به مناسبت روز خبرنگار مصاحبهای داشتیم با خبرنگار جوان و پرتلاش صدا و سیما در طبس او در سخنانش نکات جالب توجهی از خطرات این شغل گرفته تا خاطرات تلخ و شیرین دوران خبرنگاریاش را بازگو میکند.
خبر طبس: به مناسبت روز خبرنگار مصاحبهای داشتیم با خبرنگار جوان و پرتلاش صدا و سیما در طبس او در سخنانش نکات جالب توجهی از خطرات این شغل گرفته تا خاطرات تلخ و شیرینش در دوران خبرنگاریاش را بازگو میکند.
با سلام و عرض احترام خدمت شما . لطفا در ابتدا معرفی از خود داشته باشید و بفرمایید کار خبرنگاری را از چه زمانی و از کجا شروع کردید؟
وحید الهی هستم متولد ۱۳۶۰ و ۳۳ سال دارم و از سال ۱۳۸۶ با توجه به علاقهای که داشتم در دورههای باشگاه خبرنگاران جوان استان یزد شرکت کردم در طی یک دوره دو ساله موفق شدم که دورههای مقدماتی، تکمیلی و پیشرفته خبرنگاری، تدوین، تصویربرداری، گویندگی در شهر یزد یک دوره نیز در باشگاه خبرنگاران در تهران پشت سر گذاشتم.
در حال حاضر هم از سال ۸۶ حدود ۷ سال به عنوان خبرنگار فعالیت میکنم ضمن این که کار خبرنگاری را از صفر شروع کردم و در ابتدا خبرنگار مطبوعاتی بودم و با روزنامه ابتکار که روزنامه اعتدال و معتدلی بود شروع به کار کردم و فعالیت خود را با این روزنامه به مدت حدود یک سال و نیم با این روزنامه ادامه دادم و بعد آن با خبرگزاریهای فارس، مهر، ایسنا، ایرنا به صورت جسته و گریخته همکاری داشتم و بعد با توجه به علاقه و فعالیتی که داشتم توسط مدیر باشگاه خبرنگاران یزد، آقای کیانپور که جا دارد از ایشان تشکر کنم به عنوان فردی که عامل پیشرفت بنده بود به واحد خبر معرفی شدم و همچنین مدیر بعدی باشگاه خبرنگاران یزد آقای ذوالفقاری که ایشان من را به بخش رادیو معرفی کردند و در آنجا نیز با توجه به فعالیتی که در برنامه «بوستان جوان» به عنوان گزارشگر شهرستانی داشتم موفق شدم که به عنوان اولین خبرنگار شهرستانی در استان یزد در کنار خبرنگار واحد مرکزی خبر به عنوان خبرنگار باشگاه فعالیت داشته باشم.
بعد از یک سال و نیم که به عنوان خبرنگار باشگاه خبرنگاران در استان یزد و شهرستان طبس فعالیت خود را شروع کردم که اولین گزارشم معرفی چشمه مرتضی علی روستای خرو به عنوان منطقه گردشگری بود این گزارش مورد توجه مسئولان واحد اطلاعات اخبار استان یزد قرار گرفت و همان خبر هم در بخش خبر ۲۲ شبکه سه سیما پخش شد و بعد از آن با توجه به این که در خود شهرستان طبس اخبار گزارشی کمتری کار میشد مسئولان استان با درخواست فرماندار وقت طبس جناب آقای بهزادی که جا دارد از ایشان هم تشکر کنم بنده را به عنوان خبرنگار واحد مرکزی خبر معرفی کردند و بعد از یک سال و نیمی که در باشگاه فعالیت داشتم و این پیشرفتم را هم مدیون اطلاعات و آموزشهای خود باشگاه میدانم به عنوان خبرنگار واحد مرکزی خبر در طبس شروع به فعالیت کردم و از آن زمان طی مدت ۹ ماه در استان یزد به عنوان خبرنگار برتر شهرستانی معرفی شدم و بعد از الحاق و انتزاع هم در استان خراسان جنوبی در حال حاضر به گفته مدیران اطلاعات اخبار استان جزو خبرنگاران برتر هستم هر چند در استان هنوز ارزیابی قابل توجهی انجام نشده ولی باز هم بنده سعی و تلاش خودم را دارم که بتوانم جزو خبرنگارانی باشم که حداقل پیشرفت را در کنار رفع مشکلات مردمی داشته باشم هرچند که من خودم معتقد هستم که خبرنگاری یک حرفه و هنری است که باید گام به گام حرکت شود و ان شاءالله من فکر میکنم توانستهام این کار را انجام دهم.
