطق جنگی کشور شد تا این که در عملیات والفجر در واحد اطلاعات عملیات پیشاپیش ظفرمندان اسلام بعد از رشادت‌های زیاد بر اثر ترکش خمپاره دشمن در تاریخ ۱۳۶۴/۱۱/۲۱ در محل جزیره ام‌الرساس به آرزویی که در دل می‌پروراند، نائل آمد. آتش مرام دشمن در هنگامهٔ پیکار درخت شاداب جوانیش را به خزان نشاند، استواری قامتش در هم شکست و چون صخره ای عظیم فرو غلطید و به چابک سواران شهید پیوست.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
گزیده ای از وصیتنامه شهید
امیدوارم ملت عزیز قدر انقلاب و امام را بدانند و همیشه پیرو روحانیت متعهد باشید. گول منافقان و ضد انقلاب را نخورید. وحدت را به هر قیمتی که شده حفظ کنید که دشمنان به شدت از آن می‌ترسند. مساجد را پر کنید و در بسیج شرکت کنید. برادران پاسدار و بسیجی این را بدانند که تنها میدان جهاد، جنگ نیست که بالاتر از آن خودسازی و خداشناسی است. جهاد اکبر مبارزه با نفس است که امیدوارم به این مهم نائل شوید.