انگیزه شما برای انتخاب این شغل چه بوده است؟
انگیزه من با توجه به این که از ابتدای این که من وارد مدرسه شدم و بعد از آن در دوره راهنمایی و دبیرستان به عنوان مجری و اجرا کننده برنامههای صبحگاهی بودم و در برنامههای مختلف به عنوان تکخوان گروه سرود بودم و بعد از آن در گروه تواشیح و… این خود یک پیشزمینهای برای حضور من در کار خبر ایجاد کرد هرچند که کار خبر یک کار بسیار بسیار متفاوتی از مثالهایی که زدم است ولی بالاخره یک نوع کمبودی در شهرستان طبس باعث شد که من احساس کنم که بحث خبر و اطلاعرسانی آنطور که باید در شهرستان طبس پوشش داده نمیشود و اینها همه در کنار هم جمع و عاملی شد که من امکانات اولیه تهیه خبر را با هزینه شخصی تهیه کنم و چون امکانات اولیه را داشتم مسئولان وقت خبر هم از این مسئله استقبال کردند و باز هم با امکانات شخصی دارم فعالیت خبری را انجام میدهم.
از دیدگاه شما یک خبرنگار چگونه می تواند این وظیفه خطیر را انجام دهد؟
یک خبرنگار با توجه به وظایف و چهار چوبی که برایش تعریف و تعیین شده همیشه میتوانید فعالیتهای مثمر ثمر برای جامعه چه در بعد منطقهای و چه در بعد فرامنطقهای، استانی، کشوری و بینالمللی داشته باشد.
در بحث منطقهای یا شهرستانی که در حال حاضر من در آن هستم مشکلات مردم و انتقال سوژههایی که خود مردم معرفی میکنند، برنامههای خبری که در ادارات، سازمانها و نهادها برگزار میشود همه اینها در کنار هم، هم خسته کننده است و هم بعضا خطرناک است.
خسته کننده از این جهت که به عنوان خبرنگار شهرستان باید در روز پوشش کلی اخبار شهرستان را داشته باشد و بارها پیش آمده که در یک لحظه باید برنامههای همزمان را پوشش میدادیم و تا حدودی با تعاملی که با دیگر دوستانم داشتهام در این گونه موارد موفق بودیم.
و خطرناک مثالهای زیادی دارم که در وقت این مصاحبه نمیگنجد ولی نمونهای از این موارد حضور در معدن زغالسنگ طبس با شرایط خاصی از نظر امنیتی که برای آنجا فراهم شده است بود، یک سری امکانات اولیه خاص میخواست که ما موفق شدیم این کار را انجام دهیم و ناگفته نماند که من در حین تهیه گزارش معدن، دوربینی که قیمت آن بسیار زیاد بود و با هزینه شخصی تهیه کرده بودم را از دست دادم. این بحث خطرناک بودن همیشه و برای همه خبرنگاران و نه فقط خبرنگاران صدا و سیما مطرح بوده است.
با توجه به این که یکی از موفقترین خبرنگاران استان هستید، رمز موقیت خود را در این عرصه چه میدانید؟
رمز موفقیت علاقه حضور در کار خبر است و هیچ کسی بدون علاقه نمیتواند وارد عرصه خبر شود چرا که کار خبرنگاری از لحاظ مادی مطرح نیست یعنی اگر کسی بخواهد به سمت این کار به خاطر پول و حقالزحمه آن بیاید به هیچ عنوان موفق نخواهد شد چون اصلا حقالزحمه آن در حدی نیست که حتی بشود فکر آن کرد که میتوان با آن امرار معاش و اداره امور زندگی را انجام داد و این بحث امرار معاش و حقالزحمه در تمام رسانهها مطرح است ولی خیلی از خبرنگاران با توجه به سوژههای نابی که برای رسانه خود ارائه میدهند از لحاظ مادی هم تامین بودهاند ولی سوژههایی که ما در حال حاضر در شهرستان داریم ممکن است ۹۰ درصد آن بعد منطقهای داشته باشد و بعد فرامنطقهای نداشته باشد و این بعد منطقهای بودن خبر حقالزحمه پایینی دارد.
خیلی از مردم ما در اشتباه کامل به سرمیبرند که یک خبرنگار حتما درآمد و حقوق میلیونی دارد در حالی که اصلا این طور نیست و این یک تصور باطل و اشتباه است و فقط خبرنگاران میدانند که یک خبرنگار شهرستانی به باید با هزینه شخصی خودش، با وسیله شخصی خودش، بدون بیمه حرکت کند به سمت یک خبری و نهایتا از این خبر یک حقالزحمه ناچیز نصیبش شود.
در نتیجه علاقه به کار میخواهد اگر علاقه نباشد هیچ کدام از این مواردی که گفته شد یک خبرنگار حتی به سمت آن نخواهد توانست حرکت کند.
وضعیت طبس به لحاظ انجام کارهای خبری و رسانه ای نسبت به دیگر شهرستان های استان چگونه است؟
شهرستان طبس به لحاظ این برنامههایی که در طی چند سال گذشته برای خبرنگاران انجام شد و هر روز هم دارد بهتر میشود از آن حالت انحصاری که قبلا دو یا سه نفر خبرنگار فعال در شهرستان داشتیم خارج شده و در حال حاضر حدود ۳۰ نفر خبرنگار داریم که در پایگاههای مختلف و خبرگزاریها و مطبوعات و رسانههای مختلف دیگر مشغول فعالیت هستند و مطمئن باشید این مسئله حتی بهتر این خواهد شد.
شهرستان طبس به گونهای است که ظرفیت ایجاد یک استان خاص را هم دارد و حتی مسئولین هم تلاش بسیار زیادی دارند که طبس را به این سمت ببرند که البته ممکن است برای خیلیها خندهدار باشد ولی شهرستان طبس استعدادها و پتانسیلهایی نظیر معدنی بودن، راهها، امکانات مذهبی خصوصا آستان مبارک حضرت حسینبنموسیالکاظم(ع) و… را دارد و همچنین فراموش نکنید که ما زلزله سال ۱۳۵۷ را پشت سر گذاشتیم و عامل جمعیتی بسیار مهمی را برای حرکت به سمت استان شدن از دست ما گرفته شد اما این عامل شاید عامل چهارم یا پنجم برای استان شدن باشد و بحث استانی شدن مطرح نیست و بحث پیرامون خبرهای استانی داشتن و بحث تعدد خبرنگار داشتن مطرح است و این است که مطمئنا شهرستان طبس در بعد خبر و اطلاعرسانی پیشرفت بسیار زیادی داشته است و هرچند بعضی از خبرنگاران در سطح شهرستان هستند که عمدی یا غیرعمدی یک سری خبرهای خاص و حاشیهای را مطرح میکنند که امیدوارم خبرنگاران و همکاران خودم در عرصه خبر با حفظ شئونات و حریم اشخاص و رعایت خطوط قرمز در اصل خبر رسالت خبری خود را به نحو احسن به سرانجام برسانند.
به عنوان یک خبرنگار برای جوانانی که به تازگی قصد ورود به این حرفه را دارند ، چه توصیه ای دارید ؟
این سوالی است که خیلی از مردم و جوانان هنگامی که در مدارس و جاهای دیگر به من میرسند و یا میخواهم با آنان مصاحبه کنم از من میپرسند که اگر بخواهیم خبرنگار شویم چه کاری انجام دهیم، پاسخ این است که برای خبرنگار شدن در حال حاضر باید از صفر شروع کرد و حتما در دورههایی که در شهرستان و استان برگزار میشود شرکت کنند و مدرک آن را اخذ کنند و با مدرک ورود پیدا کردن به بحث خبر کار را محکمتر میکند، ضمن این که خبرگزاری پانا برای دانشآموزان فضای مناسبی را ایجاد کرده است تا به عنوان دانشآموز به بحث خبر ورود پیدا کنند، در کنار آن فراخوانهایی که در مسابقات عکاسی، مقاله نویسی و… اینها همه پیش زمینه ورود فرد به عرصه خبرنگاری است چرا که یک خبرنگار در مورد صدا و سیما ابتدا باید عکاس و تصویربردار خوب باشد و در مورد مطبوعات، دنیای مجازی و خبرگزاریها هم باید فن نویسندگی خیلی خوبی داشته باشد.
و البته در مورد خبرنگار رسانه ملی باید همه خصوصیات را یکجا داشته باشد و علاوه بر تصویربردار باید گوینده، نویسنده، تدوینگر خوبی هم باشد و به عبارتی خبرنگار کولهپشتی باشد.
خبرنگار کولهپشتی کسی است که کار نویسندگی، گویندگی، تصویربرداری و تهیه و تحریر خبر را خودش انجام میدهد.
در نتیجه کسانی که علاقه دارند در بحث خبر ورود پیدا کنند دورههای لازم را ببینند و بعد از آن به سمت پیدا کردن رسانهای که حرف و خبرشان را در آن جا منعکس کنند بروند. انعکاس اخبار در رسانهها باعث میشود انگیزه آنان دوچندان شود البته این نکته را هم فراموش نکنیم که نه هر رسانهای، رسانههای زیادی اکنون هستند که منتظر فرصتی هستند که از انگیزههای جوانان ما سوء استفاده کنند و این انگیزهها باید در راه اعتلای انقلاب اسلامی ایران حرکت داده شود، مسئولین هم باید سعی کنند این استعدادها را دریابند و آنها را به سمت تهیه خبر صحیح هدایت کنند.
شیرینترین و تلخترین خاطره دوره فعالیت شما چه چیزی است؟
شیرینترین خاطره من مربوط میشود به سفری که در ماه مبارک رمضان سال ۹۱ به مکه مکرمه داشتم و که هنوز خبرنگار باشگاه خبرنگاران بودم و یکی از دعاهای من در کنار خانه خدا این بود که در خبرنگاری طرقی پیدا کنم و خبرنگار واحد مرکزی خبر شوم که من وقتی از سفر مکه برگشتم جالب این است که وارد یزد که شدیم همان روز به عنوان خبرنگار واحد مرکزی خبر معرفی شدم و این برای من بسیار جالب بود و به قولی از آن سه دعایی که میگویند در کنار خانه خدا برآورده میشود یکی از آنها به همین زودی محقق شد.
و اما اگر از تلخترین خاطره دوره خبرنگاریام بخواهم بگویم روزی بود که تقریبا ساعات ۵ یا ۶ صبح بود، موبایل من زنگ خورد و گفتند معدن یال شمالی پروده طبس منفجر شده و معلوم نیست تعدادی گشته شده یا زیر آوار محبوس شده باشند و بلافاصله با فرمانداری تماس گرفتم و خبر را رساندم و به اتقاق آقای طالبیانمقدم فرماندار وقت طبس به آنجا مراجعه کردیم و متاسفانه دیدیم که هشت نفر از هموطنان و همشهریان عزیزمان در این حادثه جان خود را از دست داده بودند که انتقال این خبر واقعا سنگین و بسیار مشکل بود و هر طور بود آن روز تمام شد، روزی که تا ساعت یک و دوی شب ما آنجا حضور داشتیم و یکی یکی اجسادی که از زیر آوار بیرون آورده میشد، واقعا آن صحنهها، صحنههایی است که هیچگاه از ذهن من خارج نخواهند شد.
و حرف پایانی شما با مخاطبین این مطلب چیست؟
یک خبرنگار هیچگاه حرف پایانی ندارد چرا که آنقدر دل خبرنگار پر است از داستانها و مشکلاتی که در شهرش و حرفهاش وجود دارد که یکی که حل میشود بعدی به سراغ او میآید. یک خبرنگار باید افتخار کند به این مسئله که دل او مأمنی است از خواستههای مردم و مشکلاتی که مردم به خیلیها نمیگویند و به خبرنگار میگویند. برای خودم پیش آمده که مردم مشکلاتی را که به هیچکس نگفتند ولی به من تماس گرفتند و گفتند فکر میکنی چه کاری را انجام دهیم تا مشکلمان مرتفع شود.
لازم است در این جا عرض کنم موردی بود که دانشآموز معلولی به من تماس میگرفت و میگفت من معلول هستم و نمیتوانم درس بخوانم وقتی خبر آن را منعکس کردم در یک فضای خاصی این دانشآموز چنان با ابراز علاقه از من تشکر کرد که من واقعا منقلب شدم و تا دقایقی گریه میکردم، به خاطر این که توانسته بودم مشکل او را منعکس کنم و مشکل او تا حدودی مرتفع شده بود.
اما به لحاظ این که حرفم را به عنوان حرف پایانی گفته باشم اینکه انشاءالله روزی برسد که خبرنگاران ما در هر فضا و هر جایی که کار میکنند و تیتر روزنامهها، تیتر خبرگزاریها و تیتر تمامی رسانهها منعکس کنندهی این خبر بسیار مهم باشند که: «امروز مهدی(عج) آمد».
اقای خبر نگار در درجه اول باید واقع بین باشد و از مبالغه گویی برای بزرگ نمایی اخبار پرهیز نماید . با چه توجیه ای می شود گفت شهرستان شصت هزار نفری به صرف داشتن معادن و وسعت بیابانی استحقاق استان شدن را دارد؟ با چنین استدلالی باید بیش از ۵۰۰ استان در کشور ایجاد شود